قاتلان حسین رضی الله عنه را بشناسید

فهرست کتاب

مبحث دوم: نوحه‌خوانی و زدن به سر صورت و ... از مسائل نو پیدا است

مبحث دوم: نوحه‌خوانی و زدن به سر صورت و ... از مسائل نو پیدا است

برخی از کسانی [۱۲۱]که معتقد به نوحه‌خوانی و دیگر اعمالی که در اصل نبوده و بعدها بوجود آمده، در دفاع از عزاداری به شیوه‌های جدید می‌گویند: پیامبر به سبب وفات فرزندش ابراهیم گریسته است، آری این درست که پیامبر اشک ریخته، امّا آیا اشک ریختن پیامبر با عزاداری‌های کنونی شباهت دارد؟ و آیا پیامبر به مناسبت وفات همه عزیزانش و حتی شهادت سید الشّهداء حمزهسمراسم عزاداری برگزاری کرده و مردم را بخاطر اینگونه مناسبت‌ها جمع کرد و به گریه و شیون و زدن به سر و صورت و ... وا داشته است؟

چرا عبدالحسین در در اینجا قیاس می‌کند، در حالیکه قیاس در مذهب شیعه حرام است؟

می‌گوید: «سیرت ائمه بر ندب‌بودن عزاداری و ماتم بر حسین نسل اندر نسل به ما رسیده است» [۱۲۲]. در حالیکه بر مخالفین و عیبجویان بر شیعه می‌تازد، می‌نویسد: اگر این معترض احمق بداند که عزاداری و گریه بر امامان و مراسم حزن و اندوه چقدر شیعه را زنده نگه می‌دارد و حب آل بیت را در قلب‌ها ثابت نگه داشته و دشمنی با دشمنان آنان را نیرومند ت می‌کند هرگز بر این مراسم اعتراض نمی‌کرد.

دکتر هادی فضل الله موضعگیری علمای شیعه را در عزاداری و به سر و صورت زدن به دو دسته تقسیم کرده است:

۱- مدرسه اصلاحی: این دسته آن طور که محسن امین می‌پندارد، در تلاش بوده که برخی از امور ناجایز و حرام مانند: ضرر وارد کردن به خود و حتی زخمی‌نمودن و بیان روایات جعلی و دروغ و اجرای نمایشنامه - اجرای تئاتر برای نمایش دادن صحنه‌ی خونین کربلاء - اجتناب شود [۱۲۳].

۲- مدرسه‌ی محافظه کار: این دسته آنطور که عبد الحسین صادق می‌گوید: بر این باورند که تمام چیزها حتی اگر منجر به آزار و اذیت بدنی هم بشود، مباح است؛ بشرطی که که نصی بر حرمت آن نباشد، لذا چیزهایی که به باور مدرسه‌ی اصلاحی حرام است، از نظر این‌ها حرام نیست [۱۲۴].

پس از این هادی فضل الله می‌گوید:

مفکر ما - عبد الحسین شرف الدین موسوی - تأکید دارد که عزاداری حسینی با تمام مظاهر و اشکالش حرام نیست؛ چون قاعده‌ی شرعی است که اصل اشیاء مباح بودن است نه تحریم؛ لذا او هیچ چیز را بر خلاف مدرسه‌ی اصلاحی حرام نمی‌داند...» [۱۲۵].

حسن مغنیه می‌گوید: امّا آنچه مربوط به اقامه‌ی شعائر حسینی در عاشوراء است، می‌بینیم وقتی محرم می‌شود، مساجد فعال می‌شود و سر و صدا ازحسینیه به گوش می‌رسد، خیابان‌ها و کوچه‌ها با پارچه نوشته‌های سیاسی آراسته (غم بار) می‌شود که نشانه‌های همدردی و عزادار از آنها پیداست و چهره‌های مجریان و محرکان غمگین و دل‌ها گرفته و قلب‌ها جزع و فزع دارند که از غم و اندوه مصیبت کربلاست، در هرجا و هر سو واویلا و گریه و نوحه است که قلب و دل انسان را بدرد می‌آورد ... [۱۲۶].

می‌گوید: «در صبح روز دهم، ده‌ها هزار نفر از فرزندان نبطیه و ... برای شرکت در مراسم احیای یاد حسین به نبطیه می‌آیند و در آنجا جلسه برگزار می‌کنند با خواندن اشعاری در خصوص کشته‌شدن حسین در حسینیه نبطیه تحتا در ساعت ۸ صبح خوانده می‌شود و تا ساعت ۳۰/۹ ادامه دارد، آن وقت نمایشنامه کشته شدن حسین اجرا می‌شود که در این نمایشنامه کشته شدن حسین اجرا می‌شود که در این نمایشنامه فرزندان بزرگ وکوچک، زن و مرد نبطیه شرکت می‌کنند و حادثه‌ی طف را با حضور بیش از ۰۰۰/۵۰ نفر از مؤمنان اجرا می‌کنند . این نمایشنامه در فضایی آکنده از شور و حماسه‌ای دینی به پایان می‌رسد و پس از آن عده‌ای از جوانان و کودکان با بدنی نیمه عریان در حالی که شمشیر و خنجر به سرشان و با زنجیر به پشت شان چنان می‌زدند که سرشار از تأسف و اندوه می‌شود ... [۱۲۷].

دکتر احمد وائلی که در میان قومش بسیار معروف و مشهور است و او را به کبیر خطباء المنبر الحسینی لقب داده‌اند، در پاسخ به سؤالی که پرسیده بودند؛ چرا شیعیان در روز عاشوراء خودشان را می‌زنند و زخمی‌می‌کنند؟

می‌گوید: «قبلاً علما پاسخ این سؤال را داده‌اند و گفته‌اند:

اگر این زدن به بدن ضرر وارد کند حرام است، واگر ضرر وارد نکند حرام نیست و تنها اظهار محبت برای حسین است [۱۲۸].

عبد الهادی عبد الحمید صالح - شیعی - می‌گوید: «در صورت عدم آزار و اذیت بدن، زدن جایز است و نوعی تعبیر ظاهری از آنچه در درون انسان است، وجود دارد که حالت فطری انسان در برابر احساساتش که بروز می‌کند، و گاهی از خوشحالی از جایش بلند می‌شود یا کف می‌زند بشرطی که ضرر عمیقی به بدن نداشته باشد. و برخی از علمائ شیعه فتوا داده‌اند که زدن حرام است ویا حداقل زخمی‌کردن بدن را جائز قرار نداده‌اند، به هرحال بنظر من این مسئله به محیط اجتماعی بستگی دارد که این عمل را صحیح یا غیر صحیح می‌دانند و واضح است که این از اصل عقیده نیست» [۱۲۹].

مهدی محمد سویج می‌گوید: «می‌بینیم که دسته‌های زنجیر زنی و ... در عزاداری حسین عواطفی را که در درون آنان می‌جوشد، به نمایش می‌گذارند و از طرفی دوستی صادقانه‌ی‌شان را اظهار می‌کنند و همان طور که در قسمتی خشم‌شان را بر ظالمان با همین زدن آشکار می‌کنند و از این شروع می‌کنند و با آن به پایان می‌رسانند و این عمل تا رسیدن به هدف ادامه دارد؛ چون در هر زمان یزید و ابن زیاد وجود دارد. و در هر زمان ضعیفانی هستند که با به سر وصورت زدن نسبت به ظلمی‌که به آنها واقع شده مردم را آگاه می‌کنند» [۱۳۰].

فردی را که استاد محقق، طالب خرسان می‌نامند، می‌گوید:

«به همین سبب و امثال این است که مراسم نوحه‌خوانی در پایتخت‌های اسلامی‌بر پا می‌شود تا برای حسین و آنانی که با او کشته شده‌اند، عزاداری کنند» [۱۳۱].

دکتر عبد علی محمد حبیل از استادش حسن دمستانی نقل می‌کند که می‌گفت: «نوحه خوانی برای حسین فرض عین است» [۱۳۲]یعنی: بر تک تک مسلمانان فرض است که نوحه‌خوانی کنند.

و آیت الله خامنه‌ای می‌گوید:

«مسائلی وجود دارد که مردم با آنها به خداوند نزدیک می‌شوند و چنگ زدن به این امور بر ایشان اهمیت پیدا می‌کند و مراسم تقلیدی و شرکت در مجالس حسینی و عزاداری برای امام حسین و گریه‌ی به خاطر او وسینه زنی در دسته‌های عزاداری، سفارش شده است . این‌ها از مسائلی هستند که احساسات خود جوش افراد بخاطر اهل بیت را ارزش می‌دهد ... آری ! به سر وسینه زدن از همین مراسم است [۱۳۳].

آیت الله خمینی، خطاب به سخنرانان شیعه می‌گوید: «مرثیه خوانی وظیفه سخنرانان و خطیبان بزرگوار است و وظیفه‌ی مردم این است که با دسته‌های شگفت‌انگیز، و جالب سینه زنی ... بیرون شوند، لیکن لازم است، دسته‌ها با سینه زنی حرکت کنند و همان کارها و اعمال گذشته را انجام دهند ...» [۱۳۴].

و نیز می‌گوید: «این دسته‌های سینه‌زنی ماست که رمز یاری نمودن ما را به نمایش می‌گذارد؛ لذا باید مجالس ماتم عزاداری حسینی در تمام شهرها برگزار شود و خطیبان مرثیه‌هایشان را بخوانند و مردم هم گریه کنند و دسته‌های سینه زنی و هیئت‌ها باید شعارهای حسینی که در گذشته تکرار می‌شد، را تکرار کنند و بدانید که زندگی این ملت در گرو همین مراسم و مرثیه‌خوانی‌ها و تجمعات و دسته‌هاست» [۱۳۵].

[۱۲۱] به المجالس الفاخرة صفحه ی ۱۱ به بعد رجوع شود. [۱۲۲] به المجالس الفاخرة صفحه‌ی ۱۷ . إن شاء الله سخان ائمه را ذکر خواهیم کرد که این افتراء را رد می‌کنند. [۱۲۳] ر.ک رائد الفکر الاصلاحی/۱۳۷. [۱۲۴] پاورقی رائدالفکر الاصلاحی /۱۳۸. [۱۲۵] رائد الفکر الاصلاحی/۱۳۷. [۱۲۶] آداب المنابر /۱۷۶. [۱۲۷] آداب المنابر /۱۸۱. [۱۲۸] مجله‌ی المراة الامة الکویتیه شماره ۱۰۷۳/۱۶ یونیو ۱۹۹۷. [۱۲۹] تعال نتفاهم/۶۱. [۱۳۰] مائة مسئلة مهمه الشیعة /۱۶۹ـ۱۶۸. [۱۳۱] ثورة الطف/۱۵. [۱۳۲] ثورة الطف/۲۵. [۱۳۳] فلسفه‌ی عاشوراء /۹ـ۸. [۱۳۴] نهضت عاشوراء/۱۰۷. [۱۳۵] نهضت عاشوراء/۱۰۸.