خلافت و امامت

فهرست کتاب

امیرالمؤمنین عثمان بن عفان عدوی س

امیرالمؤمنین عثمان بن عفان عدوی س

خلیفه‌ی سوم اسمش عثمان و لقبش ذوالنورین است، پیش از این علت این لقب را بیان کردیم. پدرش عفان بن العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف است، و عبد مناف جد سوم رسول خدا جاست.

عثمان سروز جمعه صبح عید قربان در سال ۳۵ هجری در خانه‌ی خود (بدست شورشیان مصر و کوفه) شهید گشت، و در قبرستان بقیع (در مدینه‌ی منوره) دفن شد و هم اینک قبرش معلوم و معروف است. و قبل از اینکه خانه ارقم محل تجمع مسلمان شود مسلمان شد [۲۰]. مدت خلافتش یازده سال و یازده ماه و هجده روز بود.

علمای اهل سنت اتفاق نظر دارند که بعد از انبیاء، حضرت عثمان از نظر فضل و برتری در درجه‌ی سوم قرار گرفته است، اما در مورد افضلیت او بر علی ساختلاف نظر دارند. جمهور اهل سنت برآنند که عثمان سافضل از علی ساست، و برخی از آنان علی سرا افضل می‌دانند، از جمله‌ی آنها اهل کوفه و سفیان ثوری است، و قول صحیح این است که ثوری در آخر عمر تغییر رای داده است، و نیز از امام مالک نقل شده که در نزد او علی سافضل است، جز اینکه عده ای از علماء گویند که تغییر رای داده است، و هم چنین از او نقل شده که قائل به توقف در تفضیل بوده (کسی را بر کسی برتری نداده است) [۲۱]. امام الحرمین نیز بر این رأی است [۲۲]. و از برخی از امامان سلف نقل شده است که گفته‌اند: کسی که علی سرا افضل از عثمان سبداند به مهاجرین و انصار که آزادانه و به اتفاق آراء عثمان را بر علی مقدم داشتند بی‌اعتنایی کرده است [۲۳].

[۲۰] حضرت عثمان پنجمین نفری بود که بعد از خدیجه لو زید بن حارثه و حضرت علی و ابوبکر صدیق شمسلمان شد. وقتی که تعداد مسلمانان به حدود سی و اندی رسید رسول خدا خانه‌ی ارقم را برای تشکیل جلسات خود تعیین فرمود. مترجم. [۲۱] تفتازانی گوید: علمای اهل سنت در تفضیل عثمان بر علی توقف کردند و علامت اهل سنت را تفضیل شیخین (ابوبکر و عمر) و محبت ختنین یعنی دو داماد پیامبر جعثمان و علی، قرار دادند. شرح عقاید تفتازانی ص ۱۷۹ مترجم. [۲۲] نگا: نثر اللالی ص ۱۶۳-۱۶۵. ابوالمعانی عبدالملک جوینی فقیه شافعی مذهب، و متکلم قرن پنجم هجری قمری اهل جوین از توابع نیشابور بوده است. (اعلام المنجد/ مترجم). [۲۳] نگا: نثر اللالی ص ۱۶۳-۱۶۵. (امام شافعی /در این رابطه چنین سروده است:

إذا نحن فضلنا علياً فإننا
روافض بالتفضل عند ذوي الجهل
وفضل أبي بكر إذا ما ذكرته
رميت بنصب عند ذكري للفضل
فلا زلت ذا رفض ونصب كلاهـمـا
بحبهمـا حتى أوسد في الرمل

هرگاه ما علی را برتری دهیم بخاطر این در نزد جاهلان رافضی هستیم. و اگر از فضیلت ابوبکر یاد کنیم به این خاطر متهم به ناصبی می‌شویم. بنابراین، پیوسته به سبب دوستی آنان ناصبی و رافضی هستم زیرا تا روزی که خاک بالینم می‌گردد آن دو را دوست دارم. دیوان امام شافعی – ترجمه‌ی عباس اطمینانی ۱۱۰).