اصل دوم: تبعيت و پیروی از رسول اللهج
برای سیر کننده در منهج سلفی بعد از توحید الله سبحانه و تعالی مطابق با ارکان مشروح قبل، واجب است خود را مختص به تبعیت از رسولجکند که همان محقق شدن أشهد أنّ محمداً رسول الله میباشد، و این شهادت کامل نخواهد شد جز با اموری که بشرح ذیل میباشد:
۱- باید دانسته شود که محمدجمُبلّغی از طرف پروردگار صاحب جلال و برتری بوده و دو وحی را به ما رسانده است:
اول: کتاب الله که همان قرآن است.
دوم: سنت رسولجچنانچه فرموده است:
«آگاه باش که این قرآن و مثل آنرا همراه آن به من عطا شده است» [۱۸]، سخن پیامبرجبرابر سخن الله است، چه در اعتقاد و چه در عمل و یا پذیرش، رسول اللهجدر تمامی امر و نهی و حرام و حلال کردن بجز به امر الله سبحانه و تعالی، عمل نفرموده است و هرگز از غیب سخن نگفته بجز آنچه که از طرف الله صاحب جلال و برتری، بر وی وحی شده باشد، همانگونه که سبحانه و تعالی میفرماید: ﴿وَلَوۡ تَقَوَّلَ عَلَيۡنَا بَعۡضَ ٱلۡأَقَاوِيلِ ٤٤ لَأَخَذۡنَا مِنۡهُ بِٱلۡيَمِينِ ٤٥ ثُمَّ لَقَطَعۡنَا مِنۡهُ ٱلۡوَتِينَ ٤٦﴾[الحاقة: ۴۴-۴۶]. «اگر [پیامبر] بعضی سخنان را به ما میبست * دست راست او را میگرفتیم * سپس رگ دل او را قطع میکردیم» [۱۹].
وقتی بر سنت اینگونه امر شده است و سنت نیز شامل کل احکام واجب، مندوب، حرام، مکروه و مباح میباشد بیدلیل نیست که بگوئیم: هرکس سنت صحیح و ثابت شده را رد کند، قرآن را رد کرده است.
۲- دین شامل منهج، راه، حکم و روش کلی میباشد و به خلاف آنچه شایع است فقط وسیلهی تقرب نمیباشد.
به شکلی کاملتر میتوان گفت: رسول اللهجبه امر الله برای تمام شؤون زندگی قانون وضع فرموده است و این قوانین شامل امر و نهی و حکم میباشد و به طاعات و تقربات مختص نمیگردد.
نافرمانی از احادیث رسولجدر زمینههای خرید، فروش، تجارت، ازدواج، طلاق، قانونگذاری، سیاست و حدود همانند نافرمانی در مسائل عبادی مثل نماز، زکات، روزه، حج و ... میباشد.
۳- بر اساس دو مورد قبل اطاعت کردن مطلق، خاص رسولجمیباشد و اطاعت از هیچ کس دیگری به این شکل مجاز نمیباشد، سخن هیچ کس در صورت معارضت با رسول پذیرفته نمیشود، خواه امام فقیهی باشد و یا فرماندهی سیاسی و یا متفکر و مصلح، و کسی که سخنی را بر سخن رسول اللهجبرگزیند دچار پلیدی و تعدی و ظلم شده و با اجماع امت، کتاب الله و احادیث رسولجمخالفت کرده است.
۴- این تبعیت کامل نمیشود مگر با تکمیل حب به ایشان همانگونه کهجفرموده است: «ایمان کسی کسی کامل نمیشود تا اینکه مرا از خودش و پدر و مادر و فرزندانش بیشتر دوست داشته باشد» [۲۰]، و چیزی که بر این حب کمک میکند: التزام همیشگی به اوامر ایشان و زیاد کردن طاعتش و برتری دادن سخنش بر تمامی سخنها میباشد، به شایستگی و صدق او را یاد کرده و در فراگیری سنت و سیرت او صلوات الله و سلامه علیه کوشا باشیم.
با کمال تاسف باید گفت این متابعت در میان جوامع اسلامی ضعیف شده است که سبب خاموشی حب رسولجمیشود و دارای دلایلی است که به شرح زیر میباشد:
[۱۸] سنن ابی داود ۴۵۹۶ (مترجم). [۱۹] شمشیر زنان عادتی داشتند که دست راست اسیر را با دست چپ خود میگرفتند و سپس شمشیر را بر گردن اسیر فرود میآوردند، و ((گرفتن دست راست او)) اشاره به همین مطلب دارد. (مترجم) [۲۰] صحیح بخاری ۱۴ و ۱۵، صحیح مسلم ۱۳۲(مترجم).