روزه درمانی در دورهی جدید
با آغاز عصر جدید دعوت به کارگیری روزهداری در درمان بیماریها از جانب پزشکان در کشورهای مختلف، رشد و توسعه یافت و این دعوت همهی اروپا را در برگرفت و در نوشتهها و تحقیقات پزشک سوییسی، بارسیلوس، آشکارا اعلام شد، جایی که گفت: روزه فواید درمانی دارد که چند برابر از به کارگیری سایر ابزارها و وسایل پزشکی درمانی مفیدتر میباشند [۳۵].
دکتر بنیامین استاد دانشگاه مسکو میگوید اگر رفتار غذایی انسان را زیر نظر بگیریم، میبینیم که نفس انسان در برخی دورهها از خوردن غذا حالت بیزاری دارد و با این حالت گویا به نوعی روزهی موقت که توازن داخلی آن را ایمن میکند و آن را در برابر عوامل و تأثرات خارجی حفظ میکند، دستور میدهد [۳۶].
در فرانسه دکتر هلبا در سال ۱۹۱۱ م در دورههای متعددی و به مدت چندین روز برای درمان بیمارانش به روزه روی آورد وقتی که او بعد از مدتهای معینی روزهداری، وعدههای غذاهای سبکی برای آنان در نظر میگرفت و این روش در نزد او با موفقیت زیادی همراه میباشد [۳۷].
در سال ۱۹۲۸ م دکتر دترن من در کنفرانسی که در آمستردام پایتخت هلند برگزار شد برای متخصصان تغذیه سخنرانی کرد و در آن آشکارا از اهمیت بکارگیری روزه در درمان بیماریها سخن گفت و حاضرین را به بکارگیری روزه در شیوههای درمانیشان توصیه کرد.
همهی پزشکان بر اهمیت و کارساز بودن روزه در درمان بیماریهای ناشی از پرخوری، چاقی، بیماریهای دستگاه گوارش، درمان تصلب شرایین، بالا رفتن فشار خون، تشنج عضلات، بافتها و سایر بیماریها اقرار داشند [۳۸].
در سال ۱۹۴۱ م کتابی تحت عنوان «درمان با روزه به عنوان یک روش بیولوژیکی» منتشر شد، مولف کتاب در آن روش بکارگیری روزه در درمان بسیاری از بیماریهای سخت را تشریح نمود و اظهار کرد که روزه ترکیب ساختار جسمانی بدن را تغییر میدهد و سمها و ترشحات مضر بدن را از آن دفع میکند.
همچنین پزشکان دیگری چون هنریک تانر آمریکایی که کتابی را تحت عنوان «روزه اِکسیر حیات» تالیف کرد و همتای آمریکایی او آبتن سینکلر که به شدت از کاربرد روزه در درمان بیماریها دفاع کرد، روزه را به عنوان روش درمان بیماریها به کار بردند، همچنین چهرههای درخشان دیگری در زمینهی پزشکی از کشورهای مختلف جهان روزه را به عنوان یک درمان به کار گرفتند، از جمله دو پزشک فرانسوی به نامهای سوفنیر و ایف و یفین، پزشک روسی یوری نیکولایف، پزشک آلمانی بوشنجر، پزشک آمریکایی آلان کوت، پزشک انگلیسی و پزشک کانادایی برنارد جانسون که بر درمان بیش از پنجاه هزار مریض به واسطهی روزه در مرکز پزشکی خود در شهر اسکاندویدو در کانادا نظارت داشت [۳۹].
بسیاری از دانشمدان پزشکی غرب در دورهی اخیر به اهمیت روزه در درمان بیماران پی بردند و آن را برای درمان آنان به کار گرفتند، جای تعجب و شگفتی نیست که در بیمارستانهای غرب تابلوهایی ببینی که بر روی آنها بخشهایی از احادیث رسول بشریت و انسانیت حضرت محمد ج نوشته شده است، مانند این فرمایش او که فرمود: «صُومُوا تَصِحُّوا» [۴۰]؛ «روزه بگیرید تا سالم باشید» و یا این فرمایش معروف او که فرمود: «الْمَعِدَةُ بَيْتُ الدَّاءِ» «معده کلبه دردهاست»، یا حتی این آیه شریف قرآن که فرمود:
﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ﴾[الأعراف: ۳۱].
«بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید».
شاید بکارگیری روزه به عنوان درمان از این فرمایش خداوند متعال که میفرماید: ﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْ﴾، برداشت میکنیم یا در جایی که به اعتدال و میانهروی در خوردن و آشامیدن و عدم اسراف در آن دو دستور میدهد، چون اسراف مضراتی برای فرد و جامعه در پی دارد.
همچنین از میان راهنماییها و توصیههای پیامبر ج برداشت میکنیم که میفرماید «مَا مَلَأَ ابْنُ آدَمَ وِعَاءً شَرًّا مِنْ بَطْنٍ، حَسْبُ ابْنِ آدَمَ أُكُلَاتٌ يُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَإِنْ كَانَ لَا مَحَالَةَ، فَثُلُثُ طَعَامٍ، وَثُلُثُ شَرَابٍ، وَثُلُثٌ لِنَفْسِهِ».
«انسان هیچ ظرفی را بدتر از شکمش پر نمیکند، به گمان خودش لقمههایی هستند که در شکم قرار داده میشوند، اگر که چارهی دیگری نیست پس باید یک سوم شکم را به خوردنیها، یک سوم را به آشامیدنیها و یک سوم هم را برای نفس خود قرار دهد».
برای اینکه بحث ما طولانی نشود و از بحث اصلی این کتاب خارج نشویم، در صفحات بعد به خواست خداوند متعال بیماریهایی را میآوریم که روزه به عنوان درمان آنها کاربرد دارد و میبینیم که روزه و پیروی از سنّت پیامبر ج چگونه عامل نجات و وسیلهای مهم برای درمان بسیاری از بیماریهایی میشود که علم پزشکی در مقابل درمان آن سرگردان و ناتوان میماند [۴۱].
[۳۵] فواید روزه درمانی از پایگاه الکترونیکی ۵۵. [۳۶] نگاه کنید به کتاب: روائع الطب الاسلامی. [۳۷] منبع قبلی. [۳۸] منبع قبلی. [۳۹] نگاه کنید به پایگاه «الساحة الطبیبة» ۱۱/۲/ ۱۴۲۶ هـ درگاههای گفتگوی «الدانه». [۴۰] احمد آن را در مسند روایت کرده است. [مؤلف] آلبانی در السلسلة الضعيفة (۲۵۳) میگوید ضعیف است. [مصحح] [۴۱] ترمذی آن را روایت کرده است، نگاه کنید موسوعة الحدیث النبوی الشریف. [مؤلف] آلبانی در صحیح ترمذی (۲۱۳۵) میگوید صحیح است. [مصحح]