نصیحت امیرالمومنین از سوی عبدالملک:
وی در قضایای مشکل و چالشهای سنگین همیشه سخن فصل را بر زبان میراند و دارای شجاعتی بود که خاصان نداشتند. وزارت پدر باعث میشد همیشه به صلاح او در آخرت نظر بیندازد و این وظیفه اصلی یک وزیر است نه توجیه همه کارهای امیر مانند برخی از وزیران که گویا منشی شخصی هستند!.
عمر بن عبدالعزیز مردم را جمع کرد و از آنان درباره ستمهای حَجّاج و باز گرداندن حقوقی که از مردم سلب کرده بود مشورت خواست. از هر که نظر میخواست میگفت: ای امیر مومنان، اینها مسائلی است که در حکومت غیر تو رخ دادهاست. هر که این رای را میگفت او را از جایش بلند میکرد، تا آنکه نوبت به فرزندش عبدالملک رسید. عبدالملک گفت: «پدرم، کسی نیست که توانایی برگرداندن حقوق به ستم گرفته شده مردم را داشته باشد اما این کار را نکند، مگر آنکه با وی [در جنایاتش] شریک است». عمر در پاسخ او گفت: «اگر فرزندم نبودی میگفتم تو فقیهترین مردمی، حمد و سپاس خداوند که برایم وزیری از اهلم قرار داد؛ عبدالملک پسرم را».