قاتلان حسین رضی الله عنه را بشناسید

فهرست کتاب

مبحث اول: نوحه‌خوانی جایز نیست و حرام است

مبحث اول: نوحه‌خوانی جایز نیست و حرام است

آنچه از زدن به سر و صورت، نوحه خوانی، پوشیدن لباس سیاه، سینه زنی و ...، تحت عنوان شعائر حسینی انجام می‌شود، طبق ادله‌ای که در منابع و مصادر شیعیان از رسول اللهصو ائمه‌ی اهل بیت آمده، جایز نیست. محمد علی بن حسین بن بابویه قمی‌که به شیخ صدوق معروف است، می‌گوید:

«یکی از روایاتی که از پیامبر ثابت و قبلاً گفته نشده، این است که رسول اللهصفرموده: «النياحة من عمل الجاهلية» [۱۴۳]: «نوحه‌خوانی از اعمال جاهلیت است».

از محمد باقر مجلسی با لفظ: «النياحة عمل الجاهليه» [۱۴۴]: «نوحه‌خوانی رفتار و عمل جاهلیت است».

پس نوحه‌خوانی که شیعیان نسل اندر نسل آن را انجام می‌دهند از رفتار و عمل جاهلیت است همانطور که پیامبرصبه ما خبر داده‌اند.

آنچنانکه فرموده‌اند: نوحه‌خوانی از جمله آوازهای ملعون است که خدا و رسول آن را ناپسند می‌دانند.

مجلسی، نوری و بروجردی از رسول اللهصروایت می‌کنند که فرمود: «صوتان ملعونان يبغضهما الله اعوال عند مصيبه وصوت عند نغمة يعنى النوح والغناء» [۱۴۵]: «دو آوازند که لعنت شده‌اند و خداوند را به خشم می‌آورند؛ آه و واویلاکردن در هنگام مصیبت و آوازخواندن با موسیقی».

شیعیان باید از فریب خوردن از حضور در این حسینیات و عزاداری‌ها که در آن آواز ملعونی است که خدا و رسول آن را نمی‌پسندند اجتناب کنند.

از جمله روایاتی که شیعیان را از حضور در این محافل نهی می‌نماید، در نامه‌ای که امیر المؤمنین؛ به رفاعه بن شداد نوشته، آمده است: «وإیاك والنوح علی المیت ببلد یكون لك به سلطان» [۱۴۶]: تو را برحذر می‌دارم که در شهری که حاکم آن هستی، بر مرده‌ای نوحه شود. وپیامبرصمی‌فرماید: «.... واني نهیتكم عن النوح والعویل»: [۱۴۷]«ومن شما را از نوحه‌خوانی و شیون و واویلاکردن، نهی می‌کنم».

جابر بن عبد اللهس روایت می‌کند که رسول اللهصفرمود: «واني نهيت عن النوح وعن صوتين احمقين فاجرين صوت عند نعمة لهو ومزامير شيطان وصوت عند المصيبة خمش وجوه وشق جيوب ورنة الشيطان» [۱۴۸]: من از نوحه‌خوانی و دو آواز احمقانه‌ی فاجر شما را نهی می‌کنم؛ آواز هنگام خوشی و شادی که آواز شیطان است و آواز هنگام مصیبت که همراه با زدن و خراشیدن صورت و چاک کردن گریبان است و آواز شیطان است.

از علی؛ روایت شده است: «ثلاث من اعمال الجاهلية لا يزال فيها الناس حتی تقوم الساعة: الاستسقاء با النجوم والطعن في الانساب والنياحة على الموتى» [۱۴۹]«سه چیز از اعمال جاهلیت است که همیشه مردم تا قیامت به آنها مبتلا هستند؛ طلب باران با ستارگان، طعنه زدن در نسب و نوحه‌خوانی بر مردگان».

و نیز کلینی از امام صادق روایت می‌کند که فرمود: «لا يصلح الصياح على الميت ولا ينبغى ولكن الناس لا يعرفون» [۱۵۰]. «داد و فریادزدن بر شخص مرده جایز و شایسته نیست و لکن مردم نمی‌دانند».

و همچنین کلینی از امام صادق روایت می‌کند که فرمود: «لا ينبغى الصياح على الميت ولا تشق الثياب» [۱۵۱]«شیون و زاری‌کردن و پاره‌نمودن لباس بر میت شایسته نیست».

از امام موسی بن جعفر؛ درباره‌ی نوحه‌خوانی بر میت سؤال شد، آن را ناپسند و مکروه دانست [۱۵۲].

