اولاً: ايجاد مسلمان حقيقي:
اسلام در اولین گام ساخت فرد مسلمان را در برنامه خود دارد، ممکن است پرسیده شود جملهی سابق از کجا آمده است؟ این همان سخن الله است که فرموده است: ﴿وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ﴾[طه: ۳۹]. «تا زیر نظر من پرورش یابی»، ساخت یک مرد مهمترین مسئله در دعوت اسلامی میباشد، مرد به معنای مردانگی کامل، و انسان بفهوم کامل انسانی ... و همچنین زن مسلمان به معنا و مفهوم صحیح آن، مرد و زن مسلمان حقیقی دارای شرایطی میباشند که همان: توحید، تبعیت و تزکیه است، مسلمان حقیقی به وحدانیت الله، شهادت میدهد، اوامر پروردگارش را اطاعت و تا حد توان از نواهیش دوری میکند، بوسیله ی دین نفسش را بر حسب تکلفش تزکیه میدهد، و منهج این تربیت همان منهج دعوت سلفی است که آن را «اصول اساسی در دعوت سلفی» نامیدیم.
وقتی صحبت از مسلمان حقیقی میشود بدین معناست که میخواهیم کفهای روی آب که از روی باطل و بهتان خود را به اسلام نسبت میدهند و مسلمان بمفهوم صحیح و شرح داده شده در قبل، را از یکدیگر جدا کنیم، آن منسوبین به اسلام که برای شرک در سخن و اعتقادشان اهمیت میورزند و آیات الله را تبدیل و تحریف کرده و با چیزی غیر از شرع الله حکم صادر میکنند، با سنت رسول دشمنی کرده و به آن ریشخند میزنند، هرگز جایز نمیباشد حکم مسلمانی به یکی از آنها داده شود، و این مسائل را بحمد الله در کتاب خود «الحد الفاصل بين الکفر والإيمان» به شکلی کامل و آسان بیان کرده ایم.
اهم مسائل در دعوت سلفی بعد از بیان مفهوم حقیقی اسلام، تعلیم و تربیت و انسان سازی میباشد، اهمیت این مسئله بقدری است که صلی لله علیه و سلم فرموده است: «قسم به الله! اگر الله شخصی از آنها بوسیلهی تو هدایت کند از خیل شتران قرمز برای تو بهتر است» [۳۰]، هدایت شخصی واحد به اسلام نعمتی کبیر و عملی بزرگ است، حال آن فرد، سرور باشد یا غلام، فقیر باشد یا غنی، ضعیف باشد یا قوی، همین قدر باید برای ما کافی باشد که وقتی رسول اللهجرویش را از عبد الله بن ام مکتوم به سمت بزرگی از بزرگان قریش برگرداند و عرصه را بر عبدالله تنگ فرمود و با بیتوجهی به این مسئله که عبدالله برای طلب هدایت به سمت ایشان رفته است، به دعوت بزرگی از قریش مشغول شد، الله وی را نکوهش کرد.
ذات تعالایش میفرماید: ﴿عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢ وَمَا يُدۡرِيكَ لَعَلَّهُۥ يَزَّكَّىٰٓ ٣ أَوۡ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّكۡرَىٰٓ ٤﴾[عبس: ۱-۴]. «رو ترش کرد و عراض نمود * بدلیل اینکه نابینا نزد او آمد * چه چیز به تو خبر داد، چه بسا او پاک میشد * و پند میشنید و آن پند به او فایده میرساند». در این آیات الله عزوجل مرد کور –عبد الله ام مکتوم – را معرفی میفرماید، سپس میفرماید: ﴿أَمَّا مَنِ ٱسۡتَغۡنَىٰ ٥ فَأَنتَ لَهُۥ تَصَدَّىٰ ٦﴾[عبس: ۵-۶]. «و اما کسی که توانگر است * و تو بسوی او رو میآوری»، شرح مرد قریشی میباشد که خودش را از دعوت بسوی الله بینیاز میپنداشت و پیامبر توجه خود را معطوف او کرده بود، الله فرمود: ﴿وَمَا عَلَيۡكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ٧﴾[عبس: ۷]. «و اگر هم [او] پاک نشود زیانی نمیبینی»، بدین معنی که ضرری به تو نمیرسد اگر آن مستکبر و مستغنی را رها میکردی، و بعد از آن فرمود: ﴿وَأَمَّا مَن جَآءَكَ يَسۡعَىٰ ٨ وَهُوَ يَخۡشَىٰ ٩ فَأَنتَ عَنۡهُ تَلَهَّىٰ ١٠﴾[عبس: ۸-۱۰]. «اما کسی که شتابان به نزد [تو] آمد * و او [از الله] بیمناک بود * پس تو از او غفلت کردی»، این گونه مباش و از کسی که از روی ترس از الله و طلب رضایتش به سمت تو میآید غافل مباش.
این آیات به ما میفهماند مهمترین مسئله در دعوت سلفی همان هدف پروردگار جل و علا میباشد که اعطای هدایت است، تا کسانی که الله به آنها توفیق داده، هدایت یابند و قلبشان برای اسلام گشاده گردد، حال هر کجا بوده و هر منسبی داشته باشند.
[۳۰] شتران قرمز در آن زمان اشاره به ثروت فراوان داشت، تا جائیکه در شرح آن گفتهاند: از دنیا و آنچه که در آن است. صحیح بخاری ۲۹۵۲ و ۳۶۱۹ و ۴۱۱۷، صحیح مسلم ۶۱۷۶، مسند الامام احمد ۲۲۴۴۱، صحیح ابن حبان ۶۸۱۶(مترجم).