تابعین

فهرست کتاب

تاثیر صحابه بر وی:

تاثیر صحابه بر وی:

مطرف بن عبدالله می‌گوید: سخنانی از ابوذر به من می‌رسید پس آرزوی دیدار وی را کردم. هنگامی که به دیدار وی نائل شدم به او گفتم: ای ابوذر از تو به من سخنانی می‌رسید که آرزوی دیدارت را کردم. ابوذر گفت: اکنون به دیدارم رسیده‌ای.

گفتم: شنیده‌ام که رسول خداص به تو حدیثی گفته است که: «همانا خداوند سه تن را دوست داشته و سه تن را بد می‌دارد».

گفت: ممکن نیست که من بر یار صمیمی‌ خود دروغ ببندم.

گفتم: آن کسانی که خداوند آنان را دوست می‌دارد چه کسانی هستند؟

گفت: مردی که در راه خداوند صابرانه و از روی خواستن اجر به جهاد بر می‌خیزد و با دشمن دیدار کرده و می‌جنگد تا آنکه کشته می‌شود و شما وصف این کس را در کتاب خداوند می‌یابید. سپس این آیه را قرائت کرد که: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ ٤[الصف: ۴].

گفتم: و سپس چه کسی؟

گفت: شخصی که همسایه‌ی بدی دارد که او را اذیت می‌کند اما او در برابر آزار او صبر پیشه می‌کند تا آنکه خداوند یا با مرگ او و یا با زندگی‌اش (و مرگ آن همسایه) شرش را از سر او کم کند.

گفتم: و سپس چه کسی؟

گفت: مردی که به همراه گروهی به مسافرت می‌رود و شب به راه می‌افتند تا آنکه وقتی به پایان شب رسیدند دچار خواب و خستگی می‌شوند و به خواب می‌روند اما آن مرد بر خواسته و از روی رهبت و رغبت به خداوند وضو می‌گیرد.

گفتم: پس آن سه تن که خداوند آنان را بد می‌دارد چه کسانی هستند؟

گفت: متکبر فخر فروش و شما آن را در کتاب خداوند می‌یابید که می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ.

گفتم و سپس چه کسی؟

گفت: بخیل منت گذار.

گفتم و دیگر چه کسی؟

گفت: تاجر بسیار قسم خور یا فروشنده‌ای که بسیار قسم می‌خورد.

گوشه‌هایی از زندگی وی:

گروهی از خوارج که در تندروی مشهور بودند و علیسبا آنان به نبرد پرداخته بود به نزد وی آمدند تا وی را به رای خود فرا بخوانند. وی در پاسخ آنان گفت: اگر دو جان داشتم یکی را به دنبال شما می‌فرستادم و دیگری را نزد خود می‌گذاشتم. پس اگر آنچه شما به آن دعوت می‌دهید حق باشد آن جان دیگرم را نیز به همراه شما می‌فرستادم و اگر شما بر گمراهی بودید تنها یکی از دو جانم هلاک می‌شد و یکی برایم باقی می‌ماند. اما من تنها یک جان دارم و دوست ندارم در مورد آن فریب بخورم.

***

هنگامی که فرزند وی «عبدالله بن مطرف» وفات یافت وی در حالی که لباسی زیبا پوشیده بود بر قوم خویش خارج شد. آنان که وی را در این حال دیدند خشمگین شدند و به وی گفتند ای ابا عبدالله! فرزندت عبدالله وفات یافته و تو اینگونه در حالی که عطر و روغن استفاده کرد‌ه‌ای و چنین لباسی پوشیده‌ای بیرون می‌آیی؟

او گفت: آیا برای این مصیبت خود را به بیچارگی بزنم؟ در حالی که خداوند مرا برای این مصیبتی که به من رسیده مژده‌ی سه ویژگی داده است که هر کدام آن‌ها برای من از همه‌ی دنیا با ارزش‌تر است. خداوند متعال می‌فرماید: «آنان که هنگامی که مصیبتی به آن‌ها می‌رسد می‌گویند: ما از آن الله هستیم و ما به سوی او باز خواهیم گشت. بر آنان [که چنین می‌گویند] درودها و رحمتی است از سوی پروردگارشان و آنان هدایت یافتگانند» آیا پس از این دچار غم و اندوه و بیچارگی شوم؟