مطلب دوم: موضع والای عثمان در متفق نمودن امت بر یک قرائت و ریشه کن نمودن اختلاف
از بزرگترین مواضع حکیمانه و والای عثمان، جمع کردن امت محمد بر یک قرائت بود و این از بزرگترین فضائل و نیکیهای عثمان میباشد؛ این عثمان بود که مردم را بر یک قرائت جمع نموده و مصحف را بر مبنای آخرین عرضهی جبرئیل بر رسول خدا ج در واپسین سالهای عمر مبارک آنحضرت، جمع آوری نمود.
اما انگیزهی این امر: حذیفة بن یمان در غزوه اهل شام در فتح ارمنستان و آذربایجان همراه اهل عراق بود؛ در این غزوه عدهای از شامیان حضور داشتند که قرآن را بر مبنای قرائت مقداد بن اسود و ابودردا و ابی بن کعب میخواندند و در طرف دیگر گروهی از عراقیان نیز بودند که قرآن را بر مبنای قرائت عبدالله بن مسعود و ابوموسی میخواندند. این امر سبب شد تا کسانیکه از جواز قرائت بر هفت حرف اطلاعی نداشتند، هریک قرائت خود را نسبت به دیگری برتر دانسته و چه بسا که دیگری را بر دیدگاه نادرست دانسته یا اینکه او را تکفیر میکرد. این مساله منجر به اختلاف شدید و انتشار سخنان ناروا و ناصواب در میان مردم شده بود. پس حذیفه نزد عثمان رفته و در مورد اختلاف آنان در قرائت قرآن هشدار داده و گفت: ای امیر مومنان، این امت را دریاب پیش از آنکه همچون یهود و نصاری که در مورد کتابهایشان اختلاف نمودند، در مورد قرآن اختلاف کنند؛ در چنین شرایطی بود که عثمان صحابه را جمع کرد و در زمینه جمع قرآن با آنها مشورت نمود و مصلحت را در آن دید که مصحف را بر یک حرف بنویسند و مردم مناطق مختلف را بر آن مصحف جمع کند، چرا که در این امر مصلحت بزرگی نهفته بود: پایان یافتن نزاع و دفع اختلاف.
بنابراین کسی را نزد ام المومنین حفصه فرستاد تا صحیفههایی را که ابوبکر به زید بن ثابت دستور جمع آنها را داده بود، بگیرد. آن صحیفهها در دوران ابوبکر نزد وی و پس از او نزد عمر و پس از اینکه عمر فوت شد، نزد ام المومنین حفصه باقی ماند.
زمانیکه صحیفهها آورده شد، عثمان به زید بن ثابت و عبدالله بن زبیر و عبدالرحمن بن حارث بن هشام دستور داد تا از آنها نسخهبرداری کنند و به آنها دستور داد اگر در بخشی با یکدیگر اختلاف نمودند، آن را بر لغت قریش بنویسند و آنان نیز چنین کردند. چون از صحیفههای نزد حفصه نسخهبرداری شد، عثمان آنها را به حفصه بازگرداند و به هر منطقهای یکی از مصحفهای نسخهبرداری شده فرستاد و دستور داد دیگر صحیفهها یا مصحفهایی که از قرآن بود، بسوزانند.[٥٠]
اما مصحفهای مادر هفت عدد بودند؛ مصحفی به مکه و مصحفی به شام و مصحفی به یمن و مصحفی به بحرین و مصحفی به بصره و مصحفی به کوفه فرستاده شده و مصحفی در مدینه باقی ماند. همهی این مصحفها به خط زید بن ثابت بود و به آنها مصاحف عثمانیه گفته میشد.
نسبت این مصحفها به عثمان به خاطر دستور عثمان به این امر و جمعآوری قرآن در زمان امارت وی بود. و مصحفهای دیگری که نزد مردم بوده و با این مصاحف هفتگانه اختلاف داشت، سوزانده شد. و صحابه در مشورتی که با یکدیگر در مورد نوشتن مصحفی واحد داشتند، بر این امر اجماع نمودند و امت بر این مصاحف متحد و متفق شدند. ولله الحمد والمنه.[٥١]
آری، اینگونه بود که اتحاد و انسجام و اتفاق حاصل گردیده و اختلاف و تفرقه نابود گشته و به فضل الله ﻷ و پس از آن به فضلِ حکمت عثمان قلبها متحد و یکپارچه گردید.
[٥٠]- نگا: بخاری و شرح آن الفتح، کتاب فضائل القرآن، باب جمع القرآن (٩/١٠، ١١)، (ش: ٤٩٨٧)؛ و کتاب التفسیر، باب ﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ﴾ [التوبة:١٢٨]، (٨/٣٤٤)، (ش: ٤٦٧٩)؛ و البدایة والنهایة (٧/٢١٧)؛ وتاریخ الخلفاء، سیوطی، ص٧٧.
[٥١]- نگا: البدایة والنهایة، ابن کثیر (٧/٢١٧)؛ و فتح الباری (٩/٢٠)؛ اما تفاوت جمع قرآن توسط ابوبکر و عثمان از این قرار بود که ابوبکر برای اینکه مبادا با فوت شدن حافظان قرآن بخشی از قرآن از بین رود به جمع قرآن پرداخت زیرا تا آن زمان قرآن کریم به صورت مصحفی یکجا تهیه نشده بود؛ پس ابوبکر صدیق آیات قرآن کریم را بر مبنای ترتیبی که رسول خدا در سورهها مشخص کرده بود در مصحفهای جداگانهای گردآورد اما زمانیکه به خاطر وسعت لغات در مورد قرائت آن، اختلاف زیاد شد و این امر منجر به تخطئه یکدیگر شد، عثمان به خاطر ترس از فتنه از تمام مصاحفی که ابوبکر تهیه دیده بود نسخهبرداری کرده و آنها را در قالب یک مصحف ارائه داد. نگا: فتح الباری شرح صحیح البخاری (٩/٢١)؛ وتاریخ الخلفاء، امام جلال الدین سیوطی، ص٧٧.