عفو بخشایش گناهان انسانها
مسیحیان ادعا میکنند که عیسای مسیح برای بخشایش گناهان انسانها به دنیا آمد، گناهشان چی بود؟ گناهشان صرف این بود که اولاده مادر و پدری هستند که اشتباه نموده، به اشارهی مار (به گفته مسیحیان) خانم ازدرخت ممنوعه خورد و به شوهر هم داد. اکنون شما منحیث یک انسان حقیقت بین خود فکر کنید کدام گناه برتر است، صرف اولاد بودن کسی که از درخت ممنوعه خورده و یا اینکه کسانی باشند که خودشان بالفعل خدا را اهانت کرده برویش تف انداختند؟ شما لطفا این متن بایبل را خوب بخوانید و باز قضاوت کنید: «آنگاه به صورتش آب دهان انداختند اورا زدند بعضی نیز به اوسیلی زده، با ریشخند میگفتند: ای مسیح تو که پیغمبری بگو ببینم چه کسی تو را زد؟» [۲۳].
آیا با خواندن این متن انجیل متى فکر نمیکنی که کسی را که خدا میدانند چرا اینقدر اهانت شود، کی مستحق لعنت است، انسان صرف بخاطر یک اشتباه نیاکان و یا اینکه خود بر روی خدا (العیاذ بالله) تف کند او را به سیلی بزند و بر او ریشخند کند.
چندی قبل مصاحبهای را با یک خانم روسی در تلویزیون شارجه مشاهده نمودم که برای من بسیار دلچسپ واقع گردید و فکر مینمایم که برای هر مسلمان و مسیحی که در جستجوی حق باشند، جالب خواهد بود که از قصهی اسلام یک خانم روسی اطلاع یابد و بداند که چه مزیتی در این دین مقدس نهفته است که پیروان سایر ادیان را به خود میکشاند.
این خانم نخست خود را بنام ایرینا از منطقه سایبریای جمهوری فدراتیف روسیه معرفی نمود، او که یک خانم دانشمند و تحصیلکرده است، مشکلات فکری خویش را از عدم فهم بعضی از عقاید دین مسیحیت ابراز نمود ه و هریک را چنین بیان داشت:
من نتوانستم در تمام عمر خویش حقیقت این عقیده مسیحیت را درک نمایم که این عالم منظم را سه خدا (پدر – پسر – وروح قدس) است، در حالی که در جوامع بشری دیده نشده که در یک ملک دو سلطان و یا در یک جمهوریت دو رئیس جمهور بگنجند. و یا اینکه عقیده نماییم که خدای جهانیان دارای پسر باشد و سپس چطور این خدای پـدر برخاسته و برای بخشایش گناهان انسانها پسر یکدانهی خویش را قتل نماید آیا نمیتوانست بدون چنین جریمهای بشر را ببخشد.
این خانم اضافه نمود که با مطالعهی قرآن عظیم الشان دریافتم که این جهان پـهناور را خدایان نه بلکه خدای واحدی است ﴿لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ٢٢﴾[الأنبياء: ۲۲]. «اگر در این زمین و آسمان خدایانی بجز الله یکتا وجود میداشتند زمین و آسمان فاسد میشدند». یعنی این نظم کنونی به علت اختلافات ایشان وجود نمیداشت.
این آیهی قرآنی در حقیقت جواب هزاران سؤال این خانم مدهوش را حل نمود و او را به یکتاپرستی وادار نمود زیرا عقیدۀ توحیدیکه تماما پیامبران بدان معتقد بودند، مطابق عقل و منطق است و هرانسان سالم العقل و جویای حق، آن را درک مینماید.
او میگوید: فهم عقیدهی توحید مرا به اسلام کشاند؛ زیرا عقیدهی تثلیث (سه خدایی) اساس معقولانه نداشته مغایر منطق علمی بشر میباشد. یعنی اینکه چگونه خالق آسمانها و زمین محتاج فرزند باشد؛ زیرا این انسان است که علاقمند فرزند است تا عصای پیری و ناتوانیاش گردد ولی خالق قدرتمند نیازی به فرزند دارد؟
﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ٤﴾[الإخلاص: ۱-۴]. «بگو الله یکی است، بی نیازاست، کسی را نزاده و از کسی زاده نشده و کسی هم شریک وی نمیباشد».
Allah, the Eternal, Absolute; He begetteth not, nor is He begotten; And there is none like unto Him. Say: He is Allah, the One and Only;
گره گشای مشکلات اوست؛ زیرا الله یکی است، بی نیاز است، فرزندی ندارد از کسی زاده نشده است و هیچ کسی با او همتا نیست.
این خانم میگوید: فهم درست عقیدهی توحید که با عقل بشر و نظم عالم موافق است مرا به دین مقدس اسلام کشاند. او در مورد مسیحیت میگوید: بعضی از احکام مسیحیت ذهنم را مغشوش نموده بود که دین الهی چرا نکاح با زن طلاق شده را زنا میپندارد، آیا زن بیچاره که یک بار طلاق شده حق ندارد که دو باره زندگی جدیدی را به شکل مشروع آن آغاز نماید ولی او دریافت دین مقدس اسلام برای زن شوهر مرده و طلاق شده یکسان حقوق داده او را برای آغاز زندگی جدید با مرد دلخواهش تشویق میکند.
او میگوید: دین مسیحیت به دوری از زن حائضه و نفاسه حکم میکند و این زن در جریان عادات ماهوار و خونریزیهای بعد از زایمان باید در خانهی پدر باشد.
