حکایت سوم: جوان آمریکایی تجربهی روزهداری خود را حکایت میکند
روزه حق بزرگی بر گردن من دارد، من نزدیک سه سال بود که به حالت شدیدی از التهاب مفاصل مبتلا بودم، با وجود اینکه این التهاب مزمن نبود اما من به شدت از آن رنج میبردم و همین کافی بود که مرا از راه رفتن و پیادهروی به مسافتهای طولانی ناتوان کند، علیرغم اینکه من در سن جوانی بودم اما نمیتوانستم بیش از نیمساعت بنشینم، بعد از نشستن به حالت خشکی کامل و عدم توانایی در حرکت کردن قرار میگرفتم، چندین مرحله برای درمان آن تلاش کرده بودم اما همهی تلاشها ناکام ماند با وجود اینکه کشور من در یک پیشرفت علمی گسترده به سر میبرد، سپس خواست و ارادهی خداوند متعال بر این بود که با یک جوان سیاه پوست آشنا شوم که پایبند به دین اسلام بود و از روزی مرا هم دعوت کرد که همراه با او به مسجد بروم و در آنجا دین اسلام را به من عرضه کرد، در آن موقع روزهای آغازین ماه رمضان بود، من از خود روزهداری خوشم آمد اما برای اعلام تصمیم مبنی بر اسلام آوردن من و گرایش من به آن، اندکی درنگ کردم با وجود اینکه در دروه قانع شده بودم که این دین به قلب من نزدیکتر و در نزد من محبوبتر از سایر ادیان است و آن اصول متعالی و ارزشمند آن که ظلم و تفرقه میان افراد را رد میکند در حالی که این دو جدیدترین مشکلاتی بودند که جامعهی آمریکا و مخصوصاً شهر نیویورک در آنجا ساکن بودم، از آن رنج میبردند. قبل از اعلام اسلام آوردن خود روزهداری را تجربه کردم و کاملاً همانند مسلمانان روزه میگرفتم و آن دوست سیاه پوست من در این امر به من کمک میکرد من در هنگام افطار به خرما، آب، شیر و برخی آب میوهها و سبزیهای تازه اکتفا میکردم و بعد از آن چیزی نمیخوردم، مگر یک وعده غذایی اصلی که در هنگام سحریها میخوردم، بعد از مدتی احساس کردم که حالم بهتر شده است و میتوانم راه بروم و مسافتهای زیادی پیاده روی کنم و شکر خدا همهی دردهایم که بسیار هم از آنها رنج کشیدم، از بین رفت. در آن هنگام من تنها راهی که در آن میتوانستم، بخاطر نعمتی که خداوند به من عطا کرد، او را سپاسگذاری کنم، این گونه یافتم که بعد از اینکه کاملاً اسلام را پذیرفتم گرایش خود به آن را اعلام کنم، من اینک به خاطر منتسب بودن خودم به این دین جاویدان احساس افتخار و عزت میکنم و اگر اینک چگونگی استقبال من از ماه رمضان هرسال را مشاهده کنید، قطعاً خواهید گفت این یک کودک خوشبین است نه یک مردی که چهل و پنج سال سن او گذشته باشد [۹۶].
[۹۶] منبع قبلی با تصرف.