اعتقادات متناقض درمورد عیسی÷
هرگاه به روایات مختلف درمورد مسیح در بایبل (کتاب مقدس مسیحیان) وگفتههای کشیشان و رهبران مسحیت نظر اندازیم، مسیح را به اشکال مختلف معرفی مینمایند؛ گاهی او را خدا میگویند، گاهی او را پسرخدا مینامند و گاهی او را پیامبرخدا میگویند و گاهی هم او را برۀ خدا.
این تناقض و روایات مختلف درمورد عیسی÷ثابت میکند که این اختلافات در روایتها، کلام ذات الله متعالأ نبوده، بلکه هرکسی مطابق اندیشهی خویش در مورد عیسی÷ ابراز نظر نموده است و وی را به اشکال مختلف معرفی نموده است:
۱- موضوع پسرخدا بودن مسیح دراناجیل: در انجیل یوحنا باب هفدهم آمده است (خدا پدر عیسى است و عیسى پسرگرامی خدا است)، انجیل متى فصل سوم شمارهی شانزدهم آمده است: (اما عیسی چون تعمید یافت فورا از آب برآمد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده و بر وی میآید؛ آنگاه ندایی از آسمان رسید که: این است پسر گرامی من که از او خشنودم)
در رسالهی رومیان باب پانزدهم، شمارهی هفتم آمده «بنابرین یکدل و یکزبان خدا و پدر خدا ما عیسی را تمجید کنید.»
۲- موضوع خدا بودن مسیح دراناجیل: در رسالۀ اعمال رسولان باب نهم شمارهی ششم آمده است: «نه بلکه خدا همان خود عیساست. شائول گفت: اللها تو کیستی؟ خدا گفت: من آن عیسی هستم.»
در رسالهی غلاطیان باب چهارم، شمارهی: چهارم ذکراست: «لکن چون زمان به کمال رسید، خدا پسر خود را فرستاد که از زن زاییده شد.»
۳- موضوع بره بودن مسیح درانجیل: درانجیل یوحنا، فصل: اول شماره: ۲۹ چنین نوشته شده است: «روز بعد یحیی عیسی را دید که بسوی او میآید، پس به مردم گفت: نگاه کنید این همان برهای است که خدا فرستاده، تا برای آمرزش گناهان تمام مردم دنیا قربانی شود.»
۴- موضوع پیامبربودن مسیح در انجیلها: در بعضی از روایات آنان، مسیح را پیامبرخدا معرفی میکنند: «مردم ازجلو و از پشت سر حرکت میکردند و فریاد میزدند: خوش آمدهای پسر داود پادشاه! مبارک باد کسی که به اسم خدا میآید خدای بزرگ اورا مبارک سازد وقتی او وارد اورشلیم شد، تمام شهر به هیچان آمد مردم می پرسیدند: این مرد کیست؟ در جواب میشنیدند: اوعیسای پیغمبراست از ناصرۀ جلیل» [۷].
یک انسان بیطرف میگوید: از اینکه در انجیل گاهی عیسی را پسرخدا و گاهی هم پیامبر و گاهی هم بره خوانده است، ثابت میشود که در انجیل تناقض و اختلاف وجود دارد وهرگاه این موضوع را به خدا نسبت دهیم و بگوییم این انجیل با این اختلافاتش کلام الله است ، در حقیقت خدا را متهم نموده ایم؛ زیرا خدا در کتاب خود، گاهی او را پسر و گاهی هم پیامبرمعرفی میکند؛ آیا به این سخن انجیل ایمان بیاوریم و بگوییم که عیسی پیامبراست و یا به سخنان دیگری که میگویند عیسی خدا و یا پسر خداست، کدام را عقیده کنیم؟ و اگر به عنوان یک انسان خداپرست، عقیده کنیم، میگوییم: الله بزرگ که عالم به همهی اموراست، هیچگاهی اشتباه نمیکند، پس حقیقت چیست، دو امرشده میتواند که یا موضوع خدا بودن مسیح در داخل انجیل شده است ، که این به حقیقت نزدیک است ، ویا اینکه این شماره انجیل که به پیغمبری عیسی دلالت میکند ، در انجیل داخل شده است که درصورت اقرار به این انجیل تغییر داده شده ، وسخنان اضافی در او آورده شده است ، ولی در اینجا یک حقیقت ثابت میگردد و آن اینکه انجیل را نمیتوان مطلقا انکار نمود؛ زیرا دربسا از آیات انجیل که دست انسانها به آن نرسیده است، همان حقیقت اصلی موجود است و آن اینکه عیسای مسیح رسول و پیغمبرخداست، در این هم حکمت الله است تا انسانهای عاقل و دانشمند را که با عقل و دانش خود بدون تعصب این قسمت انجیل را میخوانند ، سپس به حقیقت قرآنی که درین مورد صراحت دارد تسلیم میگردد:
قرآن عظیم الشان در مورد شخصیت÷میفرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ٦﴾[الصف: ۶].
And remember, Jesus, the son of Mary, said: "O Children of Israel! I am the Messenger of Allah (sent) to you, confirming the Law (which came) before me, and giving Glad Tidings of a Messenger to come after me, whose name shall be Ahmad." But when he came to them with Clear Signs they said, "This is evident sorcery!"
[۷] متى ۲۱/ ۹- ۱۰ -۱۱.