نوری که تاریکیها را میزداید:
کسی که خدای خود را نشناسد در ظلمت و تاریکی به سر میبرد، کسی که مالک و متصرفش را نشناسد (مالک و متصرفی که هر طور بخواهد میتواند در امور حیات و مماتش دخل و تصرف نماید) در ظلمت و تاریکی به سر میبرد، کسی که حکمت و هدف از آفرینش خود را نمیداند در ظلمت و جهل به سر میبرد، کسی که نور تابندۀ هدایت از جانب خالقش را نمیشناسد، در ظلمت و تاریکی است، کسی که راه زندگی در پرتو عنایت و رضای خالق خویش را نمیداند، در ظلمت و جهل به سر میبرد، کسی که مسیر حیاتش را که به سوی مرگ میرود نمیشناسد، در ظلمت و تاریکی به سر میبرد و کسی که راه خروج از این ظلمتها و تاریکیهای جاهلانه را نمیداند، در ظلمتها خواهد ماند و هیچگاه موفق به خروج از آنها نخواهد شد، انسان عاقل اگر به خوبی تفکر و تعقل کند در خواهد یافت که حضرت باری تعالی هرچیزی را به نیکوترین وجهی در جای مناسب خود قرار داده و برای ادای وظیفهاش متناسب آفریده است اگر به خلقت بدن خویش بیندیشد که هیچ عصب و رگ و حتی مویرگی در بدن انسان بیهوده و نابجا آفریده نشده است و هیچ عضو و اندام کوچکی در بدن او ناقص یا نابجا قرار داده نشده است. خداوندأ وظایف هر عضو و اندام و پارهای از پیکر انسان را متناسب با کیفیت تکوینی و آفرینش آن عضو یا جزء از بدن معین کرده است. همچنین کل اجزاء و اندامها در گیاهان، از عروق و آوندها و برگها و گلها و شاخهها گرفته تا ریشهها و میوهها به بهترین نحوی خلق شدهاند و نیز تمام اجزاء و جوارح و اندامهای حیوانات و تمام اجزاء زمین از آب و خاک و هوا و کوهها و شب و روز گرفته تا بهار و تابستان و پائیز و زمستان، همه بجا و به مناسبترین شیوهای ایجاد شدهاند و نیز در خلقت ستارگان و سیارات آسمانی و تمام اشیاء آنقدر دقت و تناسب به کار رفته است که بهترین صورت خود را دارا بوده و بهتر از آن به هیچ وجه امکان نداشته است، زیرا آفریننده کسی است که خلق میکند و نظم میبخشد، اوست که وظایف موجودات را مقدر ساخته و هدایتشان میکند و از این رو در آیات ۲ و ۳ از سورۀ اعلی میفرماید:
﴿ٱلَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ٢ وَٱلَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ٣﴾[الأعلى: ۲-۳].
یعنی: «(همان) که آفرید پس درست و استوار ساخت. و (همان) کسیکه اندازه گیری کرد پس هدایت نمود».
و در آیۀ ۵۰ سوره طه از زبان پیامبرش موسی÷میفرماید:
﴿رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ٥٠﴾[طه: ۵۰].
یعنی: «پروردگار ما کسی است که آفرینش هرچیزی را به او ارزانی داشته، سپس (آنها را) هدایت کرده است».
اگر در کار خالق عاقلانه تدبر کنیم متوجه میشویم که او تمام مخلوقات اعم از کوچکترین تا بزرگترین را هدایت میکند، عاقل باید عقلاً نتیجه گیری کند که خدایش هدایتکننده است و او را نیز از هدایت و راهنمایی خود فراموش نخواهد کرد.
انسان عاقل با کمی تفکر میتواند عنایات خالقش را نسبت به خویش احساس کند، چه او محتاج هواست و خداوند برایش هوا آفریده است. نیازمند آب است، آب را نیز به او عطا کرده است. محتاج نور و خوراک و لباس و فراش است، همۀ اینها را برایش مهیا ساخته است. او را محتاج گوشت و خون و دندان و دیگر اجزاء بدنش آفریده و همه را نیز به او داده است. او را محتاج به دفع فضولات بدنش آفریده و راهش را هم به او اعطاء کرده است. خالق آفریدگاری که کوچکترین ذرۀ این عالم را هدایت میکند، چگونه میتوان تصور کرد که ما را از هدایت خود محروم سازد، انسان به نور هدایتی محتاج است که او را از ظلمات جهل و گمراهی برهاند و از شک و تردید، در مورد بزرگترین مسأله حیات خلاصش کند. چطور میتوان قبول کرد وقتی که بشر دستگاهی نه چندان مهم را میسازد، دستور کار و حتی حکمت ساخت آن را نیز به همراه کالا عرضه میکند تا مصرفکننده بتواند به راحتی از آن استفاده کند، ولی خداوند متعال انسان را خلق کند در حالی که دستور کار و کیفیت عمل و حکمت آفرینش او را به همراهش بیان ندارد؟ هرگز چنین نیست. خداوندأبا نور هدایت و علم خویش، مسیر بشر و راه رستگاری او و نحوۀ صحیح به کارگیری نیروهای خداییاش را روشن ساخته است. اما معاندین خود را به نادانی میزنند تا تابع هوی و هوس خود شوند. خدای تعالی در آیه ۱۵- ۱۶ سورۀ مائده میفرماید:
﴿قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ كَثِيرٗا مِّمَّا كُنتُمۡ تُخۡفُونَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖۚ قَدۡ جَآءَكُم مِّنَ ٱللَّهِ نُورٞ وَكِتَٰبٞ مُّبِينٞ١٥ يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ١٦﴾[المائدة: ۱۵-۱۶].
