سخن آخر
مطالب یاد شده تاکنون نتیجه تجربیاتی است که در این زمینه به توفیق خدا به دست آمده است و برای کسی که در صدد انجام رقیه است با قرار دادن سه هدف زیر، پیشاپیش خود مفید خواهد بود:
۱- یادگیری رقیه به نیت خدمت به مردم، همراه با توضیح بینش توحیدی خالص و تلاش برای ریشهدار ساختن این باور عقیدتی و اینکه شفای امراض فقط به اذن خداوند متعال است.
۲- دعوت مردم به ترک گناهان و ارتباط مستمر با خداوند متعال از طریق اذکار صبح و شام.
۳- مبارزه با جادوگران و ساحران و پیروان صوفی نمای جاهل آنان.
و بدان که رقیه، مخصوص افرادی خاص نیست، بلکه برای خود و خویشاوندان و دوستان تو نیز مفید واقع میشود و از جمله کارهای نیک است، ابن یتمیه میگوید: (رقیه از جمله بهترین اعمال است، و پیامبران و صالحان نیز آنرا انجام داده و به طور مداوم از آن برای دفع شیاطین از انسانها از آن طبق دستور خدا استفاده نمودهاند) [۸۰]. و نیز به گفتههای جن که از زبان مریض میشنوی اعتماد نکن و علاقهای به حرف زدن با آنها نداشته باش.
و گفته برخی مردم که (فلان دعاگو برای معالجه بیماران از جنهای مؤمن و صالح کمک میخواهد تو را نفریبد، زیرا قرآن به تنهایی قوی و اثرگذار است. خداوند میفرماید: ﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ﴾[الحشر: ۲۱].
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم میدیدی در برابر آن خاشع میشود، و از خوف خدا میشکافد».
در این آیه با دقت در کلمه «جبل» اهمیت و عظمت قرآن بیشتر روشن میگردد، حال که محل نزول قرآن انسانی از گوشت و خون است، قضیه چگونه خواهد بود! حتی اگر بپذیریم که این جنیها صالحاند باز هم اصلیت آنها بر کذب است زیرا مخلوقاتی از جنس اثیر [۸۱] میباشد و دارای احساساتی بسیار حساس و ظریف میباشند. حال داستانی عجیب را که برای شیخ الإسلام ابن تیمیه در مورد جنهای صالح پیش آمده با هم میخوانیم. (گاهی اوقات یک شخص کافر که منصبی شاهانه داشته یا فرمانده بزرگی بوده و از یاران و همراهانش جدا شده و از ترس مرگ به بیابان رفته با یک جنی که در قالب یک انسان خود را به وی نشان داده برخورد میکند و برای او آب برده و شخص مذکور را به اسلام دعوت داده است) امام ادامه میدهد که: (زمانی که در قلعه مصر بودم، چنین اتفاقی برای من نیز افتاد و برای بسیاری از ترکهای منطقه شرق نیز اتفاق افتاده است، که جن مؤمن به آن شخص گفته من ابن تیمیه هستم و آن شخص هم باور کرده است. و سپس به پادشاه ماردین و او هم به پادشاه مصر که من در زندان او بودم خبر میدهد. آنان قضیه را جدی میگیرند و من در زندان بودم! قضیه از این قرار بود که یک جنی مسلمان که مرا دوست داشته پس از به زندان افتادن من کار گذشته من با ترکها را پیگیری میکند و با معرفی خویش به اسم من قصد داشته که مردم فکر کنند خود من آن کارها را انجام میدهم. برخی از مردم به من گفتند: شاید جن نبوده و فرشتهای بوده است؟ من گفتم: فرشته نبوده است زیرا فرشته دروغ نمیگوید ولی او گفته: من ابن تیمیه هستم و این دروغ را آگاهانه گفته است) [۸۲].
[۸۰] فتاوی، ابن تیمیه، ۱٩/۵۶ – ۵٧. [۸۱] مادهای رقیق و لطیف که در علم اسپریتیسم تعاریفی برای آن بیان شده و با برخی تجهیزات و استفاده از اشعههای ماوراء بنفش قابل دید است. (مترجم). [۸۲] فتاوی، ۱۳/٩۲، ٩۳، «مقدمه التفسیر» و این از دقت فهم و ادراک ایشان بوده است خدا او را رحمت کند.