مطلب ششم: حیای پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم
حیا فضلیتی است که عملا در گفتار و کردار شخص تبارز میکند، شخصی که از صفت حیا برخوردار باشد از ارتکاب حرام و زشتیهای عقلی و عرفی دوری میورزد و نرمش، مهربانى، سلامت، دورى از بدى، خوشرویى، گذشت و بخشندگى را محور زندگی اجتماعی خویش قرار میدهد؛ همه این صفات نیک در شخصیت پیامبر گرامی ج هویدا بود و یکی ویژگیهای اخلاقی ایشان بشمار میرفت. ابو سعید خدری س میگوید: «كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَشَدَّ حَيَاءً مِنَ العَذْرَاءِ فِي خِدْرِهَا، فَإِذَا رَأَى شَيْئًا يَكْرَهُهُ عَرَفْنَاهُ فِي وَجْهِهِ» [صحیح بخاری(٦١٠٢)]. «پیامبر اکرم ج از دخترانی که در پرده بسر میبَرَد، حیای بیشتری داشت، و اگر چیزی را میدید که دوستش نمیداشت، از چهره مبارکش آنرا میفهمیدیم».
قرآن کریم از حیای پیامبر اکرم ج اینچنین حکایت میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ إِلَّآ أَن يُؤۡذَنَ لَكُمۡ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيۡرَ نَٰظِرِينَ إِنَىٰهُ وَلَٰكِنۡ إِذَا دُعِيتُمۡ فَٱدۡخُلُواْ فَإِذَا طَعِمۡتُمۡ فَٱنتَشِرُواْ وَلَا مُسۡتَٔۡنِسِينَ لِحَدِيثٍۚ إِنَّ ذَٰلِكُمۡ كَانَ يُؤۡذِي ٱلنَّبِيَّ فَيَسۡتَحۡيِۦ مِنكُمۡۖ وَٱللَّهُ لَا يَسۡتَحۡيِۦ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ﴾[الأحزاب: ٥٣] «ای مؤمنان! وارد خانههای پیامبر نشوید مگر آنکه برای (صرف) طعام به شما اجازه داده شود، بیآن که منتظر آماده شدنش باشید، ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید و زمانی که غذا را خوردید پراکنده شوید و به گفتگو ننشینید، این کار پیامبر را رنج میدهد اما او شرم میکند ولی الله از بیان حق شرم نمیکند».
«نقل است که برخی از مردم هنگامی که برای صرف غذا به منزل پیامبر ج دعوت میشدند، منزل را بر پیامبر ج و خانواده ایشان تنگ نموده و سخنانی در میان میآوردند که رسول الله ج مطرح کردن آنها را دوست نداشت ولی آنجناب ج از روی حیا و کرم و بزرگواریای که داشتند، این سخن درازی آنان را تحمل کرده و بر این رنج و آزار شکیبایی میورزیدند پس الله ﻷ خواست تا به این روند آزاردهنده پایان دهد لذا به کسانی که به محضر پیامبر ج آمدند، ادب آموخت و این آیه ادبآموز آنان و آیندگانشان گردید». [تفسیر انوار القران شرح سوره الاحزاب/٥٣]
ام المؤمنین عایشه ل از حیای پیامبر اکرم ج میگوید: پیامبر ج در خانهاش به پهلو تکیه داده بود وساق پایش برهنه بود. ابوبکر س اجازه ورود به خانه را خواست و وارد شد پیامبر ج همچنان تکیه داده بود، سپس عمر س اجازه ورود خواست، پیامبر ج همچنان تکیه زده بود وبا آنها سخن میگفت: بعد از آن عثمان س اجازه ورود خواست و چون وارد شد پیامبر ج راست نشست ولباسهایش را مرتب کرد وبا او سخن گفت. عایشه ل شاهد قضیه بود، گفت: ای رسول الله! ابوبکر س وارد شد وشما تکان نخوردید وتوجه نکردید بعد عمر س وارد شد شما باز هم تکان نخوردید وتوجه نکردید اما وقتی عثمان س آمد شما نشستید ولباسهایتان را جمع وجور کردید! پیامبر اکرم ج فرمود: «آیا من از مردی حیا نکنم که فرشتگان از او حیا دارند». [صحیح مسلم (٢٤٠١)]
نظر به ارزش و اهمیت حیا در دین اسلام پیامبر اکرم ج در مورد آن تأکید به عمل آورده و امت را به آن توصیه میفرمود، از جمله احادیث وارد شده در این مورد:
آنجناب ج فرمودند: «وَالحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الإِيمَانِ» [صحیح بخاری (٩)]. «و حیا و شرم بخشی از ایمان است».
و فرمود: «الْحَيَاءُ لَا يَأْتِي إِلَّا بِخَيْرٍ» [صحیح مسلم (٣٧)]. «حیا چیزی جز خوبی، به ارمغان نمیآورد».
و فرمود: «الحَيَاءُ مِنَ الإِيمَانِ، وَالإِيمَانُ فِي الجَنَّةِ، وَالبَذَاءُ مِنَ الجَفَاءِ، وَالجَفَاءُ فِي النَّارِ». [سنن ترمذی (٢٠٠٩)]. «حیا از ایمان و ایمان در بهشت است و بد زبانى از بىمهرى و بد رفتارى است و بد رفتارى در جهنم است».
و فرمود: «إِنَّ لِكُلِّ دِينٍ خُلُقًا، وَإِنَّ خُلُقَ الْإِسْلَامِ الْحَيَاءُ» [سنن ابن ماجه (٤١٨٢)]. «هر دینى اخلاقی دارد و اخلاق اسلام حیاست».
و فرمود: «الْحَيَاءُ وَالْإِيمَانُ قُرِنَا جَمِيعًا، فَإِذَا رُفِعَ أَحَدُهُمَا رُفِعَ الْآخَرُ» [مستدرک حاکم (٥٨)]. «حیا و ایمان قرین یکدیگرند هرگاه یکى از آن دو از میان برداشته شد دیگری نیز برداشته میشود».
و در زشتی بیحیایی میفرمود: «إِنَّ مِمَّا أَدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلاَمِ النُّبُوَّةِ الأُولَى: إِذَا لَمْ تَسْتَحْيِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ» [صحیح بخاری (٦١٢٠)]. «یکی از سخنانی که مردم از پیامبران گذشته دریافتهاند این است که: اگر حیا نداری، هرچه خواهی انجام بده».