عقيدة توهين به عباس و پسرش عبدالله و توهين به عقيل پسر ابو طالب ش
و محمد باقر مجلسی گفته است:
«كلینی با سند خوبی روایت كرده كه سدیر از امام محمد باقر پرسید: بعد از وفات رسول خدا جوقتی كه حضرت علی از طرف ابوبكر و عمر و سایر منافقان مظلوم و مغلوب واقع شود، پس غیرت و شهامت و اقتدار و كثرت بنیهاشم كجا رفت؟!.
امام محمد باقر جواب داد: اصلاً چه كسی از بنی هاشم باقی مانده بود؟! جعفر و حمزه كه از سابقان نخست و مؤمنان كامل بودند و مرده بودند. و آن دو كه ضعیفالایمان و بزدل و ترسو و تازه مسلمان بودند كه باقی ماندند. یعنی عباس و عقیل» [۵۸].
و محمد باقی مجلسی درباره عباس گفته است: «و آنچه از احادیث ظاهر میشود كه او در مرتبه كمال ایمان نبوده است و عقیل نیز به او شیبه است» [۵۹].
و باز میگوید: «امام باقر با سند معتبر از امام زینالعابدین روایت كرده است كه این آیه:
﴿ وَمَن كَانَ فِي هَٰذِهِۦٓ أَعۡمَىٰ فَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ أَعۡمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلٗا ٧٢﴾[الإسراء: ۷۲].
در حق عبداللهبن عباس و پدرش نازل شد. این روایتها به وضوح از اهانت کردن آنها به عموی پیامبر جیعنی عباس ÷و سرور ما عقیل و متهم كردنشان به اینكه ضعیفالایمان و ترسو بوده و ایمانشان كامل نشده است، و اهانت كردن به دانشمند است، یعنی سرور ما عبداللهبن عباس شكه آنها سبب نزول آیه فوق هستند، پردهدری میكنند، از هر گونه انحراف و الحادی به الله تعالی پناه میبریم.
[۵۸] حیات القلوب, جزء۲, ص ۸۴۶ , و این روایات همگی در فروع کافی جلد سوم در کتاب روضه آمده است. [۵۹] حیات القلوب, جزء۲, ص ۸۶۶.