بردگی در عرب پیش از اسلام
اسلام در محیطی ظهور کرد که در آنجا مانند دیگر سرزمینها، بردهگیری به گونهای ستمگرانه شیوع داشت. بازرگانان برده که آنها را «نَخّاس» [۳۴]میخواندند، از نواحی گوناگون بردگان را به مکّه میآوردند و میفروختند. مشهورترین تاجر برده در دوران جاهلیّت، عبدالله بن جدعان [۳۵]نام داشت. رسم، چنان بود که: «اگر کسی بردهای را خریداری میکرد، ریسمانی را به گردنش میافکند و چون حیوانی او را به خانهاش میکشید»! [۳۶]
راههای بردهگیری در میان عرب جاهلی – همانند دیگر اقوام – گوناگون بود. علاوه بر اسیرانی که در یورشها و غارتها به دست میآوردند: «وامدارانی که نمیتوانستند وام خود را بپردازند، به بردگی فروخته میشدند» [۳۷]. همچنین گاهی اشخاص آزاد، در جریان یک قمار! خود را میباختند و به دام بزرگی میافتادند چنان که آوردهاند: «ابولهب با عاص بن هشام به قمار پرداختند بدین شرط که هرکس در قمار، بازنده شده برده دیگری گردد. ابولهب در آن کار غالب آمد و عاص بن هشام را به بردگی گرفت و او را به شتربانی خود گماشت»! [۳۸]
به گزارش ابوجعفر طبری: «در روزگار جاهلیّت (بردهداران) کنیزان خود را به روسپیگری وامیداشتند و مزدشان را برای خود میگرفتند» [۳۹]. و آیه ۳۳ از سوره نور که میفرماید:
﴿وَلَا تُكۡرِهُواْ فَتَیَٰتِكُمۡ عَلَى ٱلۡبِغَآ﴾[النور: ۳۳].
«کنیزان را به زناکاری وامدارید».
ناظر به همین فاجعه است.
«تازیان با کنیزان خویش زناشویی میکردند و چون فرزندانی برای ایشان زاده میشد، آنان را به بردگی میگرفتند مگر آنکه کسی از آنها (با دلیری و جنگاوری) نجابت و أصالت خود را به اثبات میرساند که در آن صورت به خویشاوندانش میپیوست و او را میپذیرفتند و گرنه، به حال بردگی باقی میماند» [۴۰]. داستان عنتره عبسی و پیوستن به پدرش شدّاد (پس از تحمّل سختیها و دلاوریهایی که از خود نشان داد) گویای همین قانون جاهلی است [۴۱].
[۳۴] المفصّل فی تاریخ العرب قبل الإسلام، اثر دکتر جواد علی، ج ۴، ص ۵۶۷، چاپ لبنان. [۳۵] تاریخ التمدن الإسلامی، اثر جرجی زیدان، الجزء الرّابع، ص ۲۷، چاپ قاهره. [۳۶] «فإذا اشتری أحدهم عبداً وضع فی عنقه حبلاً وقاده إلی منزله کما تقاد الدّابة». (تاریخ التمدّن الإسلامی، ج ۴، ص ۲۷). [۳۷] «قوم کانوا مدینون فلم یتمکّنوا من سداد دیونهم فبیعوا رقیقاً». (المفصّل، ج ۴، ص ۵۶۷). [۳۸] «کالّذی روی من تقامر أبی لهب والعاص بن هشام، علی أن من قمر صار عبداً لصاحبه، فقمره أبولهب فاسترقه واسترعاه إبله». (المفصّل، ج ۴ ص ۵۶۷). [۳۹] «کانوا فی الجاهلیّة یُکرهون إماءهم علی الزّنا یأخذون اُجورهنّ»(تفسیر طبری، ج ۹، ص ۱۰۴، چاپ لبنان). [۴۰] «کانت العرب تتروج الأماء، فإذا ولد لهم منهنّ أولاد استعبدوهم فإذا انجب أحدهم ألحقوه بأنسابهم واعترافوا به وإلاّ بقی عبداً». (تاریخ التّمدن الإسلامی، ج ۴، ص ۲۷ و ۲۸). [۴۱] تاریخ التّمدن الإسلامی، ج ۴، ص ۲۸.