مقام صحابه رضی الله عنهم

مقدمه

مقدمه

الحمدلله عدد كلماته وزنة عرشه ورضا نفسه والصلاة والسلام على خير خلقه وصفوة رسله محمد وآله وصحبه الذين هم نجوم الـمُهتدى بهم والقدوة والأسوة في معاني القرآن والسنة وهم الأدلاء على الصراط الـمستقيم بعد رسوله صلى الله عليه وسلم.

نام کتابی را که در مقابل‌تان قرار دارد «مقام صحابه» تعیین نمودم، تا خواننده در بدو مطالعه بفهمد که این کتاب درباره فضائل و مناقب صحابه کرام نوشته نشده است چون بحمد الله در زمنیه مناقب و فضایل، کتاب‌های زیادی به زبان‌های گوناگون نوشته شده است و در تمام کتب نیز در این مورد ابواب کثیری وجود دارد.

مقام صحابه کرامشبسیار بلند و والاست و برای راهنمایی انسان و برای به وجود آوردن انقلاب دینی شناخت آن ضروری است. به عبارتی دیگر، بیان فضایل و مناقب و حکایت عموم صلحاء و اولیای امت داروی شافی دردها به شمار می‌آید، ولی آن از موضوع بحث این کتاب خارج است.

هم‌چنین از این عنوان روشن می‌گردد که این کتاب مناسبتی با رشته تاریخ ندارد که در آن از احوال خوب و بد افراد بحث شود و بنابر تناسب کثرت و قلت احوال، کسی را بزرگ و صالح و ولی، و دیگری را فاسق و ظالم لقب دهند.

البته به جز انبیاء، احدی از بهترین افراد امت هم در دنیا وجود ندارد که از وی هیچ‌گونه خطاء و اشتباهی سر نزده باشد و هم‌چنین احدی از بدترین افراد دنیا هم وجود ندارد که از وی هیچ‌گونه کار خوب و نیکی صورت نگرفته باشد.

مدار امر تنها در این است، که زندگی هر شخصی که در اخلاق و اعمال خوب سپری شده، صدق و اخلاص وی نیز از نحوه عمل وی شناخته شده است، و ارگ احیاناً از وی گناه یا اشتباه هم سر زده باشد، باز هم در ردیف صالحین امت شمرده می‌شود. هم‌چنین کسی که در زندگی خود عموماً پایبند حدود و قوید و تابع احکام شرعیه نیست، اگر از وی احیاناً چند مورد عمل نیک یا فرضاً کارهایی مفیدی هم سر زده باشد، باز هم او را در ردیف صالحین نمی‌شمارند.

وظیفه تاریخ نگار فقط تا این حد است که وقایع و سرگذشت‌ها را با دیانت و شرط امانت درست و صحیح بیان کند، و این مطلب که از نوشتن آن، چه نتایجی استخراج می‌شود، یا بر مقام و شخصیت دینی و دنیوی یک فرد یا گروهی در پرتو وقایع چه لطمه‌ای یا چه منفعتی عاید می‌گردد، از موضوع بحث تاریخ جدا است که می‌توان اسم آن را «فقه التاریخ» گذاشت نه تاریخ.

باز در مورد عموم افراد و رجال و گروه‌های دنیا، این «فقه التاریخ» بر اساس همان وقایع تاریخی مبتنی می‌گردد و این‌گونه نتایج را هر شخص واقف و ماهر در فن تاریخ می‌تواند طبق رأی و نظر و فکر خودش استخراج و استنباط کند. از این‌رو می‌خواهم در این کتاب این امر را ثابت کنم که یاران رسول خداج، یعنی صحابه کرامشدر این امر مانند عموم افراد و رجال دنیا نیستند که اظهار نظر دربارۀ آنان و بررسی موقعیت و جایگاه آن تنها تابع تاریخ و حالات بیان کرده تاریخ قرار داده شود، بلکه صحابه کرام، نام گروه مقدسی است که مسئولیت برقراری ارتباط بین پیامبر اکرمجو عموم امت از طرف خداوند متعال به عهده آنها قرار داده شده است.

(به عبارتی دیگر، آنها واسطه‌هایی هستند که امت را با پیشوای امت، یعنی رسول اکرمجمرتبط می‌سازند و این مقام از عطیه‌های الهی است که به آنها عطا شده است. مترجم).

بدون در نظر گرفتن این واسطه، نه حصول قرآن برای امت میسر و نه فهم آن مضامین قرآنی که بیان آنها را قرآن بر عهدۀ پیامبر قرار داده‌است ﴿لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ [۱۱]. حاصل می‌شود و نه علم رسالت و تعلیمات آن ممکن است بدون این واسطه به دست آید.

همراهان رسولجدر حیات او کسانی بودند که تعلیمات آن حضرت را از همه دنیا حتی از اهل و عیال و زن و فرزندان خود عزیزتر داشتند. و پیام آن حضرتجرا با نثار جان‌های خود به گوشه و کنار دنیا منتشر ساختند. سیرت آنها بخشی از سیرت رسول اللهجاست.

صحابه کسانی نیستند که مانند عموم مردم دنیا فقط در پرتو کتب تاریخ شناخته شوند، (یعنی تاريخ خیلی کوچک‌تر از آن است که بتواند به تنهایی معیار شناسایی آنها قرار داده شود - مترجم) بلکه آنها در پرتو نصوص قرآن و حدیث و سیرت رسول اللهجشناخته می‌شوند. آنان در اسلام و در شریعت اسلام دارای منزلت و مقام خاصی هستند.

من در این مقاله می‌خواهم آنان را تحت عنوان «مقام صحابه» به خوانندگان عرضه کنم.

ضرورت و اهمیت تحریر آن از مدت‌ها قبل مدّنظر بود، اما این داعیه قوی یعنی نوشتن آن، که دیگر کارها را به تأخیر اندازم و به آن مشغول شوم زمانی به وجود آمد که بنده هفتاد و ششمین سال عمر خود را می‌گذرانم و قوای جسمانی‌ام از کار افتاده است و سلسلۀ لا ینقطع بیماری‌ها جاری است. علم و عمل هم از اول چیز قابل ذکری نبود و آنچه بود، آن هم دارد رخصت می‌شود. با این همه، علت قوت گرفتن نوشتن این کتاب چندین حادثه است (که در این زمان بروز نموده است. مترجم).

این مطلب برای همه روشن است که از فرقه‌های گمراه این امت، فرقه‌ای است که در عهد خود صحابهشبروز کرده بود و در شأن صحابه کرام با گستاخی و اسائه ادب رفتار می‌کرد و به همین جهت از سایر امت محمدیه جدا افتاده است. ولی عموم فرقه‌های امت اسلام خصوصاً «جمهور» امت اسلامیه که به نام «أهل السنة والجماعة» موسوم است کلاً نسبت به مقام و منزلت اختصاصی صحابه کرام و رعایت ادب و احترام آنها اتفاق نظر دارند، و از اینکه شخصیت‌های گران قدر آنان را هدف انتقاد و خرده‌گیری قرار دهند، گریز نموده و برحذر می‌باشند و آن را از بزرگ‌ترین جرایم اخلاقی و سوء ادب دانسته‌اند.

در مسائلی که صحابه با هم اختلاف نظر داشته‌اند اگر رأی گروهی را بنابر اصول اجتهاد ترجیح داده و بر آن عمل شود اشکالی ندارد. زیرا، عمل کردن بر دو نظر متضاد امکان ندارد. ولی این موضوع از اینکه یکی از شخصیت‌های آنان مورد انتقاد قرار گیرد، قطعاً جایز نیست. (یعنی اگر می‌بینیم در مسائلی که صحابه با هم اختلاف نظر داشته‌اند فقیهان مجتهد، قول و نظر یک گروه را ترجیح داده و بر آن عمل کرده‌اند، معنی‌اش به هیچ وجه این نیست که ما نسبت به صحابه بد بین باشیم با یکی از آنها را مورد تنقید قرار دهیم. مترجم) این امر از اینکه شخصیتی را مورد انتقار قرار دهیم کاملاً امری جدا است.

[۱۱] «تا بیان فرمایید برای مردم چیزی را که به‌سوی آنها فرستاده شده است».