قاتلان حسین رضی الله عنه را بشناسید

فهرست کتاب

مبحث اول: شعائر حسینی رسومی هستند كه درزمان ائمه نبوده است

مبحث اول: شعائر حسینی رسومی هستند كه درزمان ائمه نبوده است

آنچه از عزاداری و اعمالی مانند: بر سر وصورت و بدن زدن، نوحه کردن و ...، هر ساله انجام می‌شود، به اعتراف علمای شیعه در زمان ائمه نبوده است. ابو القاسم نجم الدین معروف به محقق حلی، یاد آور شده که گرفتن مجلس عزاداری از صحابه و ائمه، نقل نشده است یعنی: چنین مراسمی‌در میان ائمه و صحابه وجودی نداشته است و برگزاری چنین جلساتی با راه و روش سلف مخالف است [۱۰۷].

آیت الله عظمی‌جواد تبریزی در پاسخ سؤالی که از ایشان پرسیده بودند نظر شما درباره شعائر حسینی عزاداری و... چیست؟ و در جواب آنانی که می‌گویند، این‌ها رسوم و عاداتی هستند که در زمان ائمه‌ی اطهار نبوده، لذا هیچ مشروعیتی ندارد چه می‌گویید؟

در پاسخ می‌گوید: «شیعیان در زمان ائمه با تقیه زندگی می‌کردند و عدم وجود شعائر در زمان آنها به عدم مشروعیت آن دلالت ندارد و اگر شیعیان در آن زمان مثل الآن امکان اظهار شعائر و انجام آن را می‌داشتند، انجام می‌دادند، مانند: اینکه پرچم سیاه بر دروازه‌های حسینه‌ها و حتی خانه‌ها برای اظهار غم و اندوه، نصب کنند» [۱۰۸].

از آیت الله العظمی‌علی حسینی فانی اصفهانی می‌پرسند که: «این امور -مسائل عزاداری- در زمان معصومیننبوده، در حالی که آنان خانواده‌ی صاحب مصیبت بودند و به عزاداری بر حسین اولویت داشتند و در هیچ روایتی از آنان ثابت نشده که به عزاداری دستور داده باشند، امّا شیعیان این مسائل را از خودشان ساختند و شعائر مذهبی نامیدند و در روایات آمده که تمام بدعت‌ها و فرجام همه‌ی آنها گمراهی و آتش است، آیت الله فانی اصفهانی در جواب می‌گوید:

پاسخ بسیار واضح است؛ چون هرچیز جدید بدعت نیست، بدلیل اینکه، بدعتِ منفور و مردود، آنست که حکمی‌جدید از احکام تشریعی که از دین نبوده در دین بوجود بیاید، و منظور از روایاتی که در آنها بدعت و بدعتگذار مذمت شده این است که حکمی تشریعی به دین افزوده شود، این امر به حکم عقل، زشت و قبیح است؛ چون حکمی شرعی را آورده که از شارع نبوده و آن را حکم شرعی و الهی قرار داده که از وحی آسمان گرفته شده، و اگر چنین نیست، شبهات حکمیت که در روایات از آنها بیزاری شده کجا و حکم عقل به قبح مجازات و عذاب بر آنها کجا؟

روشن است که شعائر حسینی اینگونه نیست؛ چگونه می‌تواند چنین باشد در حالی که به گریستن دستور [۱۰۹]داده شده‌ایم و آن عملی و واکنشی است که نیاز به سبب دارد، که سبب می‌تواند قولی مانند ذکر مصیبت‌ها و سرودن مرثیه‌ها و یا عملی مانند اعمال اهل مصیبت باشد؛ لذا فقیه می‌تواند به جواز این شعائر فتوا دهد [۱۱۰].

حسن مغنیه می‌گوید: در دوران آل بویه در قرن چهارم هجری این روز آزاد شد - عزاداری و سینه زنی و ...- بنابر این مراسم عزاداری بوسیله آل بویه پایه‌گذاری شده است و همانطور که شایسته بود در بغداد، عراق، خراسان، ماوراء النهر و تمام دنیا آشکار شد و همه‌ی شهر سیاه‌پوش می‌شد و مردم با کامل‌ترین صورتی که حادثه دردناکی را، عزاداری می‌نمودند و به عزا می‌نشستند، عزاداری کردند.

