۲- شنیدن و فکرکردن
این روش، روشی است شناخته شده برای کسب علم و شناخت در میان انسانها با این روش افراد بشر قادر خواهند بود از معلومات یکدیگر استفاده کنند و دانستههای خود را به دیگری منتقل سازند، معلمها و سخنرانان میتوانند با استفاده از این روش معلومات خود را به شاگردان و یا شنوندگان منتقل سازند و کاردانان فنی هم میتوانند معلومات خود را از طریق گوش به دیگران یاد دهند.
طبیب به وسیلۀ گوش، مریضهایش را از طریقۀ درمان آگاه میسازد، مهندسین و مشاورین از راه شنوایی معلومات و نظریات خود را به دیگران منتقل میسازند و بالاخره هرکس در رابطههای روزمره از طریق گوش اطلاعات و دانستههای خویش را به دوستش منتقل میکند، لذا صاحبان معلومات و اطلاعات که غالباً معلومات و دانستههای خود را از راه گوش به دیگران منتقل میکنند، از همان راه نیز اطلاعات و دانستههای خود را افزایش میدهند و استماع تقریباً مؤثرترین و مفیدترین طریق یاددادن و یادگرفتن به شمار میآید و افراد جامعه میتوانند از راه گوشدادن به علما و کاردانان، معلومات جدیدی کسب کرده و گسترۀ فکرشان را وسعت بخشند.
یادگیری مردم از طریق گوشدادن به علما گواهی است بر این که خود علما و کارشناسان و متخصصین هم آنچه را نمیدانستهاند از این راه یاد گرفته و مورد اعتماد و تأئید مردم گشتهاند، از این رو حرفهایشان مورد تأئید جامعه است.
و بسیاری از حقایقی که در زمینههای علمی اجتماعی مورد وثوق و اطمینان عمومی قرار میگیرد، از طریق کسانی ترویج مییابد که مردم به علم و صداقتشان معتقدند و از طریق همین اعتمادکردن عقلا و محققین است که ایمان به خدا حاصل میشود و روشنی و قوت و نفوذ آن گسترش مییابد، پس خداوند رسول خویش حضرت محمد ج را برگزید، همانگونه که پیش از او رسولانی را برگزیده بود. سپس او را از بسیاری از نشانههای قدرت خویش آگاه ساخت همانطور که باری تعالی از دیدار پیغمبر ج با جبرئیل÷ سخن میگوید که:
﴿مَا كَذَبَ ٱلۡفُؤَادُ مَا رَأَىٰٓ١١ أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ١٢ وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ١٣ عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ١٥ إِذۡ يَغۡشَى ٱلسِّدۡرَةَ مَا يَغۡشَىٰ١٦ مَا زَاغَ ٱلۡبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ١٧ لَقَدۡ رَأَىٰ مِنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ١٨﴾[النجم: ۱۱-۱۸].
یعنی: «قلب (پیامبر) آنچه را دید، دروغ نگفت. آیا با او در بارۀ آنچه میبیند مجادله میکنید؟!. و به راستی بار دیگر (نیز) اورا دید [۱۵]. نزد «سدرة المنتهی» [۱۶]. که «جنة المأوی» نزد آن (درخت) است. چون (درخت) سدرة را چیزی (نوری) پوشاند. چشم (پیامبر) خطا نکرد و (از حد) در نگذشت. به راستی (او) پارهء از نشانههای بزرگ پروردگارش را دید».
و خداوند تعالی پیامبرش ج را به میان ما فرستاد تا به ما آنچه را نمیدانیم بیاموزد و ما را از امر خالق و دینمان، گذشته و آیندهمان و حکمت آفرینشمان، مطلع سازد و اینها مسایلی هستند که درک آنها از طریق وحی و ارتباط خالق با رسولش و رسولش با ما، از راه دیگری میسر نمیشود. خداوند در این باره میفرماید:
﴿كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ١٥١﴾[البقرة: ۱۵۱].
یعنی: «چنانکه به شما پیغمبری فرستادیم از خودتان که آیههای ما را بر شما میخواند و پاکتان میکند و کتاب و حکمت میآموزد و آنچه را نمیدانستهاید تعلیمتان میدهد».
