مطلب سوم: صبر و بردباری رسول گرامی صلی الله علیه وسلم
صبر و حوصله و گذشت در هنگام قدرت و صبر در برابر سختیها، از ویژگیهایی بود که الله متعال رسول گرامی ج را به آن پرورش داده بود. از هر فرد بردبار، لغزشی سر میزند و برخورد نادرست و خطایی به جای میماند؛ اما پیامبر گرامی ج به رغم آزار و اذیت فراوانی که میکشید، فقط بر صبر و شکیبایی ایشان افزوده میشد و هرچه بیشتر از سوی جاهلان زیاده روی مشاهده میکرد، بر بردباریش افزوده میگشت.
انس س مىگوید: با پیامبر اکرم ج قدم مىزدم. ایشان ردایی نجرانى که حاشیهاى ضخیم داشت، پوشیده بود. در این اثنا، مردى بادیه نشین به آن جناب رسید و ردایش را محکم کشید، طورى که من به گردن پیامبر اکرم ج نگاه کردم و اثر حاشیه ردا را که به شدت کشیده بود، دیدم؛ سپس آن مرد گفت: دستور بده تا از مال الله که در اختیار توست، به من هم چیزى بدهند. پیامبر گرامی ج به او نگاه کرد و تبسم فرمود و دستور داد تا به او هم چیزى بدهند. [متفق علیه]
همچنین هنگامى که پیامبر اکرم ج از غزوه حنین بر مىگشت، تعدادى بادیه نشین به دنبالش آمدند و از ایشان درخواست مال نمودند، تا جایى که آن جناب ج را مجبور ساختند زیر درختى برود؛ آنان ردایش را ربودند. پیامبر اکرم ج بلند شده و فرمود: ردای مرا بدهید، اگر به عدد این درختان خاردار نعمت نزدم میبود، آنرا میان شما تقسیم میکردم، و مرا نه بخیل و نه بسیار دروغ پرداز و نه بزدل مییافتید». [صحیح بخاری (٢٨٢١)]
بلی این است راه و روش پیامبر گرامی ج در تعامل با مردم تازه وارد به اسلام با نرمی و ملایمت. و بدون شک این شیوه یکی از بهترین شکلهای تربیت و آموزش خوب، و شناخت مصلحتها و دفع مفاسد است.
هنگامی که صحابه کرام فردی را دیدند که اشتباه کرد و دچار لغزش شد، به غیرت آمدند و برای باز داشتنش از انجام منکر، مبادرت ورزیدند و این حق آنها بود؛ اما الگوی صبر و بردباری، رسول گرامی ج آنها را به خاطر نادانی آن فرد و پیامدهای ناگوار آن، از بروز هرگونه واکنشی بازداشت.
ابوهریره س میگوید: مردی بادیه نشین در مسجد ادرار کرد؛ مردم برخاستند تا او را تنبیه کنند. پیامبر گرامی ج فرمود: «او را به حال خودش رها کنید و یک سطل آب روی ادرار او بریزید؛ زیرا شما مأموریت دارید که آسان بگیرید، نه سخت». [صحیح بخاری (٢٢٠)]
از سوی دیگر، جا دارد که صبر و تحمل پیامبر گرامی ج در مسیر دعوت و تعامل با دیگران برای ما اسوه و الگو باشد تا از ایشان پیروی کنیم و به خاطر خود از مردم انتقام نگیریم.
در مدیریت اجتماعی و اخلاق معاشرت، صبر بر جفاها و تندیها و صبوری در برابر ناملایمات و حرفهای خشن دیگران، از عوامل عمده موفّقیّت است. جناب اکرم ج این خصلتها را در اوج خود دارا بود.
