عقيدة توهين به خلفاي راشدين و مهاجرين و انصار س
كلینی در فروع كافی ذكر كرده: «ابوجعفر ÷میگوید: مردم بعد از پیامبر جبه ارتداد گرایدند، به جز سه نفر، گفتم: آن سه نفر چه كسانی بودند؟ گفت: مقدادبن اسود، و ابوذر غفاری، و سلمان فارسی) [۶۰].
و محمد باقر مجلسی گفته است: «ابوبكر و عمر همان فرعون و هامان هستند» [۶۱].
و باز مجلسی ذكر كرده: «و در تقریب العارف، ذكر كرده كه یكی از خدمتكارهای علیبن حسن به او گفت: تو بر سر من حق خدمت كردن داری، از ابوبكر و عمر به من خبر ده؟! علیبن حسن گفت: آن دو كافر بودهاند، و كسی كه آنها را دوست دارد، او هم كافر است» [۶۲].
و مجلسی همچنین گفته است: «و نیز روایت كرده است ابوحمزه ثمالی كه او در ارتباط با حال ابوبكر و عمر از امام زینالعابدین سؤال كرد. او گفت: آن دو كافر بودهاند. و هر كس كه آنها را دوست بدارد، او هم كافر ست. و در این باب احادیث بسیاری در كتب متفرقه است و بیشتر آنها در «بحارالانوار» ذكر شدهاند».
و نیز مجلسی گفته است: «مفضل پرسید كه مراد از فرعون و هامان در آن آیه چیست؟ حضرت فرمود: مراد ابوبكر و عمر است». و مجلسی گفته است: «اصحاب بعد از رسول خدا همگی مرتد شدند جز چهار آن نفر و اصحاب بعد از رسول خدا به منزله هارون و پیروانش، و آن گوساله و بندگانش درآمدند. پس علی بهمنزله هارون و ابوبكر به منزله آن گوساله و عمر به منزله سامری بود».
و جناب كشی، نویسنده (معرفه اخبار الرجال) گفته است: ابوجعفر گفته است: همه اصحاب جز سه نفر یعنی سلمان و مقداد و ابوذر مرتد شدند، گفتم: پس عمار چی؟! گفت: كمی روی گردان شد، سپس باز گشت. پس گفت: اگر میخواهی بدانی كه چه كسی دچار تردید و شک نشد، او مقداد است و اما سلمان، چیزی در قلبش عارض شد. و اما ابوذر، بنا به دستور امیرالمؤمنین ساكت شد، و در راه خدا، از سرزنش هیچ سرزنش كنندهای باكی نداشت و از آن متأثر نمیشد. به همین خاطر، از سخن گفتن و اظهار نظر كردن خودداری ورزید» [۶۳].
و كشی نقل كرده: ابوجعفر میگوید: اصحاب بعد از پیامبر ج-به جز سه نفر- همگی مرتد شدند. گفته آن سه نفر چه كسانی بودند؟! گفت: مقدادبن اسود، و ابوذر غفاری، و سلمان فارسی، پس مردم ـ بعد از كمی ـ به اصل قضیه پی بردند و گفتند: اینها همان كسانی هستند كه سنگ آسیاب به نفع آنها چرخید، و از اینكه با ابوبكر بیعت كنند خودداری ورزیدند» [۶۴].
و همچنین كشی نقل كرده: «كمیت گفت: ای سرورم درباره مسألهای از شما سؤال دارم، پس گفت: بپرس! گفت: درباره دو مرد از شما سؤال میكنم. گفت: ای كمیتبن زید، منشأ تمام خونهای به ناحق ریخته شده، و مالهای حرام كسب شده و زناهای انجام شده فقط و فقط آن دو هستند و تاروزی كه قائم ما قیام میكند، مسئولیت آنها، بر گردن آنها باقی خواهد ماند. و ما جماعت بنیهاشم به بزرگ و كوچک خود دستور میدهیم كه به آنها ناسزا بگویند و از آنها تبری بجویند» [۶۵].
و كشی همچنین ذكر كرده كه: وردبن زید گفت: به ابوجعفر ÷گفتم: قربانت بشوم، كمیت تشریف فرما شده. گفت: او را راهنمایی كن كه وارد شود. آنگاه كمیت در ارتباط با شیخین (ابوبكر و عمر) از او پرسید. ابوجعفر به او گفت: هر خونی كه ریخته شده، و هر حكمی كه مخالف با حكم خدا و رسولش و حكم علی ÷ صورت گرفته، مسئولیت آن، با آن دو است. آنگاه كمیت گفت: الله اكبر، الله اكبر، كافیم است، كافیم است...» [۶۶].
و علیبن ابراهیم قمی در تفسیرش ذكر كرده كه (در بیان اصحاب رسول خدا تنها تعداد انگشت شماری (بر سر دین صحیح) باقی ماندند و اكثریت به نفاق گرایدند [۶۷].
