سیرت اخلاقی رسول گرامی صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

مطلب چهارم: شفقت و مهربانی پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم بر کودکان

مطلب چهارم: شفقت و مهربانی پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم بر کودکان

برطرف کردن این نیاز عاطفی در سنین پایین‌تر ضرورت بیشتری دارد. کودکان بیشتر به توجه و محبت دیگران حساس هستند. بنابراین، پیامبر گرامی  ج با کودکان خیلی مهربان بودند و این ابراز محبت و مهربانی با کودکان از ویژگی‌های بارز ایشان  ج بود.

وقتی صفحات سیره عملی و رفتار فردی و اجتماعی پیامبر گرامی  ج را ورق بزنیم درمی یابیم که مملو از مهر و رحمت و عطوفت است.

از جمله موارد قابل توجهی که در سیره اخلاقی پیامبر گرامی  ج نقل شده، احترام به کودکان است. در صحیحین از انس بن مالک  س نقل شده است که وقتی پیامبر اکرم  ج از کنار کودکان عبور می‌کردند به آنان سلام می‌کرد. [متفق علیه]

شاید بسیاری از مردم گمان کنند که چون کودکان کوچک ترند باید همیشه آنان به بزرگترها سلام کنند، در حالی که آموزش آداب اجتماعی آنان بر عهده بزرگترهاست.

پیامبر گرامی  ج با وجود علوّ مقام و درجاتشان، در برخورد با کودکان با خوش خلقی و حتی در بسیاری از موارد، مزاح و شوخی برخورد می‌کرد. در روایتی انس  س می‌گوید: «كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَحْسَنَ النَّاسِ خُلُقًا، وَكَانَ لِي أَخٌ يُقَالُ لَهُ أَبُو عُمَيْرٍ - قَالَ: أَحْسِبُهُ - فَطِيمًا، وَكَانَ إِذَا جَاءَ قَالَ: «يَا أَبَا عُمَيْرٍ، مَا فَعَلَ النُّغَيْرُ» نُغَرٌ كَانَ يَلْعَبُ بِهِ» [متفق علیه]. (رسول الله  ج با اخلاق‌ترین مردم بود، من برادرى داشتم که به او ابوعمیر گفته مى‌شد ـ مى‌گوید: گمان مى‌کنم گفت: از شیر جدا شده بود ـ مى‌افزاید: وقتى که رسول الله  ج مى‌آمد و او را مى‌دید، مى‌فرمود: «أبو عمير، مَا فَعَلَ النُّغَيْرُ»، «ابوعمیر گنجشکک چه شد؟» مى‌گوید: وى گنجشکی داشت که با آن بازى مى‌نمود).

روش پیامبر گرامی  ج و برخورد ایشان با خورد و بزرگ با فرزانگی و حکمت بود. ایشان با بزرگان و خوردسالان با نرمی و مهربانی رفتار می‌نمود. عبد الله ابن مسعود  س از دیدار محبت‌آمیز پیامبر گرامی  ج با خود این‌گونه سخن می‌گوید: «كُنْتُ أَرْعَى غَنَمًا لِعُقْبَةَ بْنِ أَبِي مُعَيْطٍ، فَمَرَّ بِي رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَبُو بَكْرٍ، فَقَالَ: " يَا غُلَامُ، هَلْ مِنْ لَبَنٍ؟ " قَالَ: قُلْتُ: نَعَمْ، وَلَكِنِّي مُؤْتَمَنٌ، قَالَ : " فَهَلْ مِنْ شَاةٍ لَمْ يَنْزُ عَلَيْهَا الْفَحْلُ؟ " فَأَتَيْتُهُ بِشَاةٍ، فَمَسَحَ ضَرْعَهَا، فَنَزَلَ لَبَنٌ، فَحَلَبَهُ فِي إِنَاءٍ، فَشَرِبَ، وَسَقَى أَبَا بَكْرٍ، ثُمَّ قَالَ لِلضَّرْعِ: "اقْلِصْ" فَقَلَصَ، قَالَ: ثُمَّ أَتَيْتُهُ بَعْدَ هَذَا، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، عَلِّمْنِي مِنْ هَذَا الْقَوْلِ، قَالَ: فَمَسَحَ رَأْسِي، وَقَالَ: " يَرْحَمُكَ اللهُ، فَإِنَّكَ غُلَيِّمٌ مُعَلَّمٌ"» [مسند احمد (٣٥٩٨)]. «گوسفندان عقبه بن ابی معیط را می‌چراندم. پیامبر اکرم  ج و ابوبکر  س از کنار من گذشتند. آن جناب فرمود: ای پسر! نزد تو شیر یافت می‌شود؟ گفتم: آری. ولی امانت هستند. فرمود: آیا گوسفندی هست که اصلاً شیر نداشته باشد؟ من بزی را نزد ایشان آوردم. دستی بر پستان‌هایش کشید و آن را در ظرفی دوشید و علاوه بر اینکه خودشان نوشید به ابوبکر نیز داد و سپس به پستان گفت: جمع شو و آن جمع شد. ابن مسعود می‌گوید: نزد ایشان آمدم و گفتم ای رسول الله! از این سخن به من بیاموزید. پس دستی بر سرم کشید و فرمودند: «الله بر تو رحم نماید؛ تو پسری دانسته‌ای هستی».