ولی مؤمن کسی را جز رسول بر حقی که به صداقتش ایمان آورده است تبعیت نمیکند و میداند که او سزاوارترین شخص از حیث تأئید و تصدیق است، زیرا عملش را مستقیماً از خداوندأ در آسمانها و زمین گرفته و به ما منتقل مینماید چنانچه الله تعالی میفرماید:
﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا١٢﴾[الطلاق: ۱۲].
یعنی: «بتحقیق که علم الله بر همه چیز احاطه دارد».
﴿عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِۖ لَا يَعۡزُبُ عَنۡهُ مِثۡقَالُ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَآ أَصۡغَرُ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرُ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ٣﴾[سبأ: ۳].
یعنی: «آری، به پروردگارم (آن) دانای غیب، سوگند که حتماً به سراغ شما خواهد آمد، بهاندازۀ ذرۀ در آسمانها و در زمین از او پنهان نیست، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر (اینکه) در کتابی آشکار (ثبت) است».
و خداوندأ راه تأئید پیامبرانی را که رسالتشان برای ما تأئید و ثابت شده است و با آیات روشن به سوی ما گسیل شدهاند، نشان داده است. بدینگونه که خود او آنها را تصدیق کرده و ما نیز از او تبعیت میکنیم:
﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾[الحديد: ۲۵].
یعنی: «همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم».
این روش دوم کسب و تقویت ایمان به خداست که در پی روش اول آمده و هر مجهول و مبهمی را معلوم و روشن میسازد و معرفت انسان به خدا را تکمیل میکند و این روش است که مورد قبول تمام عقلا واقع میشود تا از علمای مورد اعتماد خود کسب علم کنند و ایمان ما بر صداقت حضرت محمد ج نیز با این روش میتواند از منابع موثق و مورد اعتماد و راههای مختلف اطمینان بخش حاصل شود. راهها و منابعی که امکان ندارد بر سر یک موضوع باطل و دروغین همگی متفق و متحد شده و صاحب یک نظریه گردند. مثلاً ممکن است یک ملت یک نژاد و یک قبیله دارای عقیدهای فاسد باشند ولی نمیشود نژاد و ملتهایی که هرکدام فرهنگهای متفاوت و متباعدی دارند بر سر یک موضوع غلط متفق الرای و متحد العقیده باشند. نمیشود همه یکدیگر را بر سر یک موضوع نادرست تصدیق و تأئید نمایند. نمیشود مسلمانان ایرانی و چینی، پاکستانی و هندی، ترکیهای و افغانی، عراقی و لبنانی، سوری و اردنی، مصری و سودانی، فلسطینی موریتانی ساکنین جزیرۀ العرب و نیجری، لیبیایی و تونسی، جزایری و مراکشی، سنگالی و مالی، حبشی و چادی، سومالی و تانزانیائی، اریترهای و اندونزی و ملاوی و غیره... یک پارچه و یکزبان تاریخ دقیق و مستندی را بسازند که یک مطلب باطل و عقیدهای ناصواب را به ما بدهد، حال آن که همه اینها با فرهنگهای کاملا ًمتفاوت و روحیات متباین بر سر این موضوع وحدت نظر دارند که چون حقیقت اسلام را مطابق فطرت انسانی خود یافتند، در مدت زمانی کوتاه چنان تحت تأثیر آن واقع شدند که برخلاف تمام موازین عادی اجتماعی خود از صورت ملل مغلوب و مقهور خارج شده، همگام و همراه با فاتحین گشتند. به ترویج دین آنها در میان ملت خود و دیگر ملل بپرداختند و اگر از اخلاق و ایمان رهبران فاتح اسلامی در ممالک آنها بپرسید همه جواب میدهند که از هر حیث نمونه و بینظیر بودند و خودشان عمیقاً بدین و عقیده و رسالت پیغمبرشان ایمان داشتند. آنها خواهند گفت: بشریت چنان فاتحان و بزرگانی را به یاد ندارد که به خدا امیدوار باشند و از آخرت بترسند و هیچ اجر و مزدی را از مردم در برابر ارائۀ خدمتهای ذیقیمتشان نخواهند و بتوانند در