گزارش کوتاهی از سفر پاکستان
خواننده گرامی!
خداوند منان را سپاس گذارم که این حقیر فقیر را برای همراهی آن بزرگوار برگزید از این لحاظ از خوشحالی در پوست خویش نمیگنجیدم. اما چون بنای وی بر آن بود که در آنجا ماندگار شود و برای مدتی نا معلوم از هم جدا شویم، همیشه در فکر فراق و آخرین لحظه خداحافظی بودم چندین روز قبل از حرکت غم و اندوهی وصف ناپذیر و جانکاه تمام وجودم را فرا گرفته بود در این اندیشه بودم که چگونه در کشوری پهناور با شهرها و روستاهایی بیشمار، کوههایی سر به فلک کشیده و کویرهایی بیپایان جایی برای راحتی و آرامش یک آزاد مرد مومن و خداپرست در زمین وجود ندارد. کشوری که هزارها دزد و راهزن، خائن، ظالم و... به راحتی در آن زندگی میکنند اما برای یک انسان مظلوم و مسلمان فقط بخاطر رها کردن مذهبی بیبنیاد و ساخته شده و انتخاب عقیدهای سالم (توحید و یکتاپرستی)، تنگ آمده است؟! کجا هستند انسانهای منصف و عدالتخواه جهان؟! و کجا هستند مسلمانان غیور موحد؟! آنهایی که باید بمانند جسد واحد بوده و از بدرد آمدن عضوی، عضوهای دیگر قرار نداشته باشند؟! آنهایی که برای حفظ ایمان و آئین و دفاع از مقدسات خود جان و دل قربان کنند؟!
آری خواننده عزیز: حالت فعلی مسلمین جهان دردآور و بسیار اسفناک است. زرق و برق و زینت بیارزش و بیبقای دنیا، مفاخره با مال و ثروت آنها را فریب داده و حب دنیا در دلها جایگزین ذکر ویاد پروردگار گشته و از مرگ (که تحفهای برای مومن) میترسند. یقین و ایمان به خداوند یکتا و روزآخرت ضعیف گشته و یا از بین رفته است برخی برای اشباع خواهشات نفسانی در قید مال و زر اندوزی به اسارت رفته بیاعتناء از حلال و حرام الهی درجهان سرگردانند و برخی دیگر گرفتار دام پست و مقام پرستی، از ارزشهای اسلامی دست شسته از خود گذشته، خدای خویش را به فراموشی سپرده و بیبند و بار زندگی میکنند و گروهی دیگر بییار و مددگار مانده یا فقر و تنگدستی آنها را به سرحد کفر رسانده و یا با دین و آئین خود مظلومترین افراد جامعه گشتهاند.
إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