سخنان پیامبر گرامی  ج به عبدالله بن مسعود  س تأثیر بسزایی داشت «الله بر تو رحم کند؛ تو پسری دانسته‌ای هستی» او بعدها از دانشمندان برجسته و علمای صحابه قرار گرفت.

عاطفه و شفقت بی‌نظیر:

انسان‌های سنگدل، شفقت را نمی‌شناسند و مهر و عاطفه در دل‌هایشان جایی ندارد، اما کسی که الله متعال به او قلبی مهربان مانند قلب رسول الله  ج عنایت کرده، رحمت، سراسر وجودش را فرا می‌گیرد.

آنجناب  ج هنگامی که فرزندشان ابراهیم  ÷ فوت نمود، اشک از چشمان مبارک سرازیر شد؛ در این وقت عبدالرحمن بن عوف  س گفت: ای رسول الله! شما هم گریه می‌کنید؟! فرمودند: «ای ابن عوف! این، نشانه مهربانی است». و همچنانکه اشک می‌ریخت، فرمود: «چشم‌ها اشک می‌ریزد و دل اندوهگین است، ولی سخنی که موجب نارضایتی الله شود، به زبان نمی‌آوریم و ما به خاطر جدایی تو ای ابراهیم! غمگین هستیم». [صحیح بخاری (١٣٠٣)]

شفقت و مهربانی رسول الله  ج تنها در مورد خویشاوندانشان نبود؛ بلکه شامل عموم مسلمین نیز می‌شد. بطور مثال اسماء دختر عمیس همسر جعفر  ب می‌گوید: رسول الله وارد خانه من شد و فرزندان جعفر  س را صدا کردند، پس دیدم در حالی که اشک‌هایشان سرازیر است، آن‌ها را می‌بوید. گفتم: ای رسول الله! آیا از جعفر به شما خبری رسیده است؟ «فرمودند: بلی؛ امروز جام شهادت را نوشید».

اسماء  ل می‌گوید: ما با گریه بلند شدیم؛ سپس آن جناب  ج برگشت و فرمود: «برای خانواده جعفر غذا درست کنید؛ زیرا آن‌ها به این حادثه مشغولند». [طبقات ابن سعد (٨/٢٢٠)، و سنن ابن ماجه (١٦١٠)]

اینک که با گوشه‌ای از اخلاق پیامبر بزرگ اسلام  ج بویژه شفقت و مهربانیشان با کودکان آشنا شدیم، شایسته است که ایشان را الگو قرار دهیم. بخصوص که ما، در زمانی زندگی می‌کنیم که احساس محبت نسبت به کودکان کم شده است و از آن احترامی که باید برخوردار باشند، برخوردار نیستند. باید بدانیم که آن‌ها، پدران و مادران فردا و مردان و زنان آینده امت اسلامی خواهند بود.

ملاحظه می‌کنیم که چگونه پیامبر اکرم  ج با اخلاق و رفتار نیک شان به دل‌ها راه پیدا می‌کند و طوری برخورد می‌نماید که کودکان نیز ایشان را دوست می‌دارند، به ایشان احترام می‌گذارند و جایگاهشان را می‌دانند.

