الوهیت در پرتو قرآن و سنت

فصل توسل به اعمال نیک

فصل توسل به اعمال نیک

فقط [موضوع] توسل به اعمال نیک باقی مانده است. نمونه‌های آن عبارتند از: توسل مؤمنین به ایمانشان در آیه ﴿رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ[آل عمران: ۱٩۳] «پروردگارا! ما از منادی [بزرگوار توحید، یعنی محمد پسر عبدالله] شنیدیم که [مردم را] به ایمان به پروردگارشان میخواند». ، و توسل آن سه نفر [که] [۲٧۲][در غار] صخره راه آنان را مسدود کرده بود و در برابر پروردگار به اعمال نیک خودشان متوسل شدند. حدیث آن در بخاری ذکر شده است [۲٧۳]. زیرا [۲٧۴]بی‌تردید خداوند وعده داده است که دعای کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال پسندیده و نیک انجام داده‌اند، را اجابت کند و از فضل خود به آنان فزونی بخشد، همچنین توسل به نامهای نیک پروردگار، خداوند – تعالی - می‌فرماید: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا[الأعراف: ۱۸۰]. «خدا دارای زیباترین نامها است [که بر بهترین معانی و کاملترین صفات دلالت می‌نمایند. پس به هنگام ستایش یزدان و درخواست حاجات خویش از خدای سبحان] او را بدان نامها فریاد دارید و بخوانید». و دعاهای برجای مانده در سنن مانند «اللهم أنی أسالك بأن لك الحمد لا إله إلاّ أنت [الجنان] [۲٧۵] الـمنان بدیع السموات والأرض یا ذالجلال والإکرام». «خدایا تو را [به این صفت] که همه ستایش از آن توست، تنها اله و معبود فقط تو هستی. مهربان سخاوتمند و آفریدگار آسمانها و زمین هستی، می‌خوانم و از تو طلب می‌کنم ای دارای شکوه و بخشش» [۲٧۶]. و مانند این دعاها، مفهوم این آیه است که خداوند – تعالی - می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱبۡتَغُوٓاْ إِلَيۡهِ ٱلۡوَسِيلَةَ[المائدة: ۳۵]. «ای مؤمنان! از خدا بترسید [و از او امر اطاعت کنید و از نواهی او اجتناب ورزید] و برای تقرب به خدا وسیله بجوئید». ، زیرا [وسیله] همان نزدیکی [۲٧٧]است که به وسیله آن به پروردگار نزدیک می‌شوید و انجام دهنده آن را به او [خدا] نزدیک، می‌کند و آن اعمال نیک است. در صحیح بخاری به نقل از ابوهریره روایتی آمده است که پیامبر خدا – جفرمود: (خداوند فرموده است: «من عادی لی ولیاً، فقد آذنته بالحرب وما تقرب إلی عبدی بشیء مما افترضت علیه وما زال عبدی یتقرب إلی بالنوافل حتی أحبه فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به وبصره الذی یبصر به ویده التی یبطش بها ورجله التی یمشی بها، ولئن سألنی لأعطینه ولئن استعاذنی لأعیذنه». «کسی که با یکی از اولیای من دشمنی کند، با او اعلان جنگ می‌کنم. بندۀ من با امری دوست داشتنی‌تر از آنچه بر او واجب کرده‌ام به من نزدیک نمی‌شود. بنده من همچنان با نوافل به من نزدیک می‌شود تا اینکه او را دوست می‌دارم. هر گاه او را دوست داشتم من گوش او خواهم بود که با آن بشنود و چشم او که با آن می‌بیند، و دست او که با آن حمله کند. و پای او که به وسیله آن راه می‌رود، اگر از من طلب [چیزی] بکند بی‌تردید به او اعطا خواهم کرد و اگر به من پناه ببرد، او را پناه خواهم داد» [۲٧۸]. به همین دلیل هنگامی که برای رسول خدا – ج– کار مهمی پیش می‌آمد، به نماز پناه می‌برد [۲٧٩]. زیرا [نماز] بهترین نزدیکی به پروردگار – عزوجل – است. خداوند – تعالی - می‌فرماید: ﴿وَٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِ[البقرة: ۴۵]. «و از شکیبائی [و واداشتن نفس بر آنچه دوست ندارد، از جمله روزه] و نماز [که دل را پاکیزه و انسان را از گناهان و پلیدیها بدور می‌دارد] یاری بجوئید». [وسیله مخلوق نیست که برای واسطه‌گری میان خدا و مخلوقات، شفاعت برای آنان، نزدیکی به وسیله او به پروردگار، خوانده شود. زیرا این] [۲۸۰]همان چیزی است که خداوند در آیات [قرآن] آن را نهی فرموده است و کتاب‌ها و پیامبران را در تقبیح این امر فرو فرستاده است. این همان چیزی است که بنی‌اسرائیل از حضرت موسی – ÷– خواستند. ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞ[الأعراف: ۱۳۸]. «برای ما معبودی قرار بده [تا به پرستش آن بپردازیم] همانگونه که آنان دارای معبودهائی هستند». زیرا [۲۸۱]قصد آنها نزدیکی به خداوند با استفاده از آنها بود.

[۲٧۲] در نسخه محقق آمده است: (وهم الثلاثة النفر [الذین] ...) که کلمه (الذین) از روی نسخه (ب) به آن اضافه شده است، اما همین عبارت در نسخه (ج) به این صورت آورده شده است: (وهم ثلاثه نفر توسلوا ...) [۲٧۳] صحیح بخاری (شماره ۳۴۶۵)، صحیح مسلم (شماره ۲٧۴۳) [۲٧۴] در متن اصلی چنین آمده است: (لأنه وعد ...) اما در نسخه (ج) این عبارت این گونه آورده شده است: (والله سبحانه وعد ...). [۲٧۵] این کلمه از روی نسخه‌‌های اصل و (الف) به متن افزوده شده در مسند احمد به (شماره ۱۲۶۳۸) و صحیح ابن حبان (شماره ۸٩۳) آمده است. [۲٧۶] امام احمد در مسند (شماره ۱۳۶۰۵)، بخاری در ادب المفرد (شماره ٧۰۵)، أبوداود (شماره ۱۴٩۲)، ابن ماجه (شماره ۳۸۵۸)، آن را روایت کرده‌اند، البانی در السلسلة الصحیحه، (شماره ۲۰۵٩) آن را حسن دانسته است. [۲٧٧] در نسخه محقق آمده است: (القرب) اما در نسخه (الف) به جای آن (التقرب) آمده است. [۲٧۸] صحیح بخاری، (شماره ۶۵۰۲) [۲٧٩] احمد در مسند (۵/۳۸۸) و ابو داوود (شماره ۱۳۱٩) آن را روایت کرده‌اند. که فقط محمد بن عبدالله این حدیث از او روایت شده است، گفته می‌شود او محمد بن عبید ابوقدامه است که فقط عکرمه بن عمار یمامی از او روایت می‌کرده است. کسی او را توثیق و تائید نکرده است پس او مجهول است. [۲۸۰] در نسخه محقق داخل کروشه چنین آمده است «ولیست الوسیله بمخلوق یبتغی لیحصل واسطه بین الله وبین خلقه یشفع لهم ویتقربون إلیه لأن هذا» اما در نسخه ج به جای عبارت فوق چنین آمده است: «وأما التوسل بمخلوق و جعله واسطه بین الله و بین عبده فهو... .». [۲۸۱] در نسخه محقق کلمة (لأن) و در نسخه (ج)، (وکان) آمده است.