اصول و مبانی دعوت در سیرت اصحاب احمد

فهرست کتاب

مطلب دوم: موضع علی بن ابی‌طالب رضی الله عنه در غزوه بدر در رویارویی با سران کفر

مطلب دوم: موضع علی بن ابی‌طالب رضی الله عنه در غزوه بدر در رویارویی با سران کفر

چون از غزوات بزرگ رسول خدا  ج ذکری به میان آید، نام علی بن ابی‌طالب را مقرون بدان می‌یابی، که گاهی پرچم در دست دارد و گاهی جمع دشمنان را متفرق نموده و گاهی قلعه‌های مستحکم را فتح نموده و بت‌ها را ویران می‌کند؛ براستی که او معلمی قهرمان بود.

در جنگ بدر، آنگاه ‌که دو سپاه به یکدیگر رسیده و با یکدیگر رویارو شدند و دو طرف معرکه در پیشگاه خداوند حاضر شده و سید و سرور انبیاء از پروردگاش طلب یاری و مدد نموده و صحابه به تضرع و زاری در پیشگاه پروردگار آسمان‌ها و زمین و برطرف کننده‌ی بلاها روی آوردند، پیش از برافروخته شدن آتش جنگ و درگیری و شعله‌ور شدن آن، عتبة بن ربیعه - که می‌خواست شجاعت خود را نشان دهد - برای نبرد از سپاه مشرکان خارج شده و برادرش شیبه و فرزندش ولید همراه وی از سپاه خارج شدند درحالی‌که او در وسط آن‌ها قرار گرفت؛ پس چون میان دو صف قرار گرفتند، مبارز طلبیدند که سه نفر از انصار برای مبارزه اعلان آمادگی کردند: عوف بن حارث و معوذ بن حارث- فرزندان عفراء- و عبدالله بن رواحة؛ مشرکان گفتند: شما کیستید؟ گفتند: گروهی از انصار. (مشرکان) گفتند: ما را به شما نیازی نیست. و منادی آن‌ها ندا سر داد: ای محمد، کسانی را از میان قوم‌مان به سوی ما بفرست که در حد و اندازه ما باشند؛ پس گفته شد: برخیز ای عبیدة بن حارث، برخیز ای حمزه و برخیز ای علی؛ چون این سه نفر به مشرکان نزدیک شدند، (مشرکان) گفتند: شما کیستید؟ عبیده گفت: عبیده؛ و حمزه گفت: حمزه و علی گفت: علی. مشرکان گفتند: همرزمانی گرامی. پس عبیده- که پیرترین قوم بود- با عتبه و حمزه با شیبه و علی با ولید بن عتبه به نبرد و پیکار پرداختند. در همان آغاز نبرد علی ولید را کشت و حمزه شیبه را از پای درآورد، اما عبیده و عتبه که با یکدیگر می‌جنگیدند هریک از طرف مقابل ضربه‌ای خورده بود، پس حمزه و علی با شمشیرهای‌شان بر عتبه حمله کرده و کارش را یکسره کرده و دوست‌شان عبیده را حمل نموده و به سپاه مسلمانان ملحق کردند. و به اذن الله   این آغاز نصر و پیروزی و باعث شجاعت و تقویت مسلمانان و خواری و رعب و وحشت در قلوب مشرکان شد.[٥٤]

بخاری از علی بن ابی‌طالب روایت می‌کند که می‌گوید: «من اولین کسی هستم که در روز قیامت برای دادخواهی در پیشگاه حضرت حق زانو می‌زنم. قیس بن عباد می‌گوید: و در مورد آن‌هاست که این آیه نازل شده است: ﴿۞هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡۖ[الحج: ١٩]، «اینان که دو دسته مقابل هم می‌باشند درباره خدا به جدال پرداخته‌اند و به کشمکش نشسته‌اند».[٥٥]

می‌گوید: آن‌ها کسانی هستند که در روز بدر با یکدیگر به نبرد و پیکار برخاستند: حمزه و علی و عبیده بن حارث و شیبه بن ربیعه و عتبة بن ربیعه و ولید بن عتبه.[٥٦]

خداوند از همه‌ی صحابه راضی باد و آن‌ها را راضی کند. براستی آنان در راه خدا به ملامت ملامت کنندگان توجه نکرده و اهمیتی نمی‌دادند، الله   می‌فرماید: ﴿مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا٢٣[الأحزاب: ٢٣]، «در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بوده‌اند در پیمانی که با او بسته‌اند. برخی پیمان خود را بسر برده‌اند (و شربت شهادت سرکشیده‌اند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق می‌گردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد). آنان هیچ‌گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده‌اند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکرده‌اند)».

[٥٤]- نگا: البدایة والنهایة، ابن کثیر (٣/٢٧٢، ٢٧٣) با اندکی تصرف، و فتح الباری (٧/٢٩٩)؛ و زاد المعاد، ابن القیم (٣/١٧٩)؛ و داستان مبارزه را امام أحمد (١/١١٧)؛ أبو داود (٣/٥٢)، (ش: ٢٦٦٥)؛ فی الجهاد، باب المبارزة من حدیث علی ذکر نموده‌اند و اسناد آن قوی است؛ نگا: صحیح سنن أبی داود (٢/٥٠٧).

[٥٥]- نگا: بخاری و شرح آن الفتح (٧/٩٦).

[٥٦]- بخاری و شرح آن الفتح، کتاب المغازی، باب قتل أبی‌جهل (٧/٢٩٦، ٢٩٧)، (ش: ٣٩٦٥، ٣٩٦٦)؛ و کتاب التفسیر، باب ﴿هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡ: (٩/٤٤٣)، (ش: ٤٧٤٤)؛ و نگا: البدایة والنهایة (٣/٢٧٣)؛ و أعلام المسلمین، خالد البیطار، ص٦٢.