عقيدة شرك به الله تعالي
محمدبن یعقوب كلینی در اصول كافی (باب اینكه زمین همگی از آن امام است) از ابیعبدالله ÷، روایت میكند كه او گفته است: «دنیا و آخرت برای امام است ـ هر جا كه بخواهد آن را قرار میدهد، و به هر كس كه بخواهد آن را میدهد ـ و از طرف الله تعالی این اختیار به او داده شده است» [۱].
پس یک مسلمان منصف از این عبارت چه برداشتی میكند در حالیكه الله تعالی در آیات محكمش میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ﴾[الأعراف: ۱۲۸].
«زمین از آن الله تعالی است آن را به هر كس كه بخواهد، میدهد».
﴿وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[آلعمران: ۱۰۹].
«پادشاهی و فرمانروایی آسمانها و زمین از آن الله تعالی است».
﴿فَلِلَّهِ ٱلۡأٓخِرَةُ وَٱلۡأُولَىٰ ٢٥﴾[النجم: ۲۵].
«آخرت و دنیا از آن الله تعالی است».
﴿تَبَٰرَكَ ٱلَّذِي بِيَدِهِ ٱلۡمُلۡكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١﴾[الملك: ۱].
«پر بركت و زوالناپذیر است كسی كه حكومت جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست».
و شیعه می گویند و مینویسند که: «علی گفته: ... من اول و آخر و من ظاهر و باطن و من وارث زمین هستم» [۲].
و این عقیده نیز مانند عقیده نخست، باطل و بیپایه است. و علی ساز آن مبرا است، و این تنها یک تهمتی بزرگ است كه به او زده شده، و حاشا از اینكه حضرت علی چنین بگوید.
این در حالی است كه الله تعالی میفرماید:
﴿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُ﴾[الحديد: ۳].
«اوست اول و آخر و ظاهر و باطن».
﴿وَلِلَّهِ مِيرَٰثُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾[الحديد: ۱۰].
«و میراث آسمانها و زمین از آن الله تعالی است».
و مفسر شیعی مشهور مقبول احمد این آیه سوره زمر: ﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا﴾[الزمر: ۶۹]. را تفسیر كرده و گفته: «جعفر صادق میگوید: پرودگار زمین همان امام است. پس وقتیكه امام خارج میشود، نورش كافی است و دیگر مردم به نور خورشید یا ماه احتیاجی نخواهند داشت». اندیشه كنید كه چگونه آنها امام را بهعنوان پروردگاری قرار دادهاند آنجا كه در معنای ﴿بِنُورِ رَبِّهَا﴾گفتهاند: امام همان رب است و مالک زمین. [۳]و بدینسان این مفسر شیعی در تفسیر این آیه سوره زمر:
﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ ٦٦﴾[الزمر: ۶۵-۶۶].
گفته كه در كافی از جعفر صادق روایت شده كه معنایش این است كه: اگر در ولایت علی، كسی را شریک قرار دهی، «عملت نابود میشود» از آن حاصل میشود.
سپس در تفسیر ﴿بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ﴾گفته: یعنی پیامبر را همزمان با طاعت، عبادت و بندگی كنید و او را سپاسگذاری كنید چرا كه ما، برادری برای تو قرار دادیم و پسرعمویت را بهعنوان بازوی كمكی و تقویتی برای تو قرار دادیم [۴].
نگاه كنید كه چگونه به دروغ تفسیر این آیه را به جعفر صادق نسبت دادهاند، در حالتیكه همه آن آیات در زمینه توصیه الله تعالی و اینكه الله تعالی خالق همه چیز است و هموست كه بایستی همه عبادات را متوجه او ساخته می باشد.
چگونه آن را تحریف كردهاند و آن شرک جلی را از آن بیرون آوردهاند؟ خدا به آنها سزا بدهد. و بدینسان این مفسر شیعی در تفسیر این گفته الهی: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾[الذاريات: ۵۶]. گفته كه جعفر صادق به نقل از حسین سآن را چنین تفسیر كرده كه الله تعالی جن و انس را آفریده تا او را بشناسند، چون اگر او را بشناسند، او را عبادت خواهند كرد. آنگاه یكی از آنها پرسید: آن شناخت چیست؟! جواب داد: به اینكه مردم امام زمان خود را بشناسند [۵].
