فصل عبادت بودن دعا
خداوند – عزّ شانه – دعا (خواندن) را در چندین جا تفسیر کرده است و فرموده است [۲۱۸]که این کار عبادت خالص است. مانند این آیه: ﴿وَقِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ٩٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ٩٣﴾[الشعراء: ٩۲-٩۳]. «و بدیشان گفته میشود: کجا هستند معبودهائی که پیوسته عبادت میکردید؟ * [معبودهای] غیر از خدا. آیا آنها [در برابر شدائد و سختیهائی که اکنون با آن روبرو هستید و هستند] شما را کمک میکنند یا خویشتن را یاری میدهند»؟ ، و آیه ﴿إِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ٩٨﴾[الأنبیاء: ٩۸]. «[ای کافران ستمگر!] شما و چیزهائی که جز خدا میپرستید آتشگیره و هیزم دوزخ خواهید بود. شما حتماً وارد آن میگردید» ، هر کدام از انبیاء و ملائکه و صالحان که مورد پرستش قرار گیرند، مصداق این آیه هستند: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ١٠١﴾[الأنبیاء: ۱۰۱]، «آنان که [به خاطر ایمان درست و انجام کارهای خوب و پسندیده] قبلاً بدیشان وعدۀ نیک دادهایم، چنین کسانی از دوزخ [و عذاب آن] دور نگاه داشته میشوند». ، چنانکه در شأن نزول آن آمده است [۲۱٩]. همچنین این سخن خداوند – عزّ شأنه -: ﴿لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ٢﴾[الکافرون: ۲] «آنچه را که شما [به جز خدا] میپرستید، من نمیپرستم». پس آنان به قصد عبادت آن خدایان را میخواندند، به همین دلیل هنگامی که به مصیبتی دچار میشدند فقط خدا را میخواندند و آن خدایان را ترک میکردند. با این وجود آنها بعضی از نیازهای خود را به علت نزدیکی آن (بتها) به خداوند از آنها طلب میکردند، و از آنها برای خودشان طلب شفاعت میکردند. پس خداوند به بندگان دستور داد تا به تنهایی و خلوص این عبادت را فقط برای او انجام دهند و آنها را نخوانند و از آنها طلب شفاعت نکنند، که این کار از افعال مشرکان است، خداوند دربارۀ آنها میفرماید: ﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِيهِمَا مِن شِرۡكٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِيرٖ٢٢﴾[سبأ: ۲۲] [۲۲۰]«[ای پیغمبر! به مشرکان] بگو: کسانی را بفریاد بخوانید که به جز خدا [معبود خود] میپندارید. [اما بدانید آنها هرگز گرهی از کارتان نمیگشایند و سودی و زیانی به شما نمیرسانند. چراکه] آنها در آسمانها و زمین کمترین حق مشارکت [در خلقت و مالکیت و ادارۀ جهان] نداشته [و انباز خدا نمیباشند] و خداوند در میانشان یاور و پشتیبانی ندارد [تا در ادارۀ مملکت کائنات بدو نیازمند باشد.]» ، همچنین خداوند تعالی میفرماید: ﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا٥٦﴾[الإسراء: ۵۶]. «[ای پیغمبر! به مشرکان] بگو: کسانی را که به جز خدا [شایسته پرستش] میپندارید [به هنگام بلا، به کمک] بخوانید، اما [خواهید دید که] نه توانائی دفع زیان و دفع بلا از شما را دارند، و نه میتوانند آن را دگرگون سازند [و ناخوشیها را به خوشیها تبدیل کنند و یا اینکه از اندوه دردها بکاهند]». ، خداوند به این دلیل از آنها یاد کرده است که آنها فرشتگان و پیامبران را میخواندند، تصویر آنها را میکشیدند تا در مورد آنچه آنها را میخواندند، شفیع آنها باشند. این امر از راههای مختلفی انجام میشد. گروهی میگفتند ما شایستگی [۲۲۱]دعای مستقیم از خداوند و امید به او بدون واسطهای که ما را به او نزدیک کند نداریم و [این واسطه] به خاطر عظمتش (خدا) برای ما پیش او شفاعت میکند. گروهی گفتند: پیامبران و ملائکه پیش خداوند شأن و جایگاه و منزلتی دارند [۲۲۲]. پس چون آنها را دوست داشتند مجسمه آنها را ساختند، تا آنها را به خداوند نزدیک کند. گروهی دیگر در دعا و عبادتهایشان آنها را قبله گاه خود قرار میدادند، عدهای [دیگر] معتقد بودند که هر کدام از مجسمههای فرشتگان و پیامبران وکیلی دارند که نمایندگی امور خدا را برعهده دارد. کسی که آن صورت را میخواند، بدان امید میبندد. و خالصانه به سوی او رو میکند، آن وکیل به فرمان خداوند آنچه را که از او خواسته شده است انجام میدهد. در غیر این صورت به فرمان خداوند دچار مصیبت میشود. پس در حقیقت فرد مشرک از غیر خدا چیزی را درخواست میکند که کسی جز او قادر به انجام آن نیست و به او پناه میبرد و از او نفعی [۲۲۳]را که در ذهن او برایش حاصل