و قمی نیز در تفسیر این آیه (و القی الشیطان فیامنیته [و شیطان (شبهات و تخیلات باطل و گمانهای فاسد) را در آیاتی كه میخواند، در افكند]» گفته است: مراد از شیطان همان ابوبكر و عمر است» [۶۸].
و مقبول احمد در تفسیر و ترجمهاش از معانی قرآن میگوید: مراد از فحشاء جناب اولی (ابوبكر) و مراد از منكر جناب دومی (عمر) و مراد از بغی و (ظلم) پوشیده، سومی (عثمان) میباشد» [۶۹].
و مقبول احمد میگوید: (مراد از كفر، جناب اولی (ابوبكر) و مراد از فسوق جناب دومی (عمر) و مراد از عصیان نهان شده، سومی (عثمان) است [۷۰].
و باز هم مقبول احمد در تفسیر و ترجمه معانی آیات قرآنی خود میگوید: «والحاصل این امر جدید نیست، بلكه خدا هر پیامبر و رسولی را كه قبل از تو فرستاده، شیطان (تخیلات و شبه افكنیهای باطلی را در مقولاتش درافكنده است. چنانكه در اینجا شیطان دو تن از مزدوران خود را كه همان ابوبكر و عمر هستند، فرستاد» [۷۱].
ای مردم، در این عبارتهای زشتی كه خبر از تحریف معانی قرآن توسط علمای سلف و خلف شیعه میدهد، دقت كنید. و ببینید كه آنها چگونه آیات قرآن را به میل خود تفسیر و تحریف میكنند و آن را از محتوای اصلی و حقیقی خود خارج میسازند، و چگونه نسبت به بزرگان صحابه كه دست پروده علمی و سلوكی خود آن حضرت بوده و قرآن به بهشتی بودن و راضی بودن الله از آنها اذعان كرده است، افتراء و تهمت میزنند.!! خداوند درباره آنها فرموده است:
﴿وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾[التوبة: ۱۰۰].
«و باغهایی را كه جویبارهایی در زیر آنها روان است برای آنها آماده كرده است».
و فرموده:
﴿أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗا﴾[الأنفال: ۴].
«آنها مؤمنان واقعی هستند».
و نیز فرموده:
﴿وَأَلۡزَمَهُمۡ كَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَا﴾[الفتح: ۲۶].
«و كلمه تقوا و پرهیزگاری را ملزم و همراه آنان كرد، و آنان بدان سزاوارتر بودند».
و باز درباره آنها فرموده:
﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَ﴾[الحجرات: ۷].
«او كسی است كه ایمان را برای شما دوست داشتنی كرده، و آن را در قلوب شما آراسته است، و كفر و فسوق و نافرمانی را برای شما ناپسند دانسته است».
و فرموده:
﴿وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾[النساء: ۹۵].
«و خداوند به هر یک وعده خوب و نیک داده است».
و دشمن خدا و دشمن رسولش و دشمن اسلام و دشمن مسلمانان، عبداللهبن سبا یهودی و پیروان گمراه شیعهاش این عقاید گمراهكننده را منتشر كرده اند. و آن روایتهای ساختگی را به دروغ و بهتان به ائمه خود نسبت داده اند. و برای كلام الله تعالی من درآوردی تفسیرهایی ارائه میدهند. همه اینها افترا و تهمتی است نسبت به اصحاب پیامبر ج، و (در نوع خود) یک نوع اسلام ستیزی و مسلمانستیزی است، زیرا اصحاب رسول خدا جهمان شاهدان قرآن، نبوت و سنت میباشند، و بدگویی درباره آن شاهدان، در حقیقت، بدگویی درباره قرآن و اسلام و سنت و نبوت است. الله تعالی با فضل و كرم خودش ما و مسلمانان را از هر فتنه و گمراهیی مصون بدارد، آمین..
[۶۰] فروع کافی, کلینی کتاب الروضة, ص ۱۱۵. [۶۱] حق الیقین مجلسی, ص ۳۶۷. [۶۲] حق الیقین مجلسی, ص ۵۲۲. [۶۳] معرفة اخبار الرجال ص ۸، (رجال الكشی، محمد بن عمر الكشی). [۶۴] مرجع سابق, ص ۴. [۶۵] مرجع سابق, ص ۱۳۵ , کمیت بن زید. [۶۶] مرجع سابق ص ۱۳۵. [۶۷] تفسیر قمی , علی بن ابراهیم قمی. [۶۸] مرجع سابق ص ۲۵۹. [۶۹] تفسیر قمی, ص ۲۱۸, بیوگرافی مقبول احمد ص ۵۵۱. [۷۰] تفسیر قمی, ص ۳۲۲, بیوگرافی مقبول احمد ص ۱۰۲۷. [۷۱] بیوگرافی مقبول احمد ص ۶۷۴.