محمد باقرمجلسی از علی؛ روایت می‌کند که گفت: وقتی ابراهیم پسر رسول اللهصوفات نمود، به من دستور داد که او را غسل بدهم و رسول اللهصاو را کفن کرد و خوشبویی زد و به من گفت، او را بردار من او را برداشتم به بقیع آوردم و بر او نماز خواند ... وقتی او را بدون حرکت نقش بر زمین دید، گریست و مردم با او گریستند تا جایی که صدای مردان از صدای زنان بلندتر شد، پیامبرصآنان را از گریستن بشدت نهی کرد و گفت: چشم اشک می‌ریزد و قلب اندوهگین است و چیزی نمی‌گوییم که پروردگار را به خشم آورد، و به مصیبت تو - ای ابراهیم - گرفتاریم و به خاطر تو اندوهگین هستیم ... [۱۵۳].

قابل ذکر است که پیامبر در این روایت، گریه‌ی با آواز بلند را بشدت انکار می‌کند و از آن منع می‌نماید، لذا باید توجه داشته باشیم که در هنگام مصیبت‌ها از این نهی شدید رسول اللهص، غفلت نورزیم، اما گریه‌ی بدون آواز ایرادی ندارد. و پیامبر از بلندکردن آواز در هنگام مصیبت و نوحه‌خوانی و گوش‌دادن به اینگونه آوازها نهی کرده است [۱۵۴].

کلینی از فضل بن میسر روایت می‌کند که در خدمت ابو عبدالله÷ بودیم که مردی آمد و از مصیبتی که بر او وارد شده بود، شکایت می‌کرد، ابو عبد الله به او گفت: اگر صبر کنی به تو پاداش داده می‌شود و اگر صبر نکنی، آنچه خداوند برایت مقدر کرده، بر تو خواهد گذشت و تو گناه کار می‌شوی [۱۵۵].

از امام صادق؛ روایت است: «صبر و مصیبت برای رسیدن به مؤمن سبقت می‌گیرند، اگر به مصیبت گرفتار شد صبر و شکیبائی می‌کند و مصیبت و بی‌صبری برای رسیدن به کافر سبقت می‌گیرند، به مصیبت که گرفتار می‌شود، بی‌صبری و جزع و فزع می‌کند» [۱۵۶].

محمد بن مکی عاملی ملقب به شهید اول می‌گوید: «شیخ در المبسوط و ابن حمزه، نوحه‌خوانی را تحریم کرده‌اند و شیخ ادعا کرده که نوحه‌خوانی به اجماع - شیعیان - حرام است» [۱۵۷].

منظور از شیخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسی ملقب به شیخ الطائفه است که نوحه‌خوانی را حرام دانسته و ادعا کرده نوحه به اجماع حرام است. یعنی: تا زمان طوسی شیعیان بر حرام بودن نوحه‌خوانی اجماع داشته‌اند.

شما را به خدا قسم بین این و آنچه که علمای شیعه فتوی می‌دهند مقایسه کنید.

آیت الله عظمی‌محمد حسین شیرازی می‌گوید: «لیکن از شیخ طوسی در المبسوط و ابن حمزه ثابت است که نوحه‌خوانی را مطلقاً حرام دانسته‌اند» [۱۵۸].

شیرازی می‌گوید: «در جواهر ادعا شده که به سر و صورت زدن و شیون و واویلا نمودن قطعا حرام است» [۱۵۹].

و محقق حلی متوفی ۶۷۶ هـ می‌گوید:

شیخ - طوسی - به دلیل اجماع می‌گوید: گرفتن مجلس عزا مکروه است؛ چون از هیچ یک از ائمه ثابت نشده که به خاطر عزاداری جلسه گرفته باشند. لذا مجلس عزاداری با سنت و راه و روش سلف مخالف است [۱۶۰].

محمد بن مکی عاملی می‌گوید:

شیخ نقل کرده است که نشستن دو یا سه روز برای تعزیه به اجماع مکروه است و ابن ادریس او را رد کرده که این جمع‌شدن و ملاقات یگدیگر است و محقق، شیخ را برحق دانسته؛ چون از کسی از صحابه و ائمه نقل نشده که برای عزاداری جلسه گرفته باشند؛ بنابر این جلسه‌ی عزاداری با سنت و راه وروش سلف مخالف است، اما به حد تحریم نمی‌رسد.

از روایات مذکور در این باره می‌توان استنباط نمود، لذا لازم دانستن استدلال به ملاقات با یگدیگر امری بی‌معناست و گواهی بر اثبات مقدم است ...» [۱۶۱].

