مبحث پنجم: زنان و حسینیهها
روایاتی که ذکر شد مردان را به شمول زنان از امور مذکور نهی کرده است، اما شایسته دیدیم روایاتی که زنان را به صورت خاص از زدن به سر و صورت و عزاداری بر نهی میکند، در اینجا ذکر کنیم؛ باشد که زنان بدانند و آگاه شوند.
امام حسینس - در کربلاء - خطاب به خواهر بزرگوارش زینب که با شنیدن سخنان امام پس از این که دیده بود به صورتش زد و میخواست گریبان چاک کند و بیهوش افتاد، فرمود:
«ای خواهر! از خدا بترس و همانطور عزاداری کن که خداوند دستور داده و بدان که تمام زمینیان و ساکنان آسمان میمیرند و تمام چیزها هلاک میشوند، بجز خداوند متعال که مخلوقات را با قدرتش آفریده و دوباره بر میگردند و او تنها خواهد ماند، پدر، مادر و برادرم از من بهتر بودند و همه وفات کردند و رسول اللهصبرای من و تمام مسلمانان الگوست؛ بنابراین مانند آنها عزاداری کن.
و سپس خطاب به خواهرش گفت: «خواهرم! تو را سوگند میدهم و از تو میخواهم به سوگندم عمل کنی و مرا حانث نکنی که هرگاه کشته شدم، هرگز به خاطر من گریبان چاک مکن و به سر و صورتت نزن و چهرهات را نخراش و دعای هلاکت و نابودی نکن» [۱۹۳].
و در روایتی دیگر امام حسینس میفرماید: «ای خواهر! ای ام کلثوم! ای فاطمه! ای رباب! مواظب باشید، آنگاه که کشته شدم، هرگز گریبانتان را ندرید - لباستان را (از شدت ناراحتی) پاره نکنید و به صورتتان نزنید و چهرههایتان را نخراشید» [۱۹۴].
و در روایت دیگری میگوید: «خواهرم! من سوگند خوردم، سوگندم را نشکن و پس از مرگم گریبان چاک مکن و روی مخراش و دعا هلاکت و نابودی نکن» [۱۹۵].
صدوق و کسان دیگر از ابومقدم روایت میکنند که میگفت: از ابو الحسن و ابو جعفر شنیدم در تفسیر آیهی: ﴿وَلَا يَعۡصِينَكَ فِي مَعۡرُوفٖ﴾«و تو را در معروفی نافرمانی نمیکنند». میگویند همانا رسول الله به فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: آنگاه که من وفات کردم، بر من روی مخراش و موی پراکنده مکن و آه و واویلا ننما و بر من مجلس نوحهخوانی نگیر.
گوید: سپس گفت: این همان معروفی است که خداوند متعال فرموده: ﴿وَلَا يَعۡصِينَكَ فِي مَعۡرُوفٖ﴾ [۱۹۶].
از ابو عبد الله روایت است، در تفسیر آیهی: ﴿وَلَا يَعۡصِينَكَ فِي مَعۡرُوفٖ﴾میگفت از معروف این است که گریبان چاک نکنند و به سر و صورت نزنند و دعا به هلاکت و نابودی ننمایند وبر سر قبر ننشینند» [۱۹۷].
ابو سعیدسروایت میکند که رسو ل اللهصنوحهخوان و کسی که به نوحهخوانی گوش میدهد، را لعنت کرده است» [۱۹۸].
قطب راوندی در لب اللباب [۱۹۹]روایت میکند که رسول اللهصچهار نفر را لعنت کرده است:
«زنی که به شوهرش در مال و خودش خیانت میکند، زن نوحهخوان، زنی که شوهرش را نافرمانی میکند و کسی را که پدر و مادرش عاق کردهاند».
هنگامیکه امیر المؤمنین علیس آواز گریهی زنان بر کشته گان صفین را شنید و حرب بن شرحبیل شامی که از بزرگان قوم بود، به سوی امام آمد، امام به او گفت:
آن طور که میشنوم، زنان بر شما غلبه کردند؟ آیا آنان را از این کار شیطانی باز نمیدارید؟! [۲۰۰].
از ابو عبد الله÷روایت است:
خداوند به هرکس نعمتی داد و او در هنگام رسیدن به نعمت از ساز و آواز استفاده کند، کفران نعمت کرده است و هرکسی به مصیبتی گرفتار شد و نوحهخوانی کرد، قطعا ناسپاسی کرده.
در روایتی دیگر آمده، قطعا پاداش آن را نابود کرده است» [۲۰۱].
از جعفر بن محمد از پدرانششروایت میکند که پیامبرصدر وصیتش به علی فرمود: ای علی! هرکس مطیع زنش باشد، خداوند او را واژگون به جهنم میاندازد، علی؛ گفت: آن اطاعتی که موجب این مسئله میشود چیست؟
فرمود: به زنش اجازه میدهد که به حمامهای عمومی، عروسیها، نوحهخوانیها برود و لباس نازک بپوشد [۲۰۲].
صدوق و دیگران از جعفر بن محمد از پدرانش از علی روایت میکنند که رسول اللهصفرمود:
«چهار چیز از جاهلیت است که تا قیامت در امتم باقی خواهد ماند، افتخار به نسب و ثروت، طعنهزدن در نسب دیگران، طلب باران بوسیله ستارگان و نوحهخوانی، اگر نوحهخوان قبل از مرگ توبه نکند، در روز قیامت در حالی از قبر بیرون میشود - برمیخیزد - که شلواری از مس گداخته و لباسی از آهن گداخته بر تن دارد» [۲۰۳].
از ابو جعفر محمد ثانی از پدرش روایت است که رسول اللهصفرمود:
وقتی مرا به آسمانها بردند، زنی را دیدم که به شکل سگی بود و آتش از عقبش وارد شکمش میشد و از دهانش بیرون میشد و ملائکه با گرزهای آهنین آتشی به سر و بدنش میزدند، از رسول اللهصپرسیدند: آن زن چه گناهی مرتکب شده بود، فرمود: او ترانه میخوانده، نوحهخوانی میکرد و حسود بوده است [۲۰۴].
از جعفر بن محمد روایت است در احتضار مرگش وصیت کرد و گفت:
هرگز به خاطر من به سر و صورتتان نزنید و گریبان را چاک نکنید که هیچ زنی نیست که گریبانش را پاره کند مگر اینکه در جهنم برایش جایی باز میشود و هرچه این عملش را بیشتر انجام دهد، جای او در جهنم بیشتر خواهد شد [۲۰۵].
از علی÷روایت است که رسول اللهصاز زنان عهد و پیمان گرفت که نوحه نخوانید، روی نخراشید و بامردان در خلوت ننشینید» [۲۰۶].
[۱۹۳] ابن طاووس در الملهوف ۵۰، منتهی الامال ۱/۴۸۱ و شعائر الحسینیه شیرازی ۱۰۶ و در الندوة ۵/۲۰۹ و ترجمهی فارسی تاریخ کامل ۵/۲۲۳۴ـ ۲۲۳۲ ترجمهی دکتر محمد حسین روحانی. [۱۹۴] موسوی عبد الرزاق مقرم در مقتل الحسین /۲۱۸ و قزوینی در تظلم الزهراء /۱۹۰. [۱۹۵] مستدرک الوسائل ۱/۱۴۴، مظالم اهل بیت /۲۶۴، بحرالعلوم در مقتل الحسین /۲۶۸، علی خطی الحسین /۱۱۶، تظلم الزهراء /۱۹۰، اضواء علی ثورة/۱۰۳، عبد الحسین عاملی در السبط الشهید ۶۷ این روایت را به این صورت آورده : ای زینب، ای کلثوم، ای سکینه و ای رباب، شما را بحقی که بر شما دارم قسم میدهم وقتی که کشته شدم ...». [۱۹۶] صدوق در معانی الاخبار /۳۹۰، بحرانی در الحدائق الناضرة ۴/۱۶۸ـ۱۶۷ و حر عاملی در رسائل الشیعه ۲/۹۱۶ـ۹۱۵، نووی در المستدرک الوصائل ۱/۱۴۴، شیراز ی در الفقه ۱۵/۲۵۴ و فضل الله در الندوة ۵/۷۲ و بحار ۸۲/۷۶. [۱۹۷] نور الثقلین ۵/۳۰۸، مستدرک الووسائل ۱/۱۴۴ و بحار الانوار ۸۲/۷۷. [۱۹۸] مستدرک الوسائل ۱/۱۴۴، جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۷، بحار۸۲/۹۳. [۱۹۹] نوری از راوندی در مستدرک الوسائل ۲/۴۳۱ نقل کرده است. [۲۰۰] جامع احادیث الشیعه ۳/۳۸۷ و بحار الانوار ۸۲/۸۹. [۲۰۱] وسائل الشیعه ۱۲/۹۰، الحدائق ۱۸/۱۳۹ و بحار ۸۲/۱۰۳ ببینید چگونه علمای شیعه اجر صبر بر مصیبت را بر باد میدهند. [۲۰۲] وسائل الشیعه ۱/۳۷۶. [۲۰۳] الخصال /۲۲۶ و در الحدائق۴/۶۸، آن تکرار کرده ۱۸/۱۳۹، وسائل الشیعه ۱۲/۹۱، بحار ۲۲/۴۵۱ و ۵۸/۲۲۶ و ۷۳/۲۹۰ و ۸۲/۷۵ـ۷۴ و بصورت مختصر در ص۹۳. [۲۰۴] عیون اخبار الرضا ۲/۱۱، بحار ۸۲/۷۶ جامع احادیث الشیعه ۳/۴۸۸ ـ ۴۸۷. [۲۰۵] بحار ۸۲/۱۰۱ و جامع احادیث الشیعه ۳/۴۹۰. [۲۰۶] همان دو مصدر قبلی.