این حکم مسیحیت او را در اندیشه فرو برده است که چرا زن مظلومی که در این حالات مرض، هیچ تقصیری ندارد باید از خانهی شوهر دورباشد و چرا بار دوش والدین گردد؟ و بازهم چرا شوهرش از او باید دوری اختیار نماید؟ اگر شوهر مریض باشد باید همچنان مانند خانمش به خانه پدر رود؟ این دوگانگی برای چه؟
او میگوید: در اسلام دریافتم که زن همیشه مانند یک گوهر گرانبها در خانهی شوهر است خواه مریض باشد و یا سالم.
نه تنها مسیحیت یک انسان را شریک خدا دانسته و عقیدهی توحید را مغشوش نموده است بلکه پیامبران الهی را نیز معصوم ندانسته و لوط÷را به زنا با دخترانش متهم نموده است. در حالی که قرآن عظیم الشان معصومیت پیامبران را تأیید نموده و به پاکدامنی و مقام شامخ پیامبران ارج میگذارد.
خانم ایرینا که ساکن سایبریای روسیه است، فهم درست عقیدهی توحید، احترام اسلام به پیامبران الهی و ارج بخشیدن به مقام زن را یگانه سبب پذیرش اسلامش اعلان نمود؛ او اضافه نمود که قرآن علاوه بر این مزیتهای عالی، ارزشهای علمی و تکنالوزیکی دیگری نیز دارد و آن اینکه قرآن عظیم الشان چهارده قرن قبل در مورد حقایق علمی سخن گفته و تکوین جنین را در بطن مادر تشریح مینماید که، از اجرام سماوی معلومات ارائه میدارد و از مسائل طبی برای قرآن شناسان آگاهی میدهد که این همه دلایل روشنی است بر حقانیت این دین و اینکه قرآن کلام بشر نیست؛ زیرا بشر در قرون اخیر این حقایق علمی را کشف نمودند.
این خانم با درک این همه حقایق معقول و منطقی اظهارنمود که تمامی سوالاتی که در ذهنم وجود داشت و مسیحیت و راهبان کلیساها نمیتوانستند راهنمایم شوند و مرا هر وقتی غرق دریای تشویش و نابسامانی های فکری نموده بودند، با مطالعه قرآن عظیم الشان و مجالست علمای اسلام برای همهی سوالاتم پسخ یافتم و به هر نکتهای از ارشادات قرآنی عقلا قناعتم حاصل گردید.
او در نهایت در محضر مسلمانان، کلمهی توحید را بزبان آورد و جزء پیروان حقیقی قرآن گردید، با یک مسلمان از کشور سوریه ازدواج نمود و فعلا برای آموختن بهتر اسلام در یکی از انستتیوتهای شارجه مصروف تعلیم و تحصیل میباشد.
او خواهران مسلمان خویش را خطاب نموده، خواهش نمود که موقف عالی زن را در دین مقدس اسلام درک نمایند؛ زیرا این اسلام است که زن را وسیلهی خواهشات مردان نه بلکه یک موجود باارزش دانسته و جنت را زیر پای مادران دانسته است.
این خواهران مسلمان باید الگوی انسانیت و حقوق انسان درجهان باشند و با فریب دشمنان اسلام و یا هم با خواهشات نفسانی دین اسلام را تزییف ننمایند.
این خانم نو مسلمان با پوشیدن حجاب اسلامی افتخار نموده، آن را وسیلهی حفظ عزت زن مسلمان میداند و خودش با پذیرش دین مقدس اسلام با حجاب اسلامی مستور میباشد.
هر آنکس که بداند رمز دین را
نساید پیش غیر الله جبین را
وآخر دعوانا ان الحمد لله ر ب العالمین
عزیز مسیحی! شما اگر مثل این خواهر بخواهید که حقایق را درک نمایید، لازم است هم بایبل را بخوبی مطالعه نمایید و هم قرآن کریم را مطالعه نمایید، خودتان با عقل خویش درک خواهید نمود که عظمت، پاکی و قدسیت اللهأ در کدام یک نهفته است.
الله متعالأ برای اینکه برای مردم ثابت سازد که عیسى÷یک پیامبر حقیقی بوده، مردم را به عبادت خود نه بلکه به عبادت الله یکتا دعوت نموده است چنین میفرماید:
﴿وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّۚ إِن كُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ١١٦﴾[المائدة: ۱۱۶] [۲۴].
And behold! Allah will say: "O Jesus the son of Mary! didst thou say unto men, 'Worship me and my mother as gods in derogation of Allah'?" He will say: "Glory to Thee! never could I say what I had no right (to say). Had I said such a thing, Thou wouldst indeed have known it. Thou knowest what is in my heart, though I know not what is in Thine. For Thou knowest in full all that is hidden.
[۲۳] متى، فصل: ۲۶، شماره: ۶۷- ۶۸. [۲۴] شما در این زمینه کتاب آشوک کولن یانک را که از طرف جمعیت اصلاح وانکشاف اجتماعی افغانستان چاپ شده و به قیمت ۵ افغانی فروخته میشود مطالعه نمایید. معنی آیه: «و (خاطرنشان ساز) آنگاه را که خداوند میگوید: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتهای که جز الله، من و مادرم را هم دو خدای دیگر بدانید (و ما دو نفر را نیز پرستش کنید؟). عیسی میگوید: تو را منزّه از آن میدانم که دارای شریک و انباز باشی. مرا نسزد که چیزی را بگویم (و بطلبم که وظیفه و) حق من نیست. اگر آن را گفته باشم بیگمان تو از آن آگاهی. تو (علاوه از ظاهر گفتار من) از راز درون من هم باخبری، ولی من (چون انسانی بیش نیستم) از آنچه بر من پنهان میداری بی خبرم؛ زیرا تو داننده رازها و نهانیهائی».