و كلینی در اصول كافی نقل كرده كه امام محمد باقر گفته: ما صورت و چشم خدا در خلقش هستیم و دستان او هستیم كه به رحمت بر بندگان باز و گسترده شده است [۶]. و همچنین گفته: ما زبان الله تعالی و صورت الله تعالی و ما چشم الله تعالی در میان خلقش هستیم [۷].
و از ابیعبدالله ÷(جعفر صادق) نقل شده كه امیرالمؤمنین چه بسیار كه میگفت: من شریک الله تعالی در میان بهشت و جهنم هستم ... چندین خاصیت به من داده شده كه قبل از من به كس داده نشده، (علوم) مربوط به مرگ و مصیبتها و نسبها و فصل الخطاب را یاد گرفتم. آنچه كه از من سبقت گرفته (و قبل از من بوده) از دست من در نرفته، و آنچه را كه از من پنهان و غایب شده، غایب نشده است [۸].
نگاه كنید كه چگونه به خود جرأت دادهاند كه صفات الله تعالی را برای حضرت علی ثابت كنند. و همچنین مفسر شیعی مقبول احمد در تفسیر این آیه سوره قصص: ﴿كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥ﴾[القصص: ۹۹]. گفته كه جعفر صادق در تفسیر آن گفته است:ما صورت خدا هستیم.
نگاه كنید كه چگونه امام را بهعنوان خدایی جاویدان قرار دادهاند. خداوند از آنچه كه آن ظالمان میگویند بس بدور است.
و كلینی در باب اینكه «ائمه علم آنچه كه بوده و خواهد بود و اینكه چیزی بر آنها پوشیده نیست». از جعفر صادق نقل كرده. كه: «من آنچه را كه در آسمانها و زمین و آنچه را كه در بهشت و جهنم است، میدانم و آنچه را كه بوده، و آنچه را كه خواهد بود، میدانم» [۹].
و نیز در اصول كافی آمده است: «آنها هر چه را كه بخواهند، حلال، و هرچه را كه بخواهند حرام مینمایند و هرگز نخواهند خواست مگر آنكه خدا بخواهد» [۱۰].
و كلینی همچنین درباب اینكه ائمه میدانند كه چه وقتی میمیرند، و فقط با انتخاب خود میمیرند، ذكر كرده كه ابوعبدالله گفته است: «هر امامی كه نداند چه بر سرش میآید، پس او حجت خدا بر خلقش نیست» [۱۱].
در حالیكه الله تعالی میفرماید:
﴿ قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾[النمل: ۶۵].
و فرموده:
﴿وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَ﴾[الأنعام: ۵۹].
ولی شیعه ائمه خود را در علم غیب با خداوند شریک ساختهاند.
و كلینی در باب اینكه اگر بر ائمه ساتر قرار داده شود، به هر انسانی موارد زیان و سود او را به او خاطر نشان میسازند، ذكر كرده كه ابوجعفر÷گفته:«اگر بر زبانهای شما دهانبندی قرار داده شود، برای هر شخصی موارد زیان و سود او را خاطر نشان میساختم» [۱۲].
و نیز كلینی در اصول كافی كه بزرگترین مراجع شیعه است، در باب (ائمه همه علومی را كه به ملائكه و انبیاء و پیامبران علیهمالسلام، داده شده، میدانند،) از حضرت ابیعبدالله ÷ذكر كرده كه او گفته است: الله تعالی دارای دو علم است، علمی كه ملائكه و پیامبران و رسولانش را هم از آن مطلع ساخته، پس از آن علم ما هم مطلع هستیم. و علمی كه به خود اختصاص داده است. پس اگر چیزی از آن بنظر خدا رسید، ما را از آن هم مطلع میسازد و ائمه قبل از ما هم بدانها عرضه شده است».
نگاه كنید، آنها به زعم خودشان ائمه را حتی از ملائكه و پیامبران و رسولان هم داناتر و عالمتر دانستهاند. و آنها را با الله در علومش شریک دانستهاند. همه اینها كفر و دروغ و بهتان است.
