سیرت اخلاقی رسول گرامی صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

مطلب دوم: سخن گفتن پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم

مطلب دوم: سخن گفتن پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم

پیامبر اکرم  ج اکثر اوقات ساکت بود و جز در مواقع ضرورت حرف نمی‏زد و می‌فرمود: «مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیصْمُتْ». [صحیح بخاری (۶۰۱۸) و صحیح مسلم (۴۷)]

«کسی‌که به الله و روز آخرت ایمان دارد، پس سخن نیک بگوید یا ساکت باشد» ایشان  ج هنگام تکلّم از اول تا به آخر به آرامی لب به سخن باز می‏کرد و کلام شان کوتاه وجامع وخالی از طول وتفصیل بیجا و وافی به تمام مقصود بود، هنگام سخن گفتن تبسم می‏کرد وکلامشان روشن بود به‏طوری که هرشنونده آن را می‏فهمید.

آری! سخن نمی‏گفت، مگر جایی که امید ثواب می‏داشت. هنگام سخن گفتن چنان حاضران را به خود جذب می‏کرد که گویا روی سر آن‌ها پرنده نشسته است و چون ساکت می‏شد، آنان سخن می‏گفتند. کلمات گفتارش به یکدیگر پیوستگی داشت. کلماتش را به طوری شمرده بیان می‏کرد که شنونده آن را به خوبی به خاطر بسپارد. جوهره صدایش بلند و آهنگ صدایش از همه زیباتر بود. ایشان  ج فصیح‏ترین مردم در سخن گفتن بود و از همه مردم در سخن گفتن اختصار را رعایت می‏کرد و در عین حال تمام آنچه را که می‏خواست در ضمن جملاتی کوتاه ادا می‏فرمود. ام المؤمنین عایشه  ل می‌گوید: «مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَسْرُدُ سَرْدَكُمْ هَذَا، وَلَكِنَّهُ كَانَ يَتَكَلَّمُ بِكَلَامٍ يُبَيِّنُهُ، فَصْلٌ، يَحْفَظُهُ مَنْ جَلَسَ إِلَيْهِ». «رسول الله  ج مانند شما پشت سر هم و بی‌وقفه سخن نمی‌گفت، بلکه بسیار روشن و شمرده صحبت می‌کرد؛ طوری که افرادی که آنجا نشسته بودند، سخنانش را حفظ می‌کردند». [سنن ترمذی (٣٦٣٩)]

ایشان  ج، انسانی باتحمل و بردبار بود و دوست داشت که مردم، سخنانش را بفهمند. از آنجا که به امتش بسیار علاقه‌مند بود، تفاوت‌های مردم و میزان درک و شناخت آنان را در نظر می‌گرفت و همین مسأله، باعث می‌شد تا شخصیت بردبار و صبور باشد. عایشه  ل می‌گوید: «كَانَ كَلَامُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَلَامًا فَصْلًا يَفْهَمُهُ كُلُّ مَنْ سَمِعَهُ». «رسول الله  ج شمرده سخن می‌گفت، طوری که هر شنونده‌ای، آن را می‌فهمید». [سنن ابوداود (٤٨٣٩)]

آنجناب  ج از حوصله و وسعت صدر بی‌مثیل برخوردار بود و سخنانش را تکرار می‌کرد تا همه آن را دریابند. انس بن مالک  س می‌گوید: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُعِيدُ الكَلِمَةَ ثَلَاثًا لِتُعْقَلَ عَنْهُ». «رسول الله  ج یک کلمه را در صورت نیاز سه بار تکرار می‌کرد تا مردم بفهمند».

آنجناب  ج با مردم با ملاطفت، برخورد می‌کرد و می‌کوشید تا از ترس و وحشت آنان بکاهد؛ چراکه بعضی از مردم از هیبتش احساس ترس می‌کردند. عبد الله ابن مسعود  س می‌گوید: «أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَجُلٌ، فَكَلَّمَهُ، فَجَعَلَ تُرْعَدُ فَرَائِصُهُ، فَقَالَ لَهُ: «هَوِّنْ عَلَيْكَ، فَإِنِّي لَسْتُ بِمَلِكٍ، إِنَّمَا أَنَا ابْنُ امْرَأَةٍ تَأْكُلُ الْقَدِيدَ». «مردی نزد پیامبر اکرم  ج آمد و شروع به صحبت کردن با ایشان نمود. در حالی که بازوهایش می‌لرزید. پیامبر  ج فرمود: «بر خود آسان بگیر؛ زیرا من، پادشاهی نیستم؛ بلکه فرزند زنی هستم که گوشت خشک می‌خورد». [سنن ابن ماجه (٣٣١٢)].