ه: لام
لام، در لفظ جلاله ی(أَللهُ) (أَللَّهُمَّ) اگر ما قبل آن فتحه یا ضمه باشد؛ تفخیم میشود و اگر ما قبل آن کسره باشد؛ ترقیق میشود. به مثالهای زیر توجه کنید:
اما لام «أل» در کلمات دیگر ـ غیر از لفظ جلاله ـ بر دو قسم است:
۱- قسمی که تلفظ نمیشود، بلکه در حرف بعدی ادغام میگردد؛ مثل
ألشَّمْسُ، ألنَّاسُ، أَلطَّآمَّةُ، ألرَّحْمَنُ، ألرَّحِیمِ.
این نوع را «لام شمسی» مینامند؛ نسبت به کلمه «شمس = آفتاب» و با علامت شدّه (ـّ) روی حرف بعدی شناخته میشود.
۲- قسمی که ساکن تلفظ میشود؛ مثل
ألْقَمَرُ، ألْعَلِیمُ، ألْخَبِیرُ، ألْقَوْلُ، بِألْـمَعْرُوفِ
این نوع را «لام قمری» مینامند منسوب به کلمه «قمر = ماهتاب» و علامت آن، نبودن شدّه (ـّ) روی حرف بعدی است.
حروف قمری در این مجموعه دیده میشوند:
«إِبْغِ حَجَّکَ وَ خَفْ عَقِیمَهُ».
۱ ۲ ۳ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴
(و بقیه حروف الفبا حروف شمسی هستند.)