میشود طلب میکند. این (قدرت) جز در کسی که یکی از این چهار صفت را داشته باشد یافت نمیشود؛ یا مالک آن چیزی باشد که فرد دعا کننده طلب میکند، در غیر این صورت یاری دهنده [۲۲۴]باشد، اگر چنین هم نبود [۲۲۵]پشتیبان باشد، در غیر این صورت شفیع باشد، خداوند – سبحانه و تعالی – در آیه گذشته و آیاتی که در زیر میآید، چهار درجه، [حکومت] [۲۲۶]، همکاری، پشتیبانی و شفاعت را که دشمنی و اختلاف بر سر آنها روی داده است، برای غیر خود قرار نداده است. ﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ﴾[الإسراء: ۱۱۱]. «بگو: حمد و سپاس خداوندی را سزاست که برای خود فرزندی برنگزیده است ودر فرمانروائی و مالکیت [جهان] شریکی انتخاب ننموده است». و [آیه ﴿قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ﴾[المؤمنون: ۸۸]. [۲۲٧]«بگو: آیا چه کسی فرماندهی بزرگ همه چیز را در دست دارد [و مالک فراخ کائنات و حکومت مطلقه بر موجودات، از آن اوست؟] و اوکسی است که پناه میدهد [هر که را او بخواهد] و کسی را [نمیتوان] از [عذاب] او پناه داد». ، آیه ﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ﴾[آل عمران: ۲۶] «بگو: پروردگارا! ای همه چیز از آن تو»! ، آیه ﴿لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ﴾[غافر: ۱۶]. «ملک و حکومت، امروز از آن کیست؟ [پاسخ قاطعانه داده میشود که] از آن خداوند یکتای چیره و تواناست». ، آیه ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ٤﴾[الفاتحة: ۴]. «مالک روز سزا و جزا است». آیه ﴿وَخَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا﴾[طه: ۱۰۸] «و صداها به سبب [جلال و شکوه خداوند] مهربان فروکش میکنند، و جز صدای آهسته [و پنهان در زیر لبان، چیزی] نمیشنوی». (خداوند) – سبحانه – شفاعت با اجازه خودش را که بیتردید هیچ کسی با او در آن شریک نیست، ثابت کرده است. او – سبحانه – اسرار و نهانها را میداند. در آسمانها و زمین چیزی بر او پوشیده نمیماند. به همین دلیل صحابه – ش– گفتند: آیا خدای ما نزدیک است تا با او نجوا کنیم یا دور است که او را صدا بزنیم. خداوند – سبحانه – این آیه را نازل فرمود: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾[البقرة: ۱۸۶] «و هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند [که من نزدیکم یا دور. بگو:] من نزدیکم و دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند، پاسخ میگویم [و نیاز او را برآورده میسازیم]» [۲۲۸]. ، خداوند همچنین میفرماید: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ كَانُواْ لَا يَمۡلِكُونَ شَيۡٔٗا وَلَا يَعۡقِلُونَ٤٣﴾[الزمر: ۴۳]. «بلکه آنان بدون رضایت و اجازه خداوند میانجیهایی را برگزیدهاند [تا به گمان ایشان میان آنان و خداوند سبحان، در برآورده کردن نیازمندیهای این جهان و دفع عذاب آن جهان، واسطه گردند.] بگو: آیا [چنین چیزهائی را میانجی و متصرف در امور میدانند] هر چند که کاری اصلاً از دست ایشان ساخته نبوده و فهم و شعوری نداشته باشند»؟.
[۲۱۸] در نسخه محقق آمده است: (وأخبر بأنه عباده ...) اما در نسخه (ج) به جای (أخیر) لفظ (أخری) آمده است. [۲۱٩] نگا: تفسیر القرآن العظیم لابن کثیر (۳/۸۴)، چاپ: دارالکتب العلمیه. [۲۲۰] در نسخه (ج) بعد از این آیه عبارت ﴿وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥ﴾[سبأ: ۲۳] آمده است. [۲۲۱] در نسخه محقق که از روی نسخههای (ب) و (ج) تصحیح شده است آمده است: (لیس لنا أهلیه) اما در نسخه اصل آمده است: (... آلهه ... .) [۲۲۲] در نسخه محقق چنین آمده است: (والـملائکة ذوو وجاهه عند الله ومنزله عنده ...) اما در نسخه (ج) این عبارت بدین صورت آمده است: (والـملائکة لهم وجاهه ومنزله عند الله ... .). [۲۲۳] درنسخه محقق لفظ (انتفاع) و در نسخههای (ب) و (ج) کلمه (النفع) ذکر شده است. [۲۲۴] در نسخه محقق لفظ (معیناً) و در نسخه (ج) (شریکاً) آمده است. [۲۲۵] در نسخه محقق آمده است (فأن لم یکن کان ظهیراً) اما در نسخه (ج) پس از (لم یکن) کلمۀ (ظهیراً) به متن افزوده شده است. [۲۲۶] لفظ (الملك) از روی نسخه (ج) به متن افزوده شده است. نگا: الدر السنیه لابن القاسم (۲/۸۲.) [۲۲٧] عبارت داخل کروشه در نسخه (ج) از قلم افتاده است. [۲۲۸] نگا: تفسیر القرطبی (۲/۳۰۸)، و أضواء البیان (۱/٩۸.)