۷- قانون ضرب و تنکیل
بر طبق این قانون، کسیکه مملوکش را بزند یا بر او آسیبی رساند، وظیفه دارد او را در راه خدا آزاد کند. مدرک این قاعده نیز سخن پیامبر اکرم جاست که فرمود:
«من لطم مملوکه أو ضربه فکفّارته أن یعتقه» [۹۰].
«کسیکه بر مملوکش سیلی زند یا او را کتک بزند، کفاره اینکار آنستکه وی را آزاد سازد» [۹۱].
[۹۰] التاج الجامع للاصول، ج ۲، ص ۲۷۶. [۹۱] در اینجا برخی قید کردهاند که در صورتی باید مملوک را آزاد ساخت که سیلی زدن به او یا کتک زدنش، موجب نقصان عضوی در وی میشود ولی در حدیث نبوی چنین قیدی نیامده است، و در کتاب فقهی «اللمعة الدمشقیة» درباره حدّ تنکیل (که موجب آزادی مملوک میشود) مینویسد: «لیس فی کلام الأصحاب هنا شیء محرر، بل اقتصروا علی مجرد اللفظ فیرجع فیه إلی العرف فما یعد تنکیلاً عرفاً یترتب علیه حکمه». (اللمعة الدمشقیه، اثر محمد مکی عاملی، ج ۶، ص ۲۸۰، چاپ لبنان) یعنی: «در گفتار یاران ما (فقهای امامیه) چیزی در این باره نگاشته نشده، بلکه فقها به لفظ تنکیل (کیفری که مایه عبرت باشد) بسنده کردهاند، بنابراین، کار به عرف باز میگردد و هر چه در نظر عرف، تنکیل شمرده شود. حکم آزادی مملوک بر آن مترتّب خواهد شد». از میان فقهای اهل سنّت نیز ابن حزم اندلسی، حدیث نبوی را بدون قید و شرط پذیرفته و با احادیث دیگری آنرا تقویت کرده است. وی مینویسد: «من لطم خد عبده أو خد أمته بباطن کفه فهما حران ساعته»(المحلی، اثر ابن حزم، ج ۹، ص ۲۰۹، چاپ بیروت) یعنی: «هرکس با کف دست بگونه غلام یا کنیزش را زند، در همان لحظه هر دو آزاد میشوند»!