مقام ویژه صحابه کرامشدر احادیث نبوی
احادیثی که فضایل و درجات این بزرگواران در آن مذکور است، شمارش آنها کار آسانی نست و لزومی هم ندارد به همین جهت در اینجا چند روایت نوشته میشود که در آنها فضایل و خصوصیات امتیازی تمام صحابه ذکر دشه است و آنچه در مورد افراد مخصوص یا طبقههای مخصوص آمده است از آن صرفنظر خواهد شد.
۱- در صحیحین و در تمام کتب اصول از حضرت عمران بن حصین روایت است که رسول اللهجفرمود:
«خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ.فلا أدري ذكر قرنين أو ثلاثة ثم ان بعدهم قوم يشهدون ولا يستشهدون و يخونون ولا يوتمنون وينذرون ولا يوفون يظهر فيهم السمن للسته الا مالكا» [۲۶].
«بهترین مردمان، مردم عصر من هستند، سپس کسانی که با آن متصل هستند، راوی میگوید من یاد ندارم که دو قرن ذکر فرمود یا سه و بعد از آن مردمانی خواهند آمد که بدون طلب شهادت، شهادت میدهند و خیانت میکنند و امانت را رعایت نمیکنند عهد شکنی میکنند و معاهدهها را مراعات نمیکنند، و در آنها (به سبب بیغم و بیفکر بودن) فربهی ظاهر خواهد شد».
در این حدیث اگر دو قرن ذکر فرموده است، پس قرن دوم قرن صحابه و قرن سوم تابعین است و اگر سه قرن ذکر فرموده است پس قرن چهارم قرن تبع تابعین را نیز شامل خواهد شد.
۲- در صحیحین و ابوداود و ترمذی از حضرت ابو سعید خدریسروایت است که رسول اللهجفرمود: «لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى فَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَوْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَباً مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلاَ نَصِيفَهُ». [جمع الفوائد]. «صحابه مرا بد نگویید، زیرا اگر کسی از شما برابر کوه احد طلا در راه خدا خرج کند، برابر با مد صحابی و حتی با نصف مدش هم نمیتواند باشد».
«مد» یک پیمانه عربی است که به اعتار وزن تقریباً برابر یا یک کیلو است. این حدیث واضح کرد که زیارت و صحبت سید الانبیاءجهمان نعمت عظیمهای است که به برکت آن یک عمل صحابی در مقابل اعمال دیگران همان نسبتی را دارد که یک کیلو یا نیم کیلوی عمل آنها از عمل به اندازه و زن یک کوه دیگران هم بیشتر خواهد بود.
آنچه در اول این حدیث وارد شده است که «لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى» یعنی: «صحابه مرا سب نکنید». لفظ «سب» را در زبانهای غیر عربی معمولاً دشنام دادن معنی میکنند، که در واقع معنی صحیح این کلمه نیست، زیرا لفظ دشنام در فارسی برای کلام فحش بکار برده میشود، در حالی که لفظ «سب» در عربی مفهوم عمومیتری دارد. زیرا در عربی هر کلامی که مفهوم اهانت و بدگویی در حق کسی را داشته باشد، سب نامیده میشود. برای مفهوم دشنام در عربی لفظ خاص شتم است.
حافظ ابن تیمه در «الصارم الـمسلول» فرموده است: در این حدیث لفظ سب برای مفهوم عمومی خود وارد شده است که از مفهوم «لعن و طعن» عامتر است. به همین جهت آن را به معنای «بدگویی» ترجمه کردم.
۳- ترمذی از حضرت عبدالله بن مغفلسروایت کرده است که نبیکریمجفرمود:
«اللَّهَ! اللَّهَ! فِى أَصْحَابِى لاَ تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضًا بَعْدِى فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّى أَحَبَّهُمْ وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِى أَبْغَضَهُمْ وَمَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِى وَمَنْ آذَانِى فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَمَنْ آذَى اللَّهَ فَيُوشِكُ أَنْ يَأْخُذَهُ» [۲۷].
«در مورد صحابه من از الله بترسید و بعد از من آنان را نشانه و هدف (طعن و تشنیع) قرار مدهید. هرکس دوست میدارد آنها را پس به سبب دوستی من دوست میدارد آنان را و کسی که دشمن میدارد آنان را پس به سبب دشمنی من دشمن میدارد آنان را و کسی که اذیب و آزار برساند به آنها، پس یقیناً آزار رسانیده است مرا و هرکس که آزار رساند مرا پس یقیناً خداوند او را عذاب خواهد داد».
آنچه در این حدیث ذکر فرموده است که هرکس با صحابه کرام محبت کند، با محبت من محبت میکند، دو معنی دارد: یکی اینکه با صحابه محبت داشتن علامت محبت با من است، با آنها کسی محبت میکند که او را محبت من حاصل شود. معنی دوم این طور میشود: هرکس که با اصحاب من محبت کند من با او محبت خواهم کرد. بدین نحو محبت او را با صحابی علامت این امر بدانید که مرا با آن شخص محبت هست.