یوسف بحرانی در تعلیق بر روایات تحریم نوحه‌خوانی می‌نویسد:

بیشتر سخن اصحاب ما بر اساس اعراض و روی‌گردانی از این اخبار است و این اخبار را تأویل می‌کنند و حتی سخن شیخ را تأویل می‌کنند، که منظور نوحه‌ای است که در آن امور ممنوعه باشد، همانطور که از ظاهر سیاق حدیث اول فهمیده می‌شود، در «الذکری» پس از نقل قول شیخ و ابن حمزه مبنی بر تحریم نوحه‌خوانی آورده است که مقصود نوحه‌خوانی است که در آن امور باطل و حرام باشد، همانطور که در النهایه تحریم نوحه را مقید کرده است و سپس دسته‌ای از روایات نهی از نوحه‌خوانی را نقل کرده می‌گوید: پاسخ این است که ما آن را حمل بر نوحه‌خوانی می‌کنیم که در آن امور منهیه باشد تا که بین روایات جمع کرده باشیم و چون که نوحه‌خوانی جاهلیت غالباً اینگونه بوده و بدلیل اینکه اخبار و روایات ما خاص است و خاص بر عام مقدم است.

در ادامه می‌گویم: احتمال دارد روایات اخیر را بتوانیم حمل بر تقیه کنیم؛ چون نظریه تحریم نوحه‌خوانی را صاحب «المعتبر» از بسیاری از محدثین و جمهور نقل کرده است» [۱۶۲].

نتیجه سخن اینکه: شیخ طوسی وقتی می‌گوید: نوحه‌خوانی به اجماع علمای شیعیان حرام است، و مقیدکردن و توجیه و احتمال‌آوردن امری معقول به نظر نمی‌رسد.

ای عاقلان شیعه بعد از این منتظر چه چیزی هستید؟

[۱۴۳] من لا یحضره الفقهیه ۴/۲۷۲ ـ۲۷۱، وسائل الشیعه ۲/۹۱۵، الحدائق الناضره ۴/۱۶۷ وجامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۸. [۱۴۴] بحار الانوار ۸۲/۱۰۳. [۱۴۵] بحارالانوار ۸۲/۱۰۱، مستدرک الوسائل ۱/۱۴۴، جامع الاحادیث الشیعة ۳/۴۸۶. [۱۴۶] مستدرک الوسائل ۱/۱۴۴ و جامع احادیث الشیعه ۱/۱۴۴ و البحار ۸۲/۱۰۱. [۱۴۷] جامع احادیث الشیعه ۳/۳۷۲. [۱۴۸] مستدرک الوسائل ۱/۱۴۵ و جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۶. [۱۴۹] بحار الانوار ۸۲/۱۰۱ـمستدرک الوسائل۱/۱۴۳/۱۴۴، جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۸. [۱۵۰] کافی ۳/۲۲۶، الوافى ۱۳/۸۸، وسائل الشیعه ۲/۹۱۶، جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۳. [۱۵۱] کافی ۳/۲۲۵، ذکری الشیعه ۷۲، الوافى ۱۳/۸۸، وسائل الشیعه ۳/۹۱۴، الجواهر۴/۳۶۹، جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۳. [۱۵۲] وسائل الشیعه ۱۲/۹۲، توضیح داده اند که منظور کراهیت در اینجا حرام است همانطوری که البحرانی در الحدائق ۴/۱۶۸ و در ۱۸/۱۳۹ نقل کرده و بروجردی در الجامع احادیث شیعه ۳/۴۸۸، بحار الانوار ۸۲/۱۰۵. [۱۵۳] بحار الانوار ۸۲/۱۰۰-۱۰۱. [۱۵۴] وسائل الشیعه ۲/۹۱۵ درالبحار الانوار ۸۲/۱۰۴، الحدائق ۴/۱۶۷ الفقه شیرازی ۵/۲۵۳. [۱۵۵] کافی ۳/۲۲۵ الذکری /۷۱ و وسائل الشیعه ۲/۹۱۳. [۱۵۶] الذکری/۷۱. [۱۵۷] الذکری/۷۲ و بحار ۸۲/۱۰۷. [۱۵۸] الفقه۱۵/۲۵۳. [۱۵۹] الفقه ۱۵/۲۶۰. [۱۶۰] المعتبر ۹۴. [۱۶۱] الذکری /۷۰. [۱۶۲] الحدائق ۴/۱۶۸.