کمترین مدت ملل مفتوحه را به خود مؤمن و معتقد سازند و ایمان و اخلاص آنها را نسبت به دین و مکتبشان جلب نمایند. تا آنها هم بدین وارد شده در برپایی نماز و ادای روزه و حج و زکات و انجام فروع آن کوشا شده، متخلق به اخلاق اسلامی گردند. و مهمتر از همه این که: حکومت شریعت اسلام را پذیرا شود. همۀ اینها پس از پذیرفتن کلمۀ شهادتین بوده است و نیز بعد از ادای آن: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّـهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّـهِ» که این کلام هم البته با جنگ و ستیز به کشورشان وارد شده بود، ولی پس از درک حقیقت آن، جنگ به صلح و دشمنی به دوستی و برادری و کینه به همکاری و صفا و نصرت دین خداوند تعالی تبدیل شد. و همه یکدل و یک زبان در راه دین برعلیه دشمنان خدا پیکار کردند، حتی اگر دشمنان دین از پدران، برادران و یا فرزندانشان بودند و این حکایت واحدی است که مسلمانان از حقیقت اصحاب محمد رسول الله ج که فاتحین ممالک آنها بودهاند برایتان روایت خواهند کرد و هر عقل سلیمی که این قصۀ واحده را بشنود، به این حقیقت انکار ناپذیر میرسد که تأئید و تصدیق ملتها نسبت به اسلام و اخلاص آنان نسبت به همکاری با فاتحین سرزمینهایشان پی آمدی بر صدق و اخلاص فاتحین و اصحابی که به سرزمین آنها وارد شدند بود و ایمانشان نسبت به خدا و رسولش و حرص و ولعی که در پیروی از پیغمبر خود نشان میدادند و با بذل جان و مال خود در راه دین میکوشیدند، سرانجام سرمشقی شدند برای ملل مفتوحه که آنها در سلک مسلمانان مؤمن و واقعی درآیند. تمام مردم دنیا چه در شمال و چه در جنوب و چه در مشرق و چه در مغرب، در برابر سؤال شما از فاتحین اسلام، جوابی واحد خواهند داد و هر نسلی نیز این عقیده و شهادت نسل پیش را با یقین و آگاهی تأیید میکند. از این رو برماست که براساس دلایل آشکار و براهین فراوان و تأئید نسلهای پی در پی در مشرق و مغرب، به صداقت و حقیقت رسالت حضرت محمد ج ایمان آوریم و برای ایمان خود فرمایش حضرت باری تعالی را گواه میگیریم که:
﴿وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖۖ وَمَا يَكۡفُرُ بِهَآ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقُونَ٩٩﴾[البقرة: ٩٩].
یعنی: «ما آیههای روشن به تو نازل کردهایم که جز بدکاران منکر آن نمیشوند».
مسلمانان تمام این آیات بینات را جمع کرده به صورت کتابهای معتبر و مستندی در دسترس مطالعه کنندگان در تمام اقطار مختلف دنیا قرار دادهاند. کتبی تحت عنوان: «دلایل النبوه و یا در معجزات محمدیه» و یا چیزهایی از این قبیل. با یقین به این که این دلایل و معجزات توسط کسانی منتقل شده و ثبت گردیده که مردم شرق و غرب از هر نژاد و ملیتی به صدق و صلاح و اخلاص آنها معترفند و در ایمان و اخلاص با آنها سهیم و شریک شدهاند و آنها کسانی بودهاند که در هنگام نزول و وقوع آن دلایل و معجزات بینه حاضر و شاهد بوده و آنچه را دیده و شنیدهاند عیناً نقل کردهاند و ناقلان این دلایل و بینات نیز که از نظر شرقیان و غربیان در تمام ادوار مختلف زمان، به صدق و تقوی و علم مشهور و معروف بودهاند، سبب شدهاند تا نسلهای مسلمان حقایق اسلام را از مصادر و منابع موثق و مورد اعتماد و معتبر کسب نموده و بتوانند با ایمان و یقین بیشتری اعتراف کنند که محمد ج رسول خداست.
[۱۵]جبرئیل علیه السلام را در صورت حقیقی، در حالیکه ششصد بال داشت دیدند. (صحیح بخاری ۳۲۳۲ و تفسیر ابنکثیر). [۱۶]درخت سدر عظیمی که در آسمان هفتم است و علم هیچ کس از آن فراتر نرود. (تفسیر طبری)