یعنی: «به راستی از جانب الله نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد. الله بوسیلهی آن کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راههای سلامت هدایت میکند و به فرمان خود آنها را از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد و آنها را به راه راست هدایت میکند».
و هیچ امتی نیست که خداوندأ رسولی برایش نفرستاده باشد، لذا فرموده است:
﴿وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ٢٤﴾[فاطر: ۲۴].
یعنی: «و هیچ امتی نیست؛ مگر آنکه در (میان) آن هشدار دهندة (آمده و) گذشته است».
و تاریخ مدون بشریت نشان میدهد که هیچ امتی دوران خود را سپری نکرده مگر این که دینی صحیح داشته است که آن هم در ابتدای امر کامل بوده و امروز دگرگونی و تحریف یافته است. و با وجود این که خدای تعالی برای خروج مردم از ظلمات به سمت نور، راه و روال و هدایت مشخص و آشکاری را معلوم ساخته است، دیگر برای هیچ کس عذری نخواهد بود که در ظلمت باقی بماند. خداوند راه راست و رستگاری را به وسیلۀ رسولان خود مشخص کرده است، بندگان مخلصش نیز آن را درک کردهاند. لذا عذر جاهلان و منکران راه فلاح، پذیرفته نخواهد بود. چه در آیۀ ۱۶۵ سورۀ نساء خداوند میفرماید:
﴿رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ﴾[النساء: ۱۶۵].
یعنی: «پیامبرانی که بشارتدهنده و بیمدهنده بودند، تا بعد از (آمدن) این پیامبران برای مردم بر الله حجتی نباشد».
و این حجت در این زمان پا برجاست. این حجت همان قرآنی است که شبانه روز از دهها فرستندۀ رادیوئی و تلویزیونی به همان صورت که بر محمدج نازل شده است در آفاق و اقالیم گیتی پخش میشود و خداوندأ آن را از هرنوع تحریف و تغییری محفوظ داشته است. در سینهها حفظ شده و علمای مجاهدی در تمام دورانهای تاریخ آن را جمع و نگهداری کرده و مورد عنایت قرار دادهاند و سپس آن را تعلیم و ترویج دادهاند پس عذر کسی که هنوز هم در ظلمات به سر میبرد چیست؟ او چه عذری دارد تا در بارگاه وحدانیت خالقش عنوان کند، در حالی که آفریدگار با این آیه او را مخاطب قرار میدهد:
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بَِٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٨٤﴾[النمل: ۸۴].
یعنی: «تا هنگامیکه (به سرزمین محشر) میآیند (الله) میفرماید: آیا مرا تکذیب کردید در حالیکه به آن احاطة علمی نداشتید، یا چه (کاری) بود که میکردید؟!».
به درستی که در این گنجینۀ هدایت و نور الهی یعنی قرآن، به تمام سؤالات انسان پاسخ صحیح و کامل داده شده است. و شفای صدور و اقناع کامل را برای اهل عقل شامل است و چون اهل عقل و تفکر به پیشواز هدایت خدا رفتند، فهمیدند که خدایشان بر حق است.
﴿وَيَرَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ ٱلۡحَقَّ وَيَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ٦﴾[سبأ: ۶].
یعنی: «و کسانیکه به ایشان علم داده شده است؛ میدانند آنچه را که از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، حق است، و به راه (الله) پیروزمند ستوده، هدایت میکند».
پس در حالی که همه بعد از شناخت و درک حقیقت خالقشان به ندای حق لبیک گفته و ایمان آوردند، منکرین چه جوابی دارند و برای ماندنشان در ظلمات جهل و کفر، چه عذری میتوانند داشته باشند؟ خدای تعالی در بارۀ این گروه میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يُحَآجُّونَ فِي ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ٱسۡتُجِيبَ لَهُۥ حُجَّتُهُمۡ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمۡ وَعَلَيۡهِمۡ غَضَبٞ وَلَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٌ١٦﴾[الشورى: ۱۶].
یعنی: «وکسانیکه در (بارۀ) الله محاجه میکنند، پس از آنکه (فرمان) او پذیرفته شد، دلیلشان نزد پروردگارشان باطل (و بیاساس) است، و خشم (الله) بر آنهاست. و عذاب شدیدی برای آنهاست».