استخاره در پرتو رهنمودهای پیامبر

حکم مشورت

حکم مشورت

مشورت در امور خاص مستحب است و در مسائل سیاسی و نظامی و امور عمومی دیگر، واجب.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ[آل‌عمران: ۱۵۹].

«در کارها با آنان مشورت کن و هنگامی که (پس از شور و تبادل نظر) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر خدا توکل کن».

حسن بصری و ضحاک رحمها الله می‌گویند: خدا به پیامبرش از آن رو امر به مشورت نمی‌کند که به رأی و مشورت آنان نیازمند است، بلکه بدین خاطر است که می‌خواهد به آنان بیاموزد که در مشورت، خیر نهفته است و دیگر اینکه امت بعد از او به همین شیوه از او پیروی و اقتدا کنند [۴۴].

ابن عطیه/می‌گوید: مشورت از مبانی شریعت است و هر مسئولی که با عالمان و دینداران مشورت نکند، عزل او واجب است.

ابن خویز منداد/می‌گوید: بر مسئولان در مسائلی از دین که برایشان مشکل می‌نماید و آنچه مربوط به بخش نظامی مملکت می‌شود و آنچه را که نمی‌دانند، در این امور مشورتشان با علماء واجب است و آنچه به مصالح و منافع عمومی مربوط می‌شود باید با بزرگان و ریش‌سفیدان قوم مشورت کنند و آنچه به مصلحت کشور و آبادانی آن مربوط است باید با قشر نویسنده و وزیران و کارگزاران مشورت کنند.

دیدگاهی که عمل به مشورت را واجب می‌داند راجح‌ترین دیدگاه فقهاست و ما هم همان را برگزیده‌ایم و آن را ترجیح می‌دهیم، چون قرآن این دیدگاه را تأیید می‌کند و طبق آن، امور بر پایه‌ی حکمت و مصلحت می‌چرخند. واجب دانستن مشورت مانعی در برابر ایجاد استبداد و تسلّط دیکتاتوری محسوب می‌شود.

حضرت علیسمی‌گوید:

«نعم المؤازرة الـمشاورة وبئس الاستعداد الاستبداد».

«بهترین یاور و پشتوانه، مشورت است و بدترین استعداد و توانایی، استبداد است».

بیهقی از ابن عباسبروایت می‌کند که رسول اکرمصفرموده است:

«أما إن الله ورسوله لغنيان عنها ولكن جعلها الله تعالى رحمة لأمتي، فمن استشار منهم لم يعدم رشداً، ومن تركها لم يعدم غيّاً» [۴۵]. «هان! بدانید که خداوند و پیامبرش از مشورت بی‌نیاز هستند، اما خداوند آن را برای امت من مایه‌ی رحمت قرار داد. لذا هرکس از آنان مشورت کند راه درست را از دست نخواهد داد و هرکس آن را ترک کند از راه انحراف نجات نخواهد یافت».

برخی از حکیمان گفته اند: هرکس چهار چیز داشته باشد از چهار چیز محروم نمی‌شود:

۱- هرکس سپاسگزار باشد، از اضافه‌گرفتن محروم نمی‌شود،

۲- هرکس اهل توبه باشد، از قبولیت محروم نمی‌شود،

۳- هرکس اهل استخاره باشد، از خیر محروم نمی‌شود،

۴- هرکس اهل مشورت باشد، از صواب محروم نمی‌شود.

[۴۴] الجامع لأحکام القرآن: ج ۴، ص ۱۶۱. [۴۵] روایت فوق را آلوسی در تفسیر روح المعانی به ابن عدی و بیهقی ارجاع داده است. سند آن نیز حسن است.