خلاصه فرمایشات ذکر شده سلف صالح و علمای امت
۱- حضرت عبدالله بن مسعودسدرباره تمام صحابه کرام بدون استثناء فرمود: «آنها افرادی پاکدل و به لحاظ عادات و اخلاق از همه شایستهتر، و بندگان برگزیده الله هستند» احترام آنها باید بجا آورده شود [مسند امام احمد].
۲- وقتی در محضر حضرت عبدالله بن عمربسه مرود اتهام به حضرت عثمان غنیسمنسوب شد با اینکه یک مورد از آن درست هم بود، ولی حضرت ابن عمربدفاع نموده و متهمان را مقصر و متهم قرار داد. [روایت شماره: ۱۹، ابن تیمیه].
۳- افضل التابعین حضرت عمر بن عبدالعزیز درباره تمام صحابه کرام بدون استثناء فرمود:
«صحابه کرام سابقان امت، مقتدیان امت و صراط مستقیم هستند. [ابوداود: کتاب السنة، روایت شماره: ۱].
۴- از حضرت حسن بصری در مورد قتال صحابه سوال شد او در جواب فرمود:
«این موضوع چنان است که صحابه رسول اللهجدر آن موقع حاضر بودند و ما غایب بودیم، و آنها از کیفیت صحیح و حقیقت درست حالات و مسایل با خبر بودند و ما از بیخبر، لذا در هر امری آنان متفق شدند ما از آنان پیروی کردیم و در هر چیزی که آنان با هم اختلاف کردند ما در آن توقف و سکوت نمودیم». [روایت شماره: ۱۴ از قرطبی].
۵- حضرت محاسبی فرمود:
«ما هم همان حرفی را که حضرت حسن بصری فرموده است میگوییم: عملی که حضرات صحابه اختیار فرمودند، در آن از ما عالمتر بودند، لذا مسلک ما همین است که در هر امری که آنها اتفاق نظر داشته باشند ما از آنها پیروی میکنیم و هرجا که اختلاف باشد ما باید توقف و سکوت را اختیار کنیم و از طرف خود نظر جدیدی اخیتار و اختراع نکنیم، زیرا ما میدانیم هر کاری که آنها کردند بر مبنای اجتهاد خود کردند و مقصود آنها عمل به فرمان خداوند بود، زیرا آنها در امر دین متهم نبودند [روایت شماره: ۱۴ از قرطبی].
۶- حضرت امام شافعی در مورد گفتگو کردن در موضوع مشاجرات صحابه فرمود:
«این خونها، همان خونهایی است که خداوند متعال دستهای ما را از آن پاک داشت (زیرا ما در آن موقع نبودیم) لذا ما باید زبانهای خود را هم با آن خونها آلوده نسازیم (یعنی بر هیچیک از صحابه خردهگیری نکنیم و اتهام نزنیم، بلکه سکوت اخیتار نماییم) [روایت شماره: ۱۵ از شرح مواقف].
۷- شخصی در حضور امام مالک نسبت به یکی از صحابه اهانت کرد آنگاه امام مالک این آیه قرآن را تلاوت نمود: ﴿وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ تا لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَ﴾[الفتح: ۲۹]. و گفت: هر شخصی در دل وی نسبت به احدی از صحابه غیظ وجود داشته باشد، در زیر حکم این آیه داخل کرده [ذکره الخطیب أبوبکر] و حضرت امام مالک نسبت به کسانی که تنقیص صحابه کرام را بیان میکنند فرمود:
«آنها کسانی هستند که قصد اصلیشان توهین به رسول اللهجاست. اما چون جرأت آن را مستقیماً ندارند لذا به بدگویی صحابه آن حضرت پرداختند، تا مردم چنین بفهمند که (العیاذ بالله) رسول اللهجآدم بدی بود. اگر او خوب بود، صحابهاش نیز صالح بودند» [الصارم الـمسلول ابن تیمیة].
۸- امام احمد بن حنبل فرمود:
«برای هیچ مسلمانی جایز نیست که صحابه را به بدی یاد کند یا به وسیله عیب و نقصی بر آنها طعن وارد کند و اگر کسی چنین جسارتی کند کیفر دادن و توبیخ کردنش واجب است و فرمود: هرگاه کسانی را دیدید که نام یک صحابی را به بدی یاد میکند، ایمان و اسلام او را مشکوک و متهم انگارید» [روایت شماره: ۴].
۹- ابراهیم بن مسیره میگوید:
«من هیچگاه عمر بن عبدالعزیز را ندیدم که شخصاً کسی را زده باشد جز مردی را که نسبت به حضرت معاویهسبدگویی کرد، او خود، وی را شلاق زد [۵۶].
۱۰- امام ابوزرعه عراقی، استاد امام مسلم فرمود:
«هر وقت شما کسی را دیدید که یک صحابی را بد میگوید بدانید که او زندیق است و میخواهد اعتماد امت را نسبت به قرآن و سنت، سلب کند، لذا زندیق و گمراه قرار دادن او، کاری درست و بر حق است. [روایت شماره: ۴].
آنچه ذکر شد فرمایشات خصوصی چند تن از اسلاف امت بود، علاوه بر آن در عبارات و روایات ذکر شده این مساله را عقیده اجماعی امت قرار دادهاند که سرپیچی و انحراف از آن عقیده برای هیچ مسلمانی جایز نیست.
درباره مشاجرات صحابه، عقیده و داوری صحابه و تابعین و ائمه مجتهدان امت این است که چه از آن جهت که ما از تمام احوالی که آن حضرات در آن به سر بردند اطلاع نداریم و چه از آن رو که در قرآن و سنت، مدح و ثنای آنها و بشارت رضوان الهی، مقتضی آن است که ما همه آنان را بندگان مقبول خداوند متعال بدانیم، و اگر فرضاً لغزشی از آنان سر زده باشد آن را معفو و مغفور شمرده درباره آنان هیچ سخنی که موجب تنقیص یا کسر شأن یکی از آنان باشد یا سبب ایذاء آنان گردد، از زبان خارج نکنیم. زیرا ایذای آنها ایذای شخص رسول اللهجاست.
بسیار بدبخت و شقی است کسی که در رابطه با این موضوع به اندیشمند بودن خود تظاهر کند و گستاخانه نسبت به آن بزرگواران اسائه ادب نمایدف و یا بر احدی از آنان اتهام وارد سازد.
[۵۶] رواه اللالکائی و ذکره ابن تیمة في الصارم الـمسلول.