در زمان حمدانی در حلب، موصل و دیگر مناطق به همین صورت بود، امّا در زمان فاطمیان مراسم عزاداری حسینی در عاشوراء، تابع بغداد بود و به مراسم ساده‌ای که هم اکنون در تمام جهان اسلام بویژه ایران، عراق، هند، سوریه و ... برگزار می‌شود، محدود می‌شد. و این جلسات نوحه‌خوانی و عزاداری برای عبرت گرفتن برپا می‌شد. بنابراین شعائر حسینی به نمادی از مظاهر خدمت به حق و حقیقت تبدیل شد» [۱۱۱] [۱۱۲].

آیت الله شیرازی در بحث دوران و مراحل شعائر عزاداری درگذر زمان در حالی که از ظلمی که مانع می‌شد شیعیان این شعائر را اظهار کنند، شکایت دارد می‌گوید: «شیعیان در حالی که در ستم‌های بنی امیه و بنی عباس محاصره شده بودند، نمی‌توانستد اینگونه با جرأت عزاداری کنند، فقط شرایط سخت گیری و آسان گیری همچون گل در بخش‌های مختلف و متفاوت بوده؛ لذا شکل‌ها و صورت‌های عزاداری متفاوت و مختلف بوده است» [۱۱۳].

پس از این شیرازی پنج دوره یا مرحله را ذکر می‌کند:

دورره‌ی اول: شیرازی می‌گوید: «عزاداری شیعیان در این دوره منحصر به جمع شدن تعدادی از آنان در منزلی از شیعیان و سرودن یکی از آنان ابیاتی از شعر یا خواندن چند روایتی در رثای اهل بیت و گریستن دیگران با نهایت پنهان کاری و پوشیده بودن آن از ترس اینکه مبادا حکومت‌های ظالم، همچون دیوا نه بر آنان بپرند و آنان را دستگیر کنند» [۱۱۴].

شایان ذکر است که این سخن آقای شیرازی مدرک و سندی ندارد و هیچ یک از منابع معتبر شیعه به چنین مراسمی‌اشاره نکرده‌اند.

مرحله‌ی دوم: عصر بنی عباس است که از این دوران شکایت دارد؛ امّا باز هم می‌گوید: در این دوران مجالس عزاداری بر امام شهید وسعت پیدا کرد و مرثیه خوانی بر روی منابر کشیده شد؛ لیکن در چارچوبه‌ای محدود که مانع حرکت شیعه می‌شد» [۱۱۵].

ظاهرا این دوره نیز دوره‌ای نبوده که شیعیان بتوانند عزاداری کنند؛ چون خود شیرازی می‌گوید: در چارچوبه‌ای محدود که مانع حرکت شیعه می‌شد! پس به این دوره نمی‌توان استشهاد کرد.

و پس از آن شیرازی درباره‌ی دوره‌ی سوم می‌گوید: دوره سوم، دوره آل بویه، دیلمی‌ها و فاطمی‌هاست، به ویژه زمان حکومت معز الدوله دیلمی، آنانی که جو ترس و اختناق را از بین بردند و شیعیان را آزاد گذاشتند و به آنان اجازه دادند که مجالس عزاداری‌شان را از خانه به خیابان‌ها و مراکز اجتماعات و میادین عمومی ببرند و روز عاشوراء را عزاداری رسمی اعلان کنند و بازارها را تعطیل کنند و هیئت‌هایی تشکیل دهند و در خیابان‌ها و میادین بچرخند.

و سپس در خصوص دوره چهارم می‌گوید:

دوره صفوی‌ها، دوره چهارم بوده، بویژه در این دوره علامه مجلسی که شیعیان را بر انجام مراسم عزاداری و شعائر حسینی تشویق می‌کرد، توانستند با آزادی عزاداری کنند و نمایش‌دادن صحنه‌های حادثه را نیز برای مجسم نمودن مصیبت از خودشان ساختند و بر آن افزودند [۱۱۶].

در مورد دوره پنجم می‌گوید:

این دوره، عصر فقهای متأخری بود که در رأس آنها، شیخ مرتضی انصاری و آیت الله دربندی بودند که شیعیان بیشتر هیئت‌ها و دسته‌های سینه‌زنی را تشکیل دادند [۱۱۷].

