علائم وقف
در هر مَصْحَف (قرآن)، روی بعضی کلمات اشارههایی میبینیم که در مصحف مَلِک [چاپ مصر] از این قرار است:
ج، صلی، قلی، م، لا.
و در بعضی مصاحف، این علایم نیز، دیده میشود:
ط، م، ز، ص.
حال، شرح آنها به تفصیل:
(صلی) (ص): اشاره به درست بودن وقف و وصل و بهتر بودن وصل است؛ بنابراین، اگر در چنین جایی ایستادیم به ما قبل محل وقف برمیگردیم و از آنجا ابتدا میکنیم. و (ص) اشاره به وقف ضروری است؛ یعنی، مجاز است هنگام ضرورت مثل قطع نفس بخاطر طول آیه، وقف کرد.
(ج) (ز): اشاره به تساوی وصل و وقف است چون در معنی، دو حالت وجود دارد که وصل، مناسب یکی و وقف، مناسب دیگری است.
(قلی) (ط): اشاره به درست بودن وقف و وصل است؛ لکن، وقف بهتر است چون معنی، تمام شده و جمله بعدی رابطه واضح و مستقیمی با جملهی قبلی ندارد.
(م): اشاره به وقف لازم است، زیرا وصل، معنی را تغییر میدهد یا معنایی زاید به ذهن شنونده میاندازد و ممکن است معنی را فاسد کند؛ مثال:
﴿وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِينَ ٨ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ﴾[البقرة: ۸-۹].
وقف بر ﴿بِمُؤۡمِنِينَ﴾لازم است، زیرا آیه خبر میدهد که منافقان مطلقاً ایمان ندارند و جملهی بعدی، ابتدای بیان وصف جدیدی از آنان است، لذا اگر وصل کرده بخوانیم: ﴿وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِينَ ٨ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ﴾معنی تغییر میکند به اینکه آنان ایمان همراه با فریب ندارند [که مفهوم آن، ایمان داشتن آنان بدون همراهی با فریب است] گویی میگوییم: فلانی، شخص با ایمان فریب کاری نیست و قصد داریم بگوییم: ایمان دارد و فریب کار نیست.
مثالی دیگر:
﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ ٦﴾[القمر: ۶].
وقف بر: ﴿عَنۡهُمۡۘ﴾لازم است، زیرا مقصود از: ﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ﴾«پس، از آنان رو بگردان» روگردانی حضرت رسولالله جاز کفار، در دنیا است و مقصود از ﴿يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ﴾«روزی که خواننده بسوی چیزی ناخوش میخواند»، روز قیامت است، لذا اگر وصل کرده بخوانیم: ﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ﴾ یعنی: «مأمور بودن حضرت رسولالله جبه روگردانی از کفار در قیامت، چون وصل سبب میشود ﴿يَوۡمَ﴾زمان وقوع فعل « تَوَلَّ = روبگردان» باشد که غیر مقصود است، بلکه ﴿يَوۡمَ﴾زمان وقوع فعل [دیگری است واقع در آیه بعدی؛ یعنی]: ﴿يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ﴾«از قبرها بیرون میآیند».
(لا): اشاره به درست نبودن وقف است، زیرا هنوز معنی تمام نشده، با وقف، معنی به هم میخورد یا فاسد میشود؛ مثال:
﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمُ﴾[النحل: ۳۲].
﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥﴾[الماعون: ۴-۵].
﴿كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ ٣٨ إِلَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلۡيَمِينِ ٣٩﴾[المدثر: ۳۸-۳۹].
( ) این علامت را در دو جای نزدیک هم میبینیم و از این رو آن را وقف معانقه (هم آغوش) مینامند.
مقصود از این علامت، درست بودن وقف بر یکی از دو جا، به شرط وصل در جای دیگر است؛ مثال:
﴿ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ ٢﴾[البقرة: ۲].