مفهوم «الصحابة کلهم عدول»
کلمه «عدول» جمع عدل است و آن مصدری است که به معنای مساوی کردن سهام و در محاورات به همان کسی عادل گفته میشود که بر پایه حق و انصاف قائم باشد این کلمه در قرآن مجید نیز بارها وارد شده است، و در اصول حدیث و اصول فقه و در خود علم فقه معنای اصطلاحی و شرعی آن تعیین گردیده است، علامه ابن صلاح فرموده است:
«تفضيله أن يكون مسلماً بالغاً عاقلاً سالـماً من أسباب الفسق وخوارم الـمروة» [۳۴].
«تفضیلش این است که انسان مسلمان، بالغ، عاقل باشد و از اسباب فسق و افعال مخالف مروت محفوظ باشد».
و شیخ الاسلام نووی در تقریب خود، فرموده است:
«عدلاً ضابط بان يكون مسلماً بالغاً عاقلاً سليما من أسباب الفسق وخوارم الـمروة».
علامه سیوطی در شرحش «تدریب» نوشته است:
«وفسر العدل بان يكون مسلماً بالغاً عاقلاً (إلى قوله) سليماً من اسباب الفسق وخوارم الـمروءة» [۳۵].
حافظ بان حجر عقلانی در شرح نخبة الفکر، میگوید:
«والـمراد بالعدل من له ملكة تحمله على ملازمة التقوى والـمروءة والـمراد بالتقوى اجتناب الاعمال السيئة من شرك أو فسق أو بدعة».
«مراد از عدل شخصی است که دارای چنان استعدادی باشد که وی را بر ملازمت تقوا و مروت وا دارد و مراد از تقوا پرهیز کردن از کارهای بد، از قبیل: شرک و فسق و بدعت است».
«در مختار» در کتاب الشهادة عدالت را، چنین تفسیر کرده است:
«ومن ارتكب صغيرة بلا اصراران اجتنب الكبائر كلها، وغلب صوابه على صغائره (در وغيرها) قال وهو معنى العدالة قال ومتى ارتكب كبيرة سقطت عدالته».
«و آن شخص (نیز عادل است) که از وی گناه صغیره بدون اصرار (مداومت) سر زده است به شرطی که از تمام گناهان کبیره دور و برحذر باشد، و اعمال نیک وی از صغائرش بیشتر باشند، معنای عدالت همین است و هرگاه شخصی مرتکب کبیره شود عدالت او ساقط خواهد شد».
در شرح این عبارت علامه ابن عابدین، فرموده است:
«في الفتاوى الصغرى قال: العدل من يجتنب الكبائر كلها حتى لو ارتكب كبيره تسقط عدالته وفي الصغائر العبرة بغلبته أو الاصرار على الصغيرة فتصير كبيرة ولذا قال غلب صوابه آه قوله (سقطت عدالته) و تعوذ إذا تاب الخ» [۳۶].
«در فتاوی صغری نوشته شده است که عادل کسی است که از تمام گناهان کبیره مجتنب شود، حتی اگر کبیرهای را مرتکب شود، عدالتش ساقط خواهد شد، و در گناهان صغیره اکثریت معتبر است و در صورت اصرار بر صغیره، صغیره هم کبیره میشود همین جهت مؤلف «دُرِّ مختار» گفته است: اعمال نیک وی بیشتر باشند و آنچه وی گفته است که از ارتکاب گناه کبیره عدالت ساقط میشود درست است، اما چون توبه کند عدالت وی دوباره عود خواهد کرد».
در تصریحات مذکور فقها و محدثان، تفسیر عدل و عدالت یکی است و خلاصهاش این است که: مسلمان، عاقل، بالغ، باشد و از گناه کبیره دور باشد و بر صغیره مُصّر نباشد و بر ارتکاب صغائر زیاد عادت نکند، همین است مفهوم شرعی تقوا چنانکه در عبارت فوق ابن عابدین موجود است.
عکس این تقوا فسق است و هر شخصی که عدالت وی ساقط شود در اصطلاح شرع او را «فاسق» مینامند، از عبارات خود آن حضرات درباره عادل بودن کلیه صحابه کرام، اجماع امت در بالا نقل شده است و نیز از تفسیر عدل و عدالت هم اینطور معلوم میشود.
[۳۴] علوم الحدیث لابن الصلاح. [۳۵] تدریب الراوی: ص ۱۹۷. [۳۶] رد الـمختار: ابن عابدین ص ۵۲۳.