نسبت دروغ و فریب به اللهأ
در صفحهی دوم چنین نوشته شده است: «الله آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری نماید و به او گفت: از همهی میوههای درختان باغ بخور، بجز میوهی درخت شناخت نیک و بد؛ زیرا اگر از میوهی آن بخوری مطمئن باش خواهی مرد» [۲۸].
درصفحه بعدی (صفحه سوم) نوشته شده است: «آن درخت در نظر زن زیبا آمد و با خود اندیشید: میوۀ این درخت دلپذیر میتواند خوش طعم باشد و به من دانایی ببخشد، پس از میوۀ درخت چید و خورد و به شوهرش هم داد و او نیز خورد، آنگاه چشمان هر دو بازشد و از برهنگی خود آگاه شدند، پس با برگهای درخت انجیر پوشش برای خود درست کردند.» [۲۹]بعد ازخواندن این دو نص کاملا حیران شدیم که الله تعالی درنخست چگونه برای آدم و حوا تأکید میکند که هرگاه از این میوه بخورند، مطمئنا خواهند مرد، ولی بعدها زمانی که آنها از آن میوه خوردند، نمردند، در اینجا برای انسان سه فکر پیدا میشود:
۱- اینکه تصدیق نماید که اللهأ العیاذ بالله، دروغ گفته است و نسبت دادن دروغ به اللهأ کفراست.
۲- اینکه اللهأ با آنها (العیاذ بالله) فریبکاری نموده، تا آنان از ترس مرگ از این درخت نخورند و نسبت فریب به اللهأ نیز کفراست.
۳- اینکه الله نمیدانست که خوردن این میوه سبب قتل آدم و حوا نشده، این سخن را به شکل تخمینی و خیالی گفته است و نسبت این صفت نیز به اللهأ بی ادبی، بی احترامی و کفر میباشد؛ زیرا الله أ به همه چیزعالم و با خبراست.
۴- اینکه اللهأ از دروغ و فریب منزه بوده و بر همه چیزعالم است، بناء این سخنانی که در بایبل ذکرشده و نسبتش به خدا داده شده، همگی کار همان دشمن سرسخت مومنان (پولس یهودی) میباشد که دین توحید را خواست تا از اساس ریشه کن نموده، در آن روایتهای ضد خدا و ضد وحدانیت را جایگزین نمود.
درحالی که وقتی قرآن عظیم الشان را مطالعه نماییم، الله متعالأ برای ما بیان میدارد که برای انسان راه خیر و شر را رهنمایی نموده است، او ذات مهربان است، عالمی است که غیب و آشکار همه را خوب میداند.
[۲۸] سفرپیدایش، ۱۵-۱۷، صفحه ۲. [۲۹] سفرپیدایش، فصل: ۳، شماره: ۶-۷ صفحه سوم.