شُبهات مستشرقین و دیگر فرقهها علیه امام زُهری و ردّ آن: [۴۶]
امام زهری به حق یکی از حفاظ اعلام است که نامش در صفحات تاریخ میدرخشد و به شایستگی امام عصر خود است. اما با این وجود او نیز از اتهامات برخی فرقهها و دشمنان شریعت در امان نمانده است. برخی از مورخان شیعه او را به حرکت در رکاب امویان و ارضای آنان با ساختن احادیث به سود آنها متهم کردهاند. بر اساس ادعای آنان بنیامیه برای به دست آوردن مشروعیت نزد مردم از برخی از علمای صحابه و تابعین سود بردهاند.
آنان اتهاماتی را بر برخی از راویان حدیث وارد ساختهاند که با واقعیت همخوانی ندارد. مستشرق یهودی مجارستانی، «ایگناز گلدزیهر» (۱۸۵۰-۱٩۲۱م) بیش از دیگران به طرح این اتهامات پرداخته است. تحقیقات وی یکی از سلسله تحقیقاتی است که به هدف زیر سوال بردن جانب تشریعی اسلام انجام گرفته است. چنانکه پیش از زهری و بیش از او، صحابی جلیل ابوهریرهسمورد تهمت حدیث سازی قرار گرفته است زیرا این دو شخصیت بیشترین کسانی هستند که درمیان صحابه و تابعین به روایت حدیث پرداختهاند و شک وارد ساختن در مصداقیت و امانت آنها باعث ایجاد شک در بخش عظیمی از منبع دوم تشریع یعنی سنت خواهد شد و در نتیجه بخش بزرگی از شریعت اسلام مورد تشکیک قرار خواهد گرفت.
مورخ شیعی، یعقوبی (وفات: ۲٩۱ ﻫ) میگوید: «عبدالملک اهل شام را از حج باز داشت زیرا ابن زبیر [که در آن هنگام قدرت را در مکه در دست داشت] از آنها بیعت میگرفت. عبدالملک که چنین دید آنان را از رفتن به سوی مکه منع نمود، پس مردم ناله کردند و گفتند: ما را از حج بیت الله الحرام باز میداری درحالی که این فرضی است از جانب خداوند؟ او به مردم گفت: این ابن شهاب زُهری است که شما را از رسول اللهصچنین حدیث میگوید که: «بار سفر بسته نمیشود مگر به سه مسجد: مسجدالحرام و مسجد من و مسجد بیت المقدس» و این مسجد برای شما جای مسجدالحرام را میگیرد و این صخره نیز روایت شده است که رسول خداصپایش را هنگامی که به آسمان عروج کرد بر آن گذاشته است و جایگزین کعبه است. پس عبدالملک بر روی صخره قبهای ساخت و برای آن پردههای ابریشمی برافراشت و برای آن خادمان و حاجبانی برگرفت و مردم را به طواف آن همانند طواف کعبه وا داشت...» [۴٧].
برای ادعایی که یعقوبی در تاریخ خود کرده است هیچ مدرک معتبری در هیچیک از منابع اسلامی نیافتم. نه طبری از این واقعه یادی کرده است و نه ابن سعد و ابن اثیر و ابن کثیر و نه ذهبی. چنانکه خود یعقوبی نیز آن را به منبع خاصی ارجاع نداده است. آنچه نزد من راجح است این است که گلدزیهر از نظریه یعقوبی اطلاع یافته و آن را در تایید نظریه خویش یافته و به آن چنگ زده است.
اینجا ادعای گلدزیهر و یعقوبی را در برابر حقایق تاریخی قرار خواهیم داد تا صحت تاریخی موارد اصلی مورد ادعای این دو شخص را مورد بررسی قرار دهیم:
۱- ادعای جلوگیری از حج اهل شام توسط عبدالملک بن مروان.
۲- بنای «قبة الصخرة» توسط عبدالملک برای آنکه به جای کعبه مورد حج و طواف قرار گیرد.
۳- استفاده از احادیث ساخته شده توسط زهری محدث بزرگ دوران برای قانع کردن مردم.
۴- دلیل اینکه زهری این احادیث را ساخته است این است که وی دوست عبدالملک بن مروان بود و با او رفت و آمد داشت و احادیث وارد شده در فضائل بیت المقدس تنها از طریق زُهری روایت شدهاند [۴۸].
[۴۶] این بخش را به اختصار از کتاب «السنة قبل التدوین» نوشته دکتر عجاج الخطیب نقل کردهام. [۴٧] به نقل از تاریخ یعقوبی. [۴۸] موضوع خطرناکی که در این تهمت وجود دارد دروغین دانستن احادیث فضائل بیت المقدس است. در واقع اهمیتی که گلدزیهر یهودی برای این تهمت قائل شده به موضوع فلسطین و فضیلت آن از نطر اسلامی نیز مربوط است. بسیاری از صهیونیستها حتی در حال حاضر نیز میخواهند اینگونه القا کنند که بیتالمقدس و مسجدالاقصی اهمیتی از نظر اسلامی ندارد و پس از تحویل قبله از مسجدالاقصی به مسجدالحرام دیگر این سرزمین از هیچ جایگاه اسلامی برخوردار نیست. پس میتوان گفت چنین تهمتی دو هدف دارد: به زیر سوال بردن شخصیت زهری و ضربه وارد کردن به موقعیت اسلامی بیت المقدس. (عبدالله .م)