همین دو معنی در مورد بغض صحابه نیز ممکن است جاری شود، یعنی هرکس که با صحابی بغض داشته باشد در واقع با من بغض دارد یا اینکه هر شخصی که با صحابی بغض دارد من با وی بغض خواهم داشت.
از این دو معنی هر یکی مراد باشد، این حدیث برای تذکر کسانی کافی است که صحابه کرام را آزادانه هدف نقد و نشانه ملامت قرار مدهند و بهسوی آنها مطالب و حرفهایی منسوب میکنند که بینننده یا شنونده از آنها بدگمان شود یا حد اقل، اعتماد نسبت به آنها کاهش یابد.
اگر با تعمق فکر شود این حرکت مراد، بغاوت با حضرت رسولجاست.
۴- در ترمذی از حضرت عبدالله بن عمرسروایت است که رسول خداجفرمود: «إِذَا رَأَيْتُمُ الَّذِينَ يَسُبُّونَ أَصْحَابِى فَقُولُوا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى شَرِّكُمْ» [۲۸]. «هرگاه دیدید کسانی را که بدگویی میکنند اصحاب مرا، پس بگویید لعنت خدا باد بر کسی که بد است از دو فریق». ظاهر است که در مقابل صحابه کرام، بد همان کسی که از آنان بدگویی میکند.
در این حدیث کسی که صحابه را بد میگوید، مستحق لعنت و نفرین قرار داده شده است، و این مطلب در بالا توضیح داده شد که لفظ «سب» به اعتبار زبان عربی تنها فحش و دشنام را نمیگویند، بلکه هر کلامی که از آن بدگویی، توهین و یا دل آزاری کسی لازم آید در مفهوم کلمه «سب» داخل است.
۵- در ابوداود و ترمذی درباره حضرت سعید بن زیدسروایت است که او مطلع شد بعضی نزد بعضی از حکام، حضرت علی کرم الله وجهه را بد میگویند.
آنگاه حضرت سعید بن زیدسفرمود: جای بسی تأسف است. من میبینم که در جلوی شما به اصحاب نبی اکرمجبد گفته میشود و شما گوینده را تقبیح نمیکنید و او را جلوگیری و منع نمیکنید، (حالا گوش کنید) من با گوشهای خود شنیدهام که رسول خداجمیفرمود: (و سپس قبل از بیان حدیث اضافه کرد: بدانید بر من هیچ اجباری نیست که به طرف رسول خداجمطلبی را منسوب کنم که آن حضرتجنفرموده است تا در روز قیامت موقعی که من آن حضرت را ملاقات کنم، ایشان مرا مواخذه کند آنگاه این حدیث را بیان کرد). ابوبکر در بهشت است، عمر در بهشت است عثمان در بهشت است، علی در بهشت است، طلحه در بهشت است، زبیر در بهشت است، سعد بن مالک در بهشت است، عبدالرحمن بن عوف در بهشت است، ابوعبیده بن جراح در بهشت است نام این نه بزرگوار را گفته نام نفر دهم را نبرد وقتی مردی از وی پرسیدند که نفر دهم کیست؟ آنگاه فرمود: سعید بن زید (یعنی نخست نام خود را از راه فروتنی و تواضع ذکر نکرده بود، ولی بر اثر اصرار مردم اظهار فرمود) و بعد از آن حضرت سعید بن زیدسفرمود: «والله لـمشهد رجل مع النبيجيغبر فيه وجهه خير من عمل أحدكم ولو عمر نوح» [۲۹].
«به خدا قسم یاد میکنم که همراه بودن یکی از صحابه کرام با رسول خداجدر یکی از سفرهای جهاد که در آن سفر چهرهاش غبار آلود شود از عبادت تمام عمر غیر صحابه و لو اینکه به مدت عمر نوح÷عبادت کند باز هم افضل و بهتر است».
۶- امام احمد، از حضرت عبدالله بن مسعودسروایت کرده است که او، فرمود:
«من كان متاسياً بأصحاب رسول اللهجفانهم ابر هذه الأمة قلوباً واعمقها علماً و اقلها واقومها هديا و احسنها حالاً قوم اختارهم الله بصحبة نبيه واقامة دينه فاعرفوا لهم فضلهم واتبعوا آثارهم فانهم كانوا على الهدي الـمستقيم» [۳۰].
«هرکسی میخواهد تأسی و اقتداء کند به کسی پس باید اقتداء کند به اصحاب رسول خداجزیرا آنان پاکیزهترین افراد این امت هستند به اعتبار دلها و دوراندیشتر از لحاظ علم و دانش و کمتر از لحاظ تکلفات، و راستتر به اعتبار طریقه و روش و خوبتر به حیثیت حال، قومی است که برگزیده است آن را خداوند برای همنشینی رسول خود و برای نگهداری دین خود پس شما بزرگی و برتری آنان را بشناسید و پیروی کنید نقش قدمهایشان را، زیرا آنان بر هدایت و راه راست ثابت قدم بودند».