این شاگرد رسول اکرم  ج، صحابی بزرگوار انس  س وقتی از کنار کودکان می‌گذشت، به آنان سلام می‌کرد و می‌گفت: پیامبر اکرم  ج این کار را انجام می‌داد. [صحیح بخاری (٦٢٤٧)]

طوریکه همه می‌دانیم کودکان خوی و خواص خودشان را دارند و با حرکات و بازی زیاد، باعث خستگی انسان می‌شوند، اما پیامبر گرامی اسلام  ج هرگز خشمگین نمی‌شد و آنان را سرزنش نمی‌کرد؛ بلکه با آن‌ها به نرمی برخورد می‌کرد و آرامش خویش را حفظ می‌نمود.

در عهد نبوت معمولا مردم بچه‌هایشان را نزد پیامبر  ج می‌آوردند و آن جناب برای آنان دعای خیر می‌فرمود. ام المؤمنین عایشه  ل می‌گوید: یک روز کودکی را آوردند و او، بر لباس پیامبر اکرم  ج ادرار کرد. آن جناب  ج مقداری آب بر روی لباسشان ریختند. [صحیح بخاری (٢٢٢)]

ابوهریره  س می‌گوید: رسول الله  ج زبانشان را برای حسن بن علی  ب بیرون می‌آورد و او، با دیدن زبان آن جناب  ج خوشحال می‌شد. [صحیح ابن حبان (٦٩٧٥) و سلسلة الأحادیث الصحیحة (٧٠)]

انس  س می‌گوید: پیامبر اکرم  ج با زینب دختر ام سلمه  ل شوخی می‌کرد و به او می‌گفت: ای زُوینب! ای زوینب! و چندین بار این سخنش را تکرار می‌کرد. [سلسلة الأحادیث الصحیحة (٢١٤١) و صحیح الجامع (٥٠٢٥)]

آری! شفقت و مهربانی پیامبر اکرم  ج شامل حال کودکان می‌شد؛ حتی آن هنگامی که در عبادتی بزرگ بسر می‌برد. آنجناب  ج در حال نماز، نوه شان امامه را بر دوش داشت؛ هنگامی که بر می‌خاست، او را بر می‌داشت و هنگامی که می‌خواست سجده کند، او را بر زمین می‌گذاشت. [صحیح بخاری (٥١٦) و صحیح مسلم (٥٤٣)]

محمود بن ربیع  س می‌گوید : خوب به یاد دارم زمانی را که پنج ساله بودم و رسول الله  ج اندکی آب از دلوی برداشت و پس از مضمضه آب را بر چهره‌ام پاشید. [صحیح بخاری (٧٧) و صحیح مسلم (٣٩٤)]

ابن عباس  ب می‌گوید: روزی پشت سر رسول اکرم  ج بر مرکب سوار بودم که فرمود: «پسرم! چند کلمه به تو می‌آموزم: الله را حفظ کن، الله تعالی تو را حفاظت خواهد کرد؛ الله را حفظ کن، اوتعالی را پیشرویت می‌بینی (در کارها به تو کمک می‌نماید)؛ هرگاه چیزی می‌خواهی، از الله بخواه، و هرگاه طلب کمک می‌نمایی، از الله درخواست کمک نما». [سنن ترمذی (٢٥١٦)]

خواننده گرامی! پس از اینکه لحظاتی را با ویژگی‌های اخلاقی و سیرت گهربار پیامبر اکرم  ج سپرى نمودیم تا به این سان حیات و زندگى را به دل‌های ما باز گردانیم و در مسیر زندگى، از ایشان پیروى نماییم، باید بدانیم که در خانه‌هاى ما، اطفال و کودکانى هستند که به محبت پدر و عاطفه مادر نیاز دارند و قلب‌هاى کوچکشان منتظرند که کسى آن‌ها را خوشحال کند.

پس آیا به فکرت خطور نمی‌کند که با فرزندانت بازی و شوخی کنی و خنده‌ها و سخنان زیبایشان را بشنوی؟ زیرا پیامبر این امت  ج که پدر و مادرم فدایش باد، همۀ این کارها را انجام می‌داد.

قابل یادآورى است که اگر کودکان ما، اینگونه رشد نمایند، عاطفه متعادل و اخلاقى درست خواهند داشت و هنگامى که بزرگ شوند، امت را رهبرى خواهند کرد. چون این پدران و مادران هستند که بعد از توفیق الهى، مردان و بانوان بزرگ تاریخ را تربیت مى‌نمایند.