مقبولیت و بخشودگی صحابه
با این همه، تمام آن حضرت بر این امر نیز متفقاند که صحابه کرام مانند انبیا معصوم نیستند، سر زدن خطاء و گناه از آنان امکانپذیر است، و چه بسا مرتکب گناه هم شدهاند، چنانکه رسول اللهجبر بعضی از آنها حدود و کیفر نیز اجراء فرموده است. در احادیث نبوی تمام این وقایع بطور غیر قابل انکاری ثابت شده است و در مضامین ذکر شده گذشته تصریحاتی نیز وجود دارد، به عنوان مثال روایت شماره هفده را ملاحظه فرمایید: ولی مع الوصف صحابه کرام نسبت به عموم افراد امت بنا به چندین وجوه دارای امتیاز خاصی هستند:
۱- به برکت صحبت و همنشینی رسول اکرمجخداوند متعال آنان را طوری تربیت کرده بود که شرع مبین جزء طبیعتشان قرار گرفته و صدور عمل خلاف شرع یا گناه از آنان خیلی شاذ و نارد بود.
اعمال صالحه آنان و نثار جان و مال و اولاد در سر محبت رسول خداجدر راه دین و پیروی مرضیات الله و مرضیات رسول اکرمجدر هر کاری را وظیفه زندگی خود قرار دادن و برای آن تحمل مشکلات و صرف مجاهدات به نحوی که نظیرش درمیان امتان گذشته یافت نمیشود. بدیهی است در جنب چنین اعمال صالحه بیشمار و فضایل و کمالات، سر زدن یک گناه در تمام عمر کالعدم محسوب خواهد شد.
۲- محبت و عظمت الله و رسولجو خوف و خشیت آنها در مواقع صدورکمترین گناه و فوراً توبه کردن، حتی خود را برای تحمل سزای کیفر مربوطه عرضه کردن و بر اعتراف و معرفی خود اصرار کردن، در روایات و احادیث معروف و مشهور است و طبق حدیث، گناه بر اثر توبه طوری بخشیده میشود که گویی هرگز گناهی سر نزده است.
۳- طبق آیه کریمه: ﴿إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِ﴾حسنات انسان هم خود بخود کفار سیئات وی میشوند.
۴- برای اقامت دین و نصرت اسلام در معیت رسول اکرمجبا کمال عسرت و تنگدستی و مشقت و محنت معرکههایی را پشت سر گذاشتند که درمیان اقوام عالم نظیر آن وجود ندارد.
۵- واسطه و رابط بودن این حضرات بین امت و رسول خداجبه نحوی که قرآن، حدیث و تمام تعلیمات دین به وسیله همین حضرات به امت رسیده است، اگر در آنها نقص و کوتاهی میبود تا روز قیامت امکان حفاظت دین و اشاعت آن در تمام گوشههای دنیا پیدا نمیشد، به همین سبب، خداوند متعال به میمنت صحبت رسول خداجاخلاق و عادات و حرکات و سکنات آنان را طوری تابع دین قرار داده بود که اولاً از آنان گناه صادر نمیشد و ثانیاً اگر در تمام مدت زندگی احیاناً بطور شاذ و نادر گناهی سر میزد فوراً کفاره دادن آن با توبه و استغفار و با تحمل زحمات و مشقتهای بیش از پیش در راه دین در بین آنها معروف و مشهور بود.
۶- خداوند متعال آنان را برای همراهی نبی خود منتخب فرموده، آنان را واسطه و رابط دین قرار داد لذا این امتیاز ویژه را نیز به آنان عنایت فرمود که در همین دنیا در حق خطاهای همه آنان اعلام گذشت و عفو فرموده و مژده رضا و رضوان و وعده بهشت را برای آنان در قرآن مجید نازل نمود.
۷- نبی کریمجامت خود را راهنمایی و تاکید فرمود که با تمام آن حضرات محبت و مودّت داشتن و رعایت عظمت آنان نشانه ایمانداری است و توهین آنان موجب خطر برای ایمان و سبب ایذای رسول خداجاست. بر همین اساس با وجود معصوم نبودن آنان و باوجود صدور گناه اندک عقیده امت نسبت به آنان بر این منوال مقرر شده که هیچ عیب و گناهی را بهسوی آنان منسوب نکنند و از توهین و بدگویی آنان هم اجتناب نمایند.
اختلاف و مقاتلهای که بین آنها رخ داد، در این مشاجرات اگرچه یک گروه بر راه خطا و دوم بر راه حق بود، و اجماع علمای امت در این مشاجرات بر حق بودن حضرت علی کرم الله وجهه را و بر خطا بودن کسانی را که در مقابله او به جنگ پرداختند با صراحت و وضاحت کامل بیان داشته، ولی بنا به نصوص ذکر شده قرآن و سنت، همه بر این امر نیز اجماع و اتفاق کردهاند که گروهی که بر خطا بوده است، اوّلاً خطایش اجتهادی بود که باعث گناه نیست بلکه وعده یک درجه اجر بر چنین اجتهادی هم در حدیث مذکور است و اگر هنگام جنگ از کسی بطور یقین هم گناه یا لغزشی سر زده باشد، او پس از آن نادم و تائب شده است. چنانکه از اکثر حضرات چنین کلماتی (که دال بر نادم و تائب بودن است - مترجم) منقول است. (و در صفحات آینده بیان خواهد شد) خصوصاً وقتی که قرآن کریم مدح و ثنای آنان را ذکر کرده خشنودی الله را در حق آنان اعلام فرموده است که در واقع از عفو و گذشت هم مقامی بالاتر است. روایات مذکور شماره ۱۸-۲۱ را ملاحظه فرمائید.
آن حضراتی که گناهان و خطاهای مشخصشان را هم خداوند متعال عفو نموده است، دیگر کسی حق ندارد که آن گناهان و خطاها را تذکر و بارها یادآوری نموده، نامه اعمال خود را سیاه کند، و در اعتقار اعتماد امت نسبت به این گروه مقدس، خلل و به وجود آورد و بنیادهای دین را متزلزل سازد، به همین جهت، سلف صالحان، عموماً خاموشی را در این مقالات، وسیله سلامتی ایمان قرارا دادند و درباره سخنان قابل اعتراض و قابل ایرادی که بهسوی هرگروه در خلال جنگهایی که با هم داشتند، منسوب شده است، همان عقیده را پیش گرفتند که به نقل از کتاب «عقیده واسطیه» در صفحات گذشته نقل شده است که، عمدهترین بخش این سخنان قابل ایراد کذب و افتراهایی است که از روایتهای روافض و خوارج و منافقان در تاریخ درج گردیده است و آن مقدار که صحیح و ثابت است بدان سبب گناه نیست که آنها آن را بنا به اجتهاد خود جایز حتی شاید برای امر دین لازم دانسته اخیتار کرده بودند، اگر چه آن اجتهاد غلط و اشتباه هم باشد، امّا باز هم گناه نیست.
اگر درباره موضوع خاصی این امر هم پذیرفته شود که خطای اجتهادی نبوده، بلکه واقعاً گناه بوده است و پس آنچه از خدا ترسی و تقوای آن حضرات متبادر و ظاهر است همین است که آنها از آن عمل توبه کردهاند. اگرچه اعلام توبه ظاهراً نشده باشد و به علم و اطلاع مردم نرسیده باشد و اگر فرضا توبه هم نشده باشد پس خدمات دینی و حسنات آن به قدری زیاد و عظیم است که به سبب آن معفو و مغفور قرار گرفتن آن عمل به حد یقین نزدیک است.
البته از میان دانشمندان اسلامی بعضی بزرگواران به منظور دفع سوء تفاهمها و شایعاتی که بر اثر روایات شایع کرده روافض و خوارج و منافقان در اذهان عوام الناس ایجاد شده است، درباره مشاجرات صحابه گفتگو کردهاند که اگرچه به جای خود امری درست است، ولی باز هم آن «مزلّة الاقدامی» است که صحیح و سالم بیرون رفتن از ورطه آن کاری سهل و آسان نیست، به همین جهت جمهور و اتقیای سلف آن را نپسندیدهاند.