عناد و مخالفت کفار
کفار منکر که از هدایت روی گردانند و شیطان، اعمال زشتشان را در مخالفت با ایمان برایشان زیبا جلوه داده است و به خاطر پارهای مصالح آنی و زودگذر حاضر نیستند به ایمان روی آورند، برای اطفای شهوات حیوانیشان، حاضر شدهاند از زندگی شرافتمندانه و توأم با ایمان و فضیلت روگردان شوند. این چنین کفاری تمام آیات بینات قرآنی را انکار کرده و پشت سر نهادهاند. حال آن که یکی از آن آیات هم برای اعتراف به وحدانیت خدا و رسالت پیامبران و زیستن تحت لوای ایمان و اعتقاد کافی است ولی کفار همچنان به عناد خود ادامه میدهند و در دنباله روی شبهات و شهوات پا برجا ماندهاند و برای مطالعه کاری و ممانعت مردم در راه خدا و شرافت، از تمام راهها استفاده کرده و به طعنهزدن به مؤمنین و حمایت از کفر و الحاد ادامه میدهند و به ایجاد شرایط و بهانههای غیر عادی و محال میپردازند. از جمله ایرادهای این گمراهان این است که میگویند. اگر راست میگوئید خدا را به ما نشان دهید.
﴿أَرِنَا ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ﴾[النساء: ۱۵۳]. یعنی: «خداوند را آشکارا بمان نشان دهید».
حال ببینیم این ملحدین و گمراهان چه منظوری از این ایراد خودشان دارند؟ این گمراهان میخواهند با چشم سر خدا را مشاهده کنند. ولی آیا برای چشمهای محدود و مخلوق و عاجز ما امکان دارد خدای خالق بیانتهای خود را ببیند؟ آیا دیدن خدای لایتناهی در حد قدرت چشمهای ناتوان ماست؟ چشمهایی توانستهاند یا میتوانند نیروی جاذبۀ زمین را مشاهده کنند؟ نیرویی که همه چیز را به خود جذب میکند و آثارش را به خوبی میتوان حس کرد و هیچکس منکر وجود آن نیست؟ آیا چشمها قادر به دیدن این نیرو هستند؟ مسلماً نه... نه. آیا چشمها قادرند امواج رادیوئی را که هم اکنون توسط صدها فرستنده در فضا پخش میشوند و امواج تلویزیونی را که توسط فرستندههای متعدد مربوطه منتشر میشوند، رؤیت کنند؟ آیا چشمها میتوانند این همه امواج مختلف را که وجودشان غیر قابل انکار است مشاهده کنند؟ مسلماً نه. آیا چشمها قادرند روح را که در قالب هر موجود زنده جای دارد و علت تفاوت میان زندهها و مردههاست ببینند؟ آیا چشمها قدرت دیدن عقل را که باعث تمییز دیوانه از عاقل است، دارند؟ مسلماً نه. آیا چشمها قادر به دیدن نیروی جاذبه موجود در یک قطعه آهنربا که میتواند آهن را به راحتی به خود جذب کند هستند؟ باز هم جواب نه است. آیا چشمها قادر به تحمل نوری بسیار شدیدتر از حد معمول که از چراغی و یا مولدی قوی ساطع میشود، هستند؟ مسلماً جواب منفی است، زیرا تحمل نور توسط چشمها محدود است. لذا چشمها از دیدن بسیاری از چیزها عاجزند. چشمها تحمل نور شدید و نزدیک به خود را ندارند. آیا چشمهای محدود ما میتوانند اشیاء بسیار دور و یا انوار بسیار قوی را رویت کنند؟ نورهای بسیار قوی و بسیار دور از ما را آیا میتوانند ببینند؟ نه. آیا چشمها میتوانند کسی را که در مکان یا منزلی مجاور ماست ببینند؟ مسلماً خیر.
آیا چشمها میتوانند تمام ستارگان را مشاهده کنند؟ نه. بله جواب منفی است. چشمها فقط تعداد کمی از ستارهها را میبینند و چون ماه بتابد تعداد کمتری دیده میشوند و خدای تعالی فرموده است:
﴿ثُمَّ ٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ كَرَّتَيۡنِ يَنقَلِبۡ إِلَيۡكَ ٱلۡبَصَرُ خَاسِئٗا وَهُوَ حَسِيرٞ٤﴾[الملك: ۴].
یعنی: «سپس بار دیگر چشم بگردان، چشم تو در حالیکه خسته و نا توان است به سوی تو باز میگردد».
آیا چشم میتواند تحمل مشاهدۀ قرص خورشید را به هنگام روز داشته باشد؟ مسلماً خیر. پس چشمهایی که اشیاء دور از خود را نمیبینند همچنین اشیاء نزدیک به خود را هم اگر خیلی کوچک باشند، نمیبینند، قدرت تحمل نور شدید را ندارند و بسیاری از چیزها را که در وجودشان شکی نداریم، آیا قادرند با این همه ضعف و عجز خدای محیط بر همه چیز را ببینند؟
حال ببینیم: فاصلۀ بین ما و خورشید چیزی حدود نود و سه میلیون مایل است.
(کیلو متر- / ۰۰۰ / ۰۰۰ / ۰۰۰ / ۱۵۰ = ٩۳۰۰۰۰۰۰ مایل) که نور آن در مدت هشت دقیقه این فاصله را طی میکند، زیرا سرعت حرکت نور سیصد هزار کیلومتر در هر ثانیه است و نور خورشید به ما غیر از خورشید خودمان و سیارات منظومهاش چیزی حدود چهار سال و پنج ماه در راه است تا به ما برسد و نور بعضی از ستارگان صد سال و برخی دیگر هزار سال و پارهای دیگر یک میلیون سال و نور بعضیها شش میلیارد سال در راه است تا به ما برسد. البته با سرعت معمولی سیصد هزار کیلو متر در ثانیه.
حال، با این اعداد و ارقام نجومی و علمی و عملی که دانشمندان مورد اعتماد به ما دادهاند بگوئید: این ستارگان در کجا قرار دارند؟ پاسخی بر این سؤال نداریم. پس به قول و فرمودۀ خدای متعالی روی آوریم که:
﴿۞فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ٧٦﴾[الواقعة: ٧۵-٧۶].
یعنی: «به موقعیتها و مقرهای ستارگان قسم میخورم که اگر بدانید بسیار عظیمند».
و این ستارگان به منزله زینتی برای آسمان این جهانند که خداوند فرموده است:
﴿وَلَقَدۡ زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِمَصَٰبِيحَ وَجَعَلۡنَٰهَا رُجُومٗا لِّلشَّيَٰطِينِۖ﴾[الملك: ۵].
یعنی: «آسمان نزدیک را به چراغها آراستیم و آن را وسیلۀ دورکردن شیاطین کردیم».
پس از این زینت، تازه میرسیم به آسمان اول و فاصله آن با آسمان بعدی و بعدی تا هفتمین آسمان. سپس به مقرو محل استقرار خداوندی میرسیم که بر این همه کهکشانها و آسمانها محیط است. چنانکه در حدیث شریفی آمده است که: تمام این آسمانها و زمین مانند حلقۀ انگشتری است که در صحرایی بیانتها افتاده باشد.