پس از ذکر این مراحل، شیرازی نیز همانند تبریزی و فانی اصفهانی می‌پذیرد که این مراسم عزاداری در زمان ائمه نبوده و می‌گوید: اگر شیعیان در زمان ائمه آزادی کامل می‌داشتند، شعائر امروزی و حتی بیشتر از این‌ها را بر پای می‌داشتند، امًا آنان آزادی کافی نداشتند که با احساس کامل در تمام عصرها عزاداری کنند [۱۱۸].

از این نقل قول‌ها و دیگر شواهد موجود می‌توان گفت: عزاداری حسینی در زمان ائمه سابقه نداشته و از مسائلی است که بعدها بوجود آورده‌اند.

قبل از اینکه این مبحث را تمام کنیم شایسته است خوانندگان با سبب ایجاد و ساخت حسینیه‌ها آشنا شوند، محمد حسین فضل الله در پاسخ سؤالی در خصوص تأسیس حسینیه‌ها می‌گوید: حسینیه‌ها را ائمه اهل بیت که در خانه‌هایشان جلساتی برگزار می‌کردند و کسانی را دعوت می‌نمودند که اشعاری به یاد مصیبت حسین برای تحریک عواطف بخوانند تأسیس نمودند [۱۱۹].

به مناسبت تأسیس مراکز عزاداری حسینی می‌گوید: بعید نیست که تأسیس حسینیه‌ها از تفکر و اندیشه‌ی احترام به مسجد سرچشمه گرفته باشد؛ چون مردم به شنیدن عزای حسینی یا موعظه و ارشادها نیاز دارند و از طرفی افراد جنب و حیض نیز در میانشان هست و از طرفی باید مسجد را از نجس بودن حفظ کنند، لذا مشاهده می‌شود که بسی اوقات در کنار مساجد، حسینیه جای مسجد را بگیرد و کسی هم چنین گمانی نداشته که حسینیه جای مسجد را بگیرد، بلکه فقط برای این ساخته شد که از پاکی و نظافت مساجد، حمایت شود و فرصت شنیدن سخنرانی برای همه فراهم شود تا همه بتوانند در این جلسات شرکت کنند هرچند منجر به نجس شدن آن شود، ما نمی‌دانیم که از چه زمانی ساخت و تأسیس حسینیه‌ها آغاز شده است [۱۲۰].

گفتنی است که می‌بینیم اول شیخ محمد فضل الله می‌گوید: ائمه حسینیه‌ها را تأسیس نموده و دوباره می‌گوید ما نمی‌دانیم این حسینیه‌ها از چه زمانی تأسیس شده است.

[۱۰۷] المعتبر ۹۴. [۱۰۸] پیوست جلد دوم از صراط النجاة آیت الله خوئی ۵۶۲ چاپ ۱۴۱۷هـ. [۱۰۹] احمد بن فهد حلی در عدة الداعی /۱۶۹ از امام صادق روایت میکند که گفت : تمام چشمها در روز قیامت می‌گریند؛ بجز سه چشم؛ چشمی‌که از نگاه به حرامها محافظت شده و چشمی‌که در عبادت خداوند شب بیداری کشیده و چشمی‌که از ترس خدا در دل شب گریسته است. با توجه به این روایت، گریه ای که شریعت اسلام به آن دستور داده، گریه به خاطر ترس از خداست نه چیز دیگری. [۱۱۰] مقتل الحسین، مرتضی عیاد /۱۹۲ چاپ چهارم. [۱۱۱] آداب المنابر/۱۹۲. [۱۱۲] یعنی این قبل از آل بویه و فاطمیان بوده است که آن هم نشانه ای از حق و حقیقت نیست و ایشان نه ائمه ی معصومین آمده اند و آن را به عنوان نشانه ای از نشانه های حق به مردم نشان داده اند!!. [۱۱۳] الشعائر الحسینی /۹۸ـ۹۷. [۱۱۴] الشعائر الحسینی۹۸. [۱۱۵] الشعائر الحسینی ۹۸. [۱۱۶] الشعائر الحسینیه /۹۹. [۱۱۷] همان /۹۹. [۱۱۸] الشعائر الحسینیه /۱۰۰. [۱۱۹] الندوة ۵/۵۰۹. [۱۲۰] الندوه ۴/۴۷۹ـ۴۷۸.