مطلب پنجم: شفقت و مهربانی بینظیر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم بر خصوم و دشمنان
پیامبر اکرم ج جلوۀ رحمت و لطف الله متعال در زمین بود، ایشان نه تنها به انسانها، بلکه به همۀ موجودات عالم به نظر رحمت و مرحمت مینگریست و بر این اساس با آنان رفتار میکرد، الله متعال در مورد آنجناب ج میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ١٠٧﴾[الأنبياء: ١٠٧] «ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم».
آری، پیامبر اکرم ج نسبت به همۀ مردمان رحمت میورزید و با محبت رفتار مینمود، چون ایشان ج پیام آور رحمت و شفقت الهی در جهان بود، لذا با مؤمن و کافر، مسلمان و مشرک بر همین اساس رفتار میکرد و خواهان هدایت و نجات همگان بود، ایشان ج نسبت به همه سخت دلسوز بود، چنان دلسوزی که کسی نمیتوانست در صداقت و محبت ایشان تردیدی به دل راه دهد، ایشان نمیخواست منکران حق و کفار به کفر خودشان باقی بمانند، و به آتش جهنم وارد شوند، این دلسوزی به حدی بودکه الله متعال خطاب به آنجناب ج فرمود: ﴿لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ٣﴾[الشعراء: ٣] «شاید از این که ایمان نمیآورند جان خودرا - از شدت اندوه - هلاک کنی».
این در حالی بود که مشرکان از هیچگونه آزار و اذیت پیامبر اکرم ج دریغ نمیورزیدند، از سرزنش و آزار و تهدید و تحقیر آنجناب ج خوددارى نمیکردند،گاهى ایشان را دیوانه مىخواندند، گاهی خاک و خاشاک را به سر و رویشان مىریختند. ساحر و جادوگرش و دروغگو و شاعر و داستان سرا مىخواندند، گاهی در نکوهش ایشان شعر مىسرودند و گاهی کودکان و بردگان خود را وا مىداشتند تا آنجناب ج را با سخنان زشت و ناپسند یاد کنند. پیامبر اکرم ج در اشاره به آزار و اذیت مشرکین چنین فرمود: «لَقَدْ أُوذِيتُ فِي اللَّهِ وَمَا يُؤْذَى أَحَدٌ» [سنن ابن ماجه (٥١٥) وحلیة الأولیاء (٦/٣٣٣) و سلسلة الأحادیث الصحیحة (٢٢٢٢)]. «چنان در راه الله اذیت شدم که هیچ کسی مثل من اذیت نخواهد نشد». آری در شهر خودش، در مملکت خودش، بدست بیگانه و اقربای خودش، مورد آزار و اذیت قرار گرفت.
سیزده سال حضور پیامبر اکرم ج و مسلمانان در شهر مکه همراه بود با شکنجه و آزار و اذیتهای شدید مشرکین، با آن همه دشمنیها چه در آغاز دعوت و چه بعد از هجرت، و على الرغم آن همه توطئه، جنگ و لشکرکشىها در برابر پیامبر اکرم ج، آن جناب ج بعد از فتح مکه، بر درِ کعبه ایستاد و خطاب به قریش فرمود: هان! قریشیان! چه مىگویید؟ فکر مىکنید با شما چه خواهم کرد؟ قریشیان گفتند: تو برادرى بزرگوار و فرزند برادرى کریم و بزرگوارى. سپس آنجناب ج فرمود: من آنچه را میگویم که برادرم یوسف گفت: «لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللهُ لَكُمْ وَهُو أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» «امروز بر شما سرزنشى نیست. الله شما را مىآمرزد و او مهربانترین مهربانان است». [السنن الکبری از بیهقی (١٨٢٧٥) تاریخ المدینة از ابن شبة (٢/٧٢٣)]. دیدیم که پیامبر اکرم ج در برابر دشمنان دیروزش شدت را به شفقت، تندی را به رحمت، وکینه و دشمنیها را به بخشش و گذشت پیراست.
در روز فتح مکّه سعد بن عُباده س در حالی که پرچمدار انصار بود به ابو سفیان گفت: ای ابو سفیان! «اليَوْمَ يَوْمُ المَلْحَمَةِ، اليَوْمَ تُسْتَحَلُّ الكَعْبَةُ» «امروز روز کشتار و جنگ و انتقام است، امروز روز شکسته شدن حرمت کعبه است». وقتی ابو سفیان این سخن سعد س را به پیامبر ج در میان گذاشت آنجناب ج فرمود: «كَذَبَ سَعْدٌ، وَلَكِنْ هَذَا يَوْمٌ يُعَظِّمُ اللَّهُ فِيهِ الكَعْبَةَ، وَيَوْمٌ تُكْسَى فِيهِ الكَعْبَةُ» «سعد دروغ گفته، بلکه امروز روزیست که الله تعالی کعبه را در آن تعظیم میکند و روزیست که کعبه با کسوه آراسته میشود». [صحیح بخاری (٤٢٨٠)]
آری، هیچ فردی به اندازه پیامبر اکرم ج مورد آزار و اذیت قرار نگرفته است. ولی با این همه آزار و اذیتها دشمنان و خصوم خویش را عفو میکرد و درمی گذشت و از کسی انتقام نمیگرفت. از ام المؤمنین عایشه ل روایت است که فرمود: «مَا انْتَقَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِنَفْسِهِ فِي شَيْءٍ يُؤْتَى إِلَيْهِ حَتَّى يُنْتَهَكَ مِنْ حُرُمَاتِ اللَّهِ، فَيَنْتَقِمَ لِلَّهِ» [صحیح بخاری (٦٧٨٦)]. «و پیامبر ج بخاطر اذیتی که به ایشان میرسید، انتقام نمیگرفت مگر اینکه به دین الله، بیحرمتی میشد.آنگاه، بخاطر آن، انتقام میگرفت».