۷- ابوداود طیالسی از حضرت عبدالله بن مسعود چنین روایت کرده است:
«ان الله نظر في قلوب العباد فنظر قلب محمدجفبعثه برسالته ثم نظر في قلوب العباد بعد قلب محمدجفوجد قلوب أصحابه خير قلوب العباد فاختارهم لصحبة نبيه ونصرة دينه» [۳۱].
«همانا خداوند نگاه کرد دلهای مردمان را پس قلب محمدجرا از میان همه قلوب بهتر دید، او را به رسالت مبعوث فرمود. سپس نگاه کرد در دلهای بندگان خود بعد از حضرت محمدج، پس یافت دلهای اصحاب و یاران محمدجرا بهترین دلهای بندگان پس آنان را برای محبت و همنشینی پیامبر خود و برای یاری و نصرت دین خود برگزید».
۸- در مسند بزار از حضرت جابرسبه سند صحیح روایت کرده است که رسول اللهجفرمود: «إن الله اختار أصحابي على العالـمين سوى النبيين والـمرسلين، واختار لي من أصحابي أربعة يعني أبا بكر وعمر وعثمان وعلياً رحمهم الله فجعلهم أصحابي. وقال: في أصحابي: كلهم خير».
«همانا خداوند متعال یاران مرا بر همه جهانیان برتری داد جز انبیاء و مرسلین و برای من از میان یارانم چهار نفر را برگزید، یعنی ابوبکر و عمر و عثمان و علیشرا پس آنها را یاران مخصوص من قرار داد و در حق تمام صحابه من خیر فرمود (یا معنی جمله اخیر این است) که فرمود درباره اصحاب من که همه اهل خیر و خوب هستند».
۹- و در روایتی دیگر مذکور است که رسول اللهجفرمود: «إن الله اختارني واختار لي أصحابي منهم وزراء واختانا و اصهاراً فمن سبهم فعليه لعنة الله والـملائكة والناس أجمعين ولا يقبل الله منه يوم القيامة صرفاً ولا عدلاً» [۳۲].
«همانا خداوند مرا برگزید و برای من یاران مرا نیز برگزید پس بعضی از آنان را وزیران من قرار داد از آنها بعضی را وزیران من و بعضی را پدر زنان من بعضی را دامادان من. پس هرکس آنها را بد گوید، بر وی باد نفرین خدا و نفرین فرشتگان و نفرین تمام مردمان و نخواهد پذیرفت از او خداوند در روز قیامت فرضی را و نه نفلی را».
۱۰- از حضرت عرباض بن ساریهسروایت شده که رسول اللهجفرمود:
«إنه من يعش منكم فسيرى اختلافا كثيرا ، فعليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين عضوا عليها بالنواجذ، وإياكم ومحدثات الأمور، فإن كل بدعة ضلالة». [رواه الامام احمد وابوداود والترمذي وابن ماجه] «وقال الترمذي: حديث حسن صحيح وقال ابونعيم حديث جيد صحيح» [۳۳].
«به تحقیق هرکس از شما زنده بماند خواهد دید اختلافات زیاد پس لازم بگیرید بر خود پیروی سنت من و سنت خلفاء راشدین (جانشین هدایت یافته) را و آن را با دندانها محکم بگیرید و برحذر دارید خود را از کارهای خود تراشیده و از تو پیدا شده (که نمونه آن در زمان پیامبرجو زمان صحابه وجود نداشته باشد)، زیرا هر نو پیدا شده (بدعت) گمراهی است».
در این حدیث رسول اللهجهمانند سنت خود، سنت خلفاء راشدین را نیز واجب الاتباع و وسیله نجات از فتنهها قرار دادهاست.
همچنین در احادیث متعدد دیگری نامهای بسیاری از صحابه کرام را گرفته به مسلمانان در مورد اقتداء و اتباع آنان و حاصل کردن هدایت از آنان تلفین و تأکید نموده است. این روایات در تمام کتب حدیث موجود است.
[۲۶] جمع الفوائد: ص ۳۹۰، ج ۲، طبع مصر. [۲۷] جمع الفوائد: ص ۴۹۱، ج ۲. [۲۸] جمع الفوائد: ص ۴۹۱، ج ۲. [۲۹] جمع الفوائد: ص ۴۹۲، ج ۲. [۳۰] شرح عقیده سفارینی: ص ۲۸۰، ج ۲. [۳۱] سفارینی شرح الدرة الـمضیئة: ص ۲۸۰، ج ۲. [۳۲] تفسير قرطبي: سوره فتح، مجمع الزوائد: ص۱۰-۱۲. [۳۳] سفارینی: ص ۲۸۰، ج ۲.