اسلام ناب

فهرست کتاب

آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِیکمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ

آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِیکمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ

سؤال: مى گویند آیه ى:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥ [المائدة: ۵۵].

که در سوره مائده است درباره حضرت على نازل شده است؛ آن گاه که در نماز انگشترش را به سائل داده است. نظر شما دراین باره چیست؟

جواب: آیه اى را که مطرح نمودید آیه ۵۵ سوره مائده است. ابتدا آن را ترجمه مى نماییم و سپس به توضیح آن مى پردازیم.

خداوند در آیه ۵۵ سوره مائده مى فرماید:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥ [المائدة: ۵۵].

یعنى: «جز این نیست که دوست و یاور شما خداست و پیامبر او وآنان که ایمان آورده اند، آنان که نماز را بر پا مى دارند و با خضوع (طیب خاطر) زکات مى دهند».

اول این که اگر این آیه در شأن حضرت على نازل شده بود مگر نمى بایست در آن به صراحت نام و نشان حضرت على ذکر مى شد؟ مثلاً گفته مى شد: «جز این نیست که ولى شما خدا و رسول او و على بن ابى طالب است».

دوم این که در آیه ۵۵ سوره مائده مشاهده مى نماییم که افعال و ضمایر به صورت جمع آمده اند و اگر منظور شخص معینى بود و یک نفر بود باید به صورت مفرد مى آمد.

دیگر این که رکوع در قرآن به معنى خضوع نیز آمده است و در آیه ۲۴ سوره ص آمده است:

﴿وَظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّٰهُ فَٱسۡتَغۡفَرَ رَبَّهُۥ وَخَرَّۤ رَاكِعٗاۤ وَأَنَابَ۩ [ص: ۲۴].

یعنى: «و گمان نمود داوود که او را آزموده ایم پس طلب آمرزش نمود از پروردگار خود و بازگشت به خدا با