ام المؤمنین عایشه ل از پیامبر اکرم ج پرسید: آیا روزی سختتر از روز احد بر سر شما آمده است؟ آن جناب ج فرمود: «از سوی قومت سختیهای زیادی را متحمل شدهام، اما شدیدترین مشکلی که از سوی آنها با آن مواجه شدم، روز عقبه بود؛ یعنی هنگامی که خودم را به عبدیالیل بن عبد کلال عرضه کردم و خواستهام را به او گفتم؛ او خواستهام را نپذیرفت؛ من که به شدت اندوهگین بودم، به سویی که چهرهام به آن طرف بود، به راه افتادم و هنگامی که به خود آمدم، دیدم در قرن الثعالب هستم. آنجا سرم را بلند کردم، ناگهان چشمم به ابری افتاد که بر سرم سایه انداخته بود. به آن ابر نگاه کردم؛ جبرئیل ÷ را در میان آن دیدم. گفت: الله، سخنان قومت و پاسخی را که به تو دادند، شنید. اکنون ملَک کوهها را به سوی تو فرستاده است تا در مورد آنها هر چه میخواهی، به او دستور دهی. سپس ملَک کوهها مرا صدا زد و سلام کرد و گفت: ای محمد! الله، سخنان قومت را شنید؛ من، ملَک کوهها هستم. پروردگارم، مرا به سوی تو فرستاد تا در اختیار تو باشم و هر چه میخواهی، انجام دهم. اگر میخواهی دو کوه سخت مکه را بر آنان فرود میآورم. رسول اکرم ج فرمود: «من امیدوارم که الله، از نسل آنان، کسانی را بیاورد که فقط الله را عبادت کنند و چیزی را با او شریک نسازند». [متفق علیه]
متأسفانه امروزه بسیاری از مردم در امر دعوت عجله میکنند و میخواهند زود نتیجه بگیرند؛ در حالی که پیامبر اکرم ج اینگونه نبود. باید دانست که انتقام گرفتن به خاطر خود در مسیر دعوت، نقص و عیب شمرده میشود. به همین خاطر بسیاری از حرکتها دچار شکست میشوند؛ زیرا مشکلات فوق دامنگیر افراد آنها میگردد، پس صبر و تحمل کجاست؟ و باید بدانیم که پیامبر اکرم ج با صبر و بردباری ومبارزه طولانی، پس از سالیان زیاد سرانجام به آرزویش رسید.
ما نیز باید لحظاتی به برخوردهای رسول اکرم ج با مشکلات فکر کنیم تا شاید از تأسی جستن به پیامبر گرامی ج بهرهای ببریم، در برابر اذیت و آزار مردم صبر کنیم و با آنان با نرمی و بردباری برخورد نماییم و اگر کار نیکی انجام دادند، آنها را تشویق کنیم و روحیه خوشبینی را در دلهایشان غرس نماییم.
بلی، صبر و بردباری توشه پرهیزگاران، وسیله و سامان دعوتگران، و راه توانمندی و اقتدار در زمین، و بالآخره گنجی کمیابی است که خیر فراوان در آن نهفته است، بدون صبر، نصر و پیروزی، و پیشوایی در زمین، و قیادت و رهبری مردم ناممکن است، چرا که صبر و بردباری مانع غضب شده و نفس را هنگام شتاب و بیپروایی اداره میکند، صبر و شکیبایی محبت را به میان میآورد، عزم را قوی، و فکر و اندیشه را راسخ و پخته میسازد، خلاصه اینکه صبر و بردباری نعمتی بزرگی است که الله تعالی به بنده که خواسته باشد، ارزانی مینماید، چنانکه در حدیث شریف آمده: «وَمَنْ يَصْبِرْ يُصَبِّرْهُ اللهُ، وَمَا أُعْطِيَ أَحَدٌ مِنْ عَطَاءٍ خَيْرٌ وَأَوْسَعُ مِنَ الصَّبْرِ». «وآنکه خود را به صبر وادارد، الله متعال به وی توفیق صبر میدهد، و برای هیچکس بخشش و عطایی بهتر و وسیعتر از صبر داده نشده است». [صحیح مسلم (۱۰۵۳)] ازینرو هوشیاران و خردمندان، و فرمانروایان و بزرگان تاریخ معنای صبر را درست درک نموده بودند، عمر فاروق س فرموده است: «وَجَدْنَا خَيْرَ عَيْشِنَا بِالصَّبْرِ». «خوبیهای زندگی خویش را در صبر و پایداری دریافتم». [صحیح بخاری معلقاً باب الصبر عن محارم الله]. و علی س میفرماید: «صبر و شکیبایی سوارهای است که هرگز نمیلغزد». [مدارج السالکین از ابن قیم: ۲ /۱۵۸].
رسول گرامی ج به صبر و گذشت دستور میداد:
ابوهریره س میگوید: «مردی نزد پیامبر اکرم ج آمد و از همسایهاش شکایت کرد. پیامبر اکرم ج فرمود: صبر کن (و همسایهات را تحمل کن) آن مرد چندین بار دیگر برای شکایت از آزار و اذیت همسایهاش نزد آن جناب ج آمد (و در آخرین بار) پیامبر اکرم به وی فرمود: برو اسباب و وسایل زندگیات را در کوچه بینداز! و آن مرد نیز چنین کرد، مردم که او را در این حالت میدیدند علت این کار را از وی جویا میشدند و او در جواب حالت اذیت و آزاری که از همسایه به او رسیده بود، بازگو میکرد، مردم با شنیدن آن، همسایهاش را نفرین مینمودند و میگفتند: الله او را فلان و فلان ... کند، همسایه (که متوجه اشتباه خود شده بود) نزد او آمد و گفت: به خانهات برگرد، از این پس هرگز از جانب من حرکتی نامناسب و آزاردهنده نخواهی دید». [سنن ابوداود (٥١٥٣) وصحیح سنن ابی داود (٤٢٩٢)].
نمونهای از صبر و شکیبایی پیامبر اکرم ج در ایام حج:
حج خود نوعی از جهاد بشمار میرود، لذا پیامبر اکرم ج در این جهاد انواعی از صبر را در یک وقت و زمان مراعات نموده برای امت به عرض گذاشت.
صبر و تحمل آنجناب ج در برابر زحمت و مشقت رهبری و قیادت مردم بدون احساس خستگی و رنجش و عدم برخورد زشت با رعیت، امریست که هوش و خرد را به حیرت و شگفت میآورد که نیازی به ذکر دلیل ندارد، زیرا هر انسان با خرد اگر در بزرگی مسؤولیت و حال آنجناب ج در حج با دقت نظر اندازد، درخواهد یافت که ایشان نمونهای از صبر و تحمل و شکیبایی در برابر مردم و رعیت، در تاریخ بشریتاست.
و اگر در بزرگی وظیفه و مسؤولیتی که بدوش داشتند نظر افگنده شود درخواهیم یافت که ایشان از یکسو بنده پرتلاش و حریص برانجام عبادات و قربات با عاجزی و فروتنی و اظهار خواری به الله تعالی بود، که مناسک حج را با وجه احسن و اکمل ادا مینمودند، و از سوی دیگر رهبر و قاید مردم، با خبر از حال و احوال رعیت بوده، و در راه اتحاد و همبستگی آنان کوشا بودند. ایشان ج معلم و مرشد جمعیت بیشماری از مردم بودکه آنها را بسوی پیروزی، خیر و صلاح دنیا و آخرت دعوت مینمود، قلب عزیزشان به خاطر ابلاغ و رسانیدن دعوت و رسالت الهی با وجه احسن؛ سخت در تپش میبود.
پیامبر گرامی ج نمونه و الگو و مورد توجه مردم بود، هر فردی از حجاج منتظر گفتار ایشان بودند، تا مانند ایشان عمل نموده و خط سیرشان را بپیمایند.
علاوه بر آن زحمت، تکالیف و مشکلات حج آن زمان به هیچکس پنهان نبوده و وسایل راحت و سهولتی که امروز متوفر است، در آن زمان اصلاً وجود نداشته است، در چنین حالت مردیکه سنش بیشتر از شصت سال است و نُه همسر و سایر ضعیفان و ناتوانان ازخویشانشان نیز در رکاب ایشان ج قرار داشتند، رعایت و مسؤولیت همه آنان را از یک جهت، و رهبری و زمامداری امت را از جهت دیگر به عهده داشت.
علاوه بر آن حضور ناتوانان مانند بیماران، زنان، کودکان و بزرگسالان با ایشان ایجاب میکرد تا از لطف و مهربانی و دلسوزی آنجناب ج برخوردار گردیده وجویای احوال آنان باشد. باوجود اینهمه ایشان حقیقتاً انسان با عظمت بودکه از صبر و تحمل بیمثیلی در این موسم برخوردار بود، و چه بسا زحمات و سختیها را در رهبری و قیادت امت متحمل شدند و همه رعیت را در قلب و مسیر واحد جمع نمودند.
پس هر کسی که رسول گرامی ج را رهبر و مقتدای خود میداند، باید از راه و روش ایشان پیروی نموده صبر و تحمل و همت را در همه عرصههای زندگی خویش پیشه کند، همانگونه که پیامبر گرامی ما ج آن را در تمام عرصههای زندگی خویش عملی نمودند، زیرا ایمان راستین همانا صبر و بردباری و گذشت است و الله متعال با صابران است، و مزدشان را در مقابل صبرشان کامل و بدون حساب میدهد، و چون ایشان ج بر زحمت و مشقت و تکالیف دنیا و طاعات الهی ثابت قدم و استوار باشد، و از بیقراری و شکوه و ناله و شکایت و غضب برحذر باشد که هیچ دستآوردی ندارد، و چون آنجناب ج با مردم همیشه آمیخته و پیوسته باشد و برآزار و اذیت آنان صابر و بردبار باشد، و گذشت نماید، طوری که فرموده است: «الْمُؤْمِنُ الَّذِي يُخَالِطُ النَّاسَ، وَيَصْبِرُ عَلَى أَذَاهُمْ، أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الْمُؤْمِنِ الَّذِي لَا يُخَالِطُ النَّاسَ، وَلَا يَصْبِرُ عَلَى أَذَاهُمْ». «اجر و پاداش مؤمنی که با مردم آمیخته و پیوسته بوده و بر اذیت آنها صبر مینماید، بیشتر و بزرگتر از مؤمنی است که از مردم دوری جسته و آزار و اذیت آنها را تحمل نمیتواند». [سنن ابن ماجه: ۴۰۳۲، با تصحیح آلبانی].
خلاصه اینکه پیامبر گرامی ج الگوی صبر و شکیبایی بود. ایشان قبل از بعثت در مقابل اعمال زشت و بتپرستی قومش صبر پیشه میکرد. همچنین ایشان پس از علنی شدن دعوت در مقابل عذاب و شکنجه مشرکان مکه و نفاق منافقان مدینه صبور و بردبار بود، ایشان نمونه والای صبر و شکیبایی در از دست دادن نزدیکان بودند. همسرشان خدیجه ل و همه فرزندانش به جز فاطمه ل در دوران حیاتش از دنیا رفتند. همچنین ابوطالب عموی پیامبر ج در دوران حساس بعثت در مکه از دنیا رفت. عموی دیگرش، حمزه س در غزوه احد به شهادت رسید. ایشان در همه این موقعیتها صبور و خویشتندار بود. انس بن مالک س میگوید: به همراه پیامبر اکرم ج به نزد ابوسیف القین شوهر دایۀ ابراهیم؛ فرزند پیامبر گرامی ج رفتیم. پیامبر گرامی ج ابراهیم را برداشت و بویید. بار دیگر که به خانه ابوسیف رفتیم، ابراهیم، آخرین لحظات زندگیاش را میگذراند. اشک از چشمان رسول الله ج سرازیر شد. عبدالرحمن ابن عوف گفت: ای رسول الله! شما هم گریه میکنید؟ رسول اکرم ج فرمود: «ای ابن عوف، گریه کردن، نشانۀ شفقت و مهربانی است». و همچنانکه اشک میریخت، فرمود: «چشمها، اشک میریزد و دل اندوهگین است ولی ما سخنی که موجب عدم خوشنودی الله شود به زبان نخواهیم آورد. و ما بخاطر جدایی تو، ای ابراهیم! غمگین هستیم». [صحیح بخاری (١٣٠٣)].