۵- درمان عصبانیت شدید و پرخاشگری
انسان روزه دار به کنترل نفس خود و تسلط بر حالتهای درونی عادت میکند و در وقت انفعال و تاثیر پذیری بر آنها مسلط میشود و از حالت احساس و آرامش خارج نمیشود و به سختی تلاش میکند که بر این روش پایبند باشد، تحریک کنندهها و مهیجها هر طور که باشند، تا به ثواب و پاداش برسد و به خاطر اینکه از ضایع شدن ثواب و باطل شدن عملی که او را به خداوند عزیز و والامرتبه نزدیک میکند، میترسد. بنابراین روزهدار کاملاً به این مساله علم دارد که هرگاه عصبانی شود از حالت احساس آرامش خود خارج میگردد و تسلط خود را بر رفتارها و انفعالات خود از دست میدهد و به تبع آن در معرض خطا قرار میگیرد و دچار لغزش شدن و تباه کردن عمل خود، بنابراین پیامبر گرامیمان ج ما را به ضرورت کنترل نفس و تسلط بر آن در حالتهای انفعالی و حالتهای بر انگیخته شدن خشم و عصبانیت به طور عام راهنمایی میکند و میفرماید: «لَا تَغْضَبُ» [۵۱]؛ «عصبانی و خشمگین نشو».
و همچنین میفرماید: «لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَةِ، وَلَكِنَّ الشَّدِيدَ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ» [۵۲].
«نیرومندی به آن نیست که بتوانی کسی را بر زمین بزنی بلکه نیرومندی کسی است که بتواند هنگام خشم، خود را کنترل کند».
پیامبر ج بر این امر در حالت روزهداری تاکید بیشتری دارد و میفرماید: «إِذَا كَانَ يَوْمُ صَوْمِ أَحَدِكُمْ فَلَا يرفُثْ، وَلَا يَفْسُقْ، وَلَا يَجْهَلْ، فَإِنْ جُهِلَ عَلَيْهِ، فَلْيَقُلْ: إِنِّي امْرُؤٌ صَائِمٌ» [۵۳].
«اگر روزی کسی از شما روزه باشد، نباید فحش دهد و مرتکب فسق و فجور شود، اگر هم کسی با او درگیر شد یا او را دشنام داد باید بگوید من روزهام، من روزهام». این کلام روزه دار که بگوید: «من روزهام، من روزهام» یک یادآوری به خودش است مبنی بر کنترل نفس خود و خارج نشدن از آن اخلاق و آرامشی که روزه دار نباید از آن خارج شود و مقابله کردن با بدی به واسطهی خوبی و نیکویی است.
همچنین یادآوری او به دیگران و مخصوصا کسی است که او را ناراحت و تهییج میکند و تلاش میکند او را از آن حالت خارج کند، در این هنگام آن فرد دربارهی او از خدا میترسد و از بی ادبی یا ناراحت کردن او دست بر میدارد و خجالت زده میشود؛ چون به یک روزهدار بی احترامی کرده است و میداند که آن روزهدار شدیدتر از خودش میتواند، جوابش را بدهد اما این روزه است که او را از این کار باز میدارد، لذا میترسد و دست بر میدارد.
دکتر محمد عبدالقادر در تحقیق خود دربارهی شیمیایی بودن روزه و تحریک غدهی مخاطی میگوید: روزهی واقعی دعوت به تعالی اخلاقی و دوری کردن از خطاهاست و این برترین نوع آرامش روانی و فکری است و مومن روزه دار به بزرگواری اخلاقی موصوف است و جزو فرو برندگان خشم و در گذشتگان از مردم و جزو کسانی است که به تسلط بر خشم خود معروف و مشهور هستند، خشم و کینه و کدورت نسبت به مردم راهی است که به هلاکت انسان منجر میشود و تفسیر آن بدین ترتیب است:
وقتی که نسبت به مردم مرتکب خشم و نفرت و کینه میشوی، در واقع شیطان بر اعضای تو مسلط میشود و شخصیت تو را بر میگیرد و تو در رفتارها و عکسالعملهای شخصی خود همچون شیطان میشوی.
پیام خشم و کینه و نفرت به قسمت بالایی مغز میرسد، جایی که واکنشهای شیمیایی آن را دریافت میکنند و با آن همراه میشوند و آن را به روش شیمیایی معجزه آسایی به قسمتی به نام هیپوتالاموس میبرد و آن هم به غدهی مخاطی که وظیفهی ترشح هرمونهای اصلی را در خون به عهده دارد و دستورها را به همهی غدههای هورمونی بدن میبرد، منتقل میکند و یک ترشح دیگر به ترشح هرمونهای آن اضافه میشود.
در حالت عصبانیت شدید غدهی آدرنال بر اساس دستورهایی که از غدهی مخاطی به آن میرسد، هرمونهایی را ترشح میکند و هورمون آ درنالین و هورمون کورتیزون و سایر هورمونها را ترشح میکنند که به تغییر ویرانگری در سیستم شیمیایی بدن منجر میشود، بافتهای بدن را از بین میبرد و آن را به بسیاری از بیماریها همچون سینه درد، تصلب شرایین، قند خون، بالارفتن میزان کلسترول و بالا رفتن فشار خون مبتلا میکند [۵۴].
[۵۱] صحیح بخاری (۶۱۱۶). [مصحح] [۵۲] صحیح بخاری (۶۱۱۴). [مصحح] [۵۳] آلبانی، صحیح ابن ماجه (۱۳۸۱). [مصحح] [۵۴] پایگاه اینترنتی «الساحة المفتوحة» در تاریخ ۵/۱۲/۱۴۲۱ هـ.