قاعده سيزدهم: بيمار را نسبت به نعمتهايی که خدا به او عطا کرده است آگاه کن
بیشتر ما نسبت به سلامتی خویش چنان عادی هستیم که تا زمانیکه صحت و سلامت و آسایش ما دچار خدشهای نشود، قدر آن را نمیدانیم. گاهی شفای تدریجی بیمار توسط رقیه سبب میشود که وی تغییر حال تدریجی خویش را نادیده گرفته و آن را احساس نمیکند. غافل از اینکه شفای وی به اذن خداوند و به تدریج صورت گرفته است. و حتی اگر بیماری وی جز اندکی بهبود یافته باشد، ممکن است بگوید، من از این رقیه هیچ استفادهای نبردم، و با قبل از انجام آن هیچ تفاوتی ندارم. این ناسپاسی وی ریشه در برخی صفات دارد که خداوند در آیات زیر تبیین فرموده است: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا١٩ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا٢١﴾[المعارج: ۱٩-۲۱].
«انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است. هنگامی که بدی به او رسد بیتابی میکند. و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد)».
فراموشی نعمتها خلق طبیعی انسان است. بیماری که اینگونه میگوید همانند یک جنگجو است که با جسمی خونین و دهها زخم در بدن از میدان کارزار برمیگردد، سپس مورد مداوا قرار گیرد و به جز زخمی کوچکی در یکی از انگشتان همه آلام وی التیام یافته است. آنگاه از وی بپرسی: چگونهای؟ و او در جواب بگوید: در بدترین وضعیت هستم! اینجا بر تو لازم است که وی را نسبت به الطاف جاری شده خدا بر وی آگاه سازی.