قرآن و آزادی بردگان
اسلام، در چنین محیطی پا به عرصه ظهور نهاد و قوانین حکیمانه خود را درباره بردگان عرضه کرد. پیامبر بزرگ اسلام را جپیش از بعثت، تنها غلامی را که همسرش خدیجه عَلیها السَلام به او هدیّه کرده بود، آزاد ساخت و او را به «پسرخواندگی» پذیرفت. این غلام، همان زید بن حارِثَه کَلْبی [۴۲]بود که از مسلمانان فداکار و از شهدای اسلام شمرده میشود که در راه دفاع از این آئین، در سرزمین مُؤْتَه [۴۳]به شهادت رسید.
هنگامی که محمّد جبه نبوّت مبعوث شد در سوره «البلد» که از سورههای دوران مکّه است [۴۴]، این آیات تکاندهنده آمد:
﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ١٣﴾[البلد: ۱۱-۱۳].
«آدمی از گردنه گذر نکرده است! (تا به قلّه سعادت یا بهشت موعود رسد) و تو چه میدانی که گردنه چیست؟ بردهای را آزاد کردن است».
با آمدن این پیام، مسلمانان کوشیدند تا دعوت قرآن را در آزادی بردگان، پاسخ دهند و خود را به بهشت نیکبختی رسانند. از اینرو هر کدام که توان مالی داشتند به سوی مشرکان مکّه رفتند و غلام یا کنیزی را خریدند و از قید بردگی آزاد کردند، چنان که ابوبکر هفت برده را رهایی بخشید که: بِلال و عامِر بن فُهَیْرَه و امّ عُبَیْس و زنّیره و نَهْدِیَه و دخترش و کنیزی از بَنی مُؤَمَّل بودند [۴۵].
[۴۲] السّیرة، اثر ابن هشام، ج ۱، ص ۲۶۴ و ۲۶۵، چاپ بیروت. [۴۳] مؤته، سرزمینی در جنوب شرقی بحرالمیّت است که مسلمانان در آنجا با سپاهیان روم شرقی، نبرد کردند. [۴۴] بنابر روایتی که سیوطی در «الإتقان فی علوم القرآن» آورده، سوره البلد (از میان صد و چهارده سوره قرآن) سی و پنجمین سورهای شمرده میشود که بر پیامبر جنازل شده است. (الإتقان، ج ۱، ص ۹۷، چاپ لبنان). [۴۵] به سیره ابن اسحق، تحقیق محمّد حمید الله، چاپ ترکیه، ص ۱۷۱ و سیره ابن هشام (السیرة النبویة)، ج ۱، ص ۳۴۰ نگاه کنید. عبارت ابن اسحاق چنین است: «أنّ أبابکر أعتق ممّن کان یعذّب فی الله عزّوجلّ سبعه. أعتق بلالاً وعامر بن فهیرة والزّنیرة وجاریة بنی عمرو بن مؤمّل و الذّهدیة (النّهدیة) وابنتها وأمّ عبیس».