و اصول كافی و مراجع و مؤلفات دیگر شیعه سرشار از این چرندیات و تهمتهاست و ما فقط در اینجا قسمت كوتاهی را ذكر كردیم. و شیعهها دارای قصیدهای به زبان اردو هستند كه آكنده از شرک به الله تعالی است. در آن قصائد شدیداً درباره أئمه اغراق شده است تا جائیكه در بعضی از آنها آمده است كه سایر پیامبران در وقت سختی و شدت از علی مدد و كمک می طلبند مثلاً نوح در وقت غرق شدن از او كمک خواسته، و ابراهیم و لوط و هود و شیث همگی از او كمک خواسته، و او هم آنها را یاری داده است. و اینكه معجزات علی عظیم و شگفتآور است! و علی (پناه بر خدا) بر همه چیز قادر و توانا است.
سطور فوق تنها چندین عبارت از كتب معتمد شیعه است تا خواننده بداند كه كتابهای آنان سرشار از اینگونه عقاید شرکآمیز است. پس آیا كسی با وجود دارا بودن این عقاید میتواند مسلمان باقی بماند؟!.
خداوند میفرماید:
﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ٦٢﴾[الزمر: ۶۲].
«الله خالق هر چیزی است، و بر همه چیز وكیل (و آگاه) است».
و میگوید:
﴿وَلَا يُشۡرِكُ فِي حُكۡمِهِۦٓ أَحَدٗا﴾[الكهف: ۲۶].
«و كسی را در حكم رانیاش شریک نمیگیرد».
و میفرماید:
﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[البقرة: ۲۵۵].
«خدایی كه هیچ معبودی جز او وجود ندارد. اوست زنده (و) قیوم، نه خوابى سبک او را فرو مىگیرد و نه خوابى گران، هر آنچه را كه در آسمانها و زمین است، از آنِ اوست».
و فرموده:
﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾[الزمر: ۶۵].
«و قطعاً به تو و به كسانى كه پیش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرک ورزى حتماً كردارت تباه و مسلّماً از زیانكاران خواهى شد».
و میگوید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ﴾[النساء: ۴۸].
«به راستى خداوند [آن را] كه به او شرک آورده شود، نمىبخشد و جز آن را براى هر كس كه بخواهد، مىبخشد و هر كس كه به خدا شرک آورد، گناهى بزرگ بربافته است».
و فرموده:
﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُ﴾[المائدة: ۷۲].
«بىگمان كسى كه به خداوند شرک آورد، خداوند بهشت را بر او حرام مىگرداند و جایگاهش آتش [دوزخ] است».
و فرموده:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَخۡفَىٰ عَلَيۡهِ شَيۡءٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ ٥﴾[آلعمران: ۵].
«به یقین خدا [ست كه] چیزى در زمین و در آسمان بر او نهان نمىماند».
این آیات و امثال آنها صریحاً قایل بر این هستند كه تنها خداوند خالق همه چیز است و تدبیركننده و چارهاندیش آسمانها و زمین است و بر همه چیز توانا است و او همه چیز را میداند.
و شیعه در پی اثبات صفات الهی برای ائمه خود میباشند، آیا اثبات صفت الهی برای غیر الله شرک نیست؟!.
و كسی كه معتقد به اثبات آن برای غیرالله باشد، آیا مشرک نیست؟! بلكه این شرک در صفات خداوند است، و گوینده چنین اقوالی، واقعاً مشرک است.
[۱] اصول كافی چاپ هند/ص ۲۵۹ [۲] رجال الكشى، چاپ هند/ص ۱۳۸ [۳] بیوگرافی مقبول احمد, ص ۳۳۹ [۴] بیوگرافی مقبول احمد, ص ۹۲۳ [۵] بیوگرافی مقبول احمد, ص ۱۰۴۳ [۶] اصول كافی ص ۸۳. [۷] اصول كافی ص ۸۴. [۸] اصول كافی ص ۱۱۷. [۹] اصول كافی ص ۱۶۰. [۱۰] اصول كافی ص ۲۷۸. [۱۱] اصول كافی ص ۱۵۸. [۱۲] اصول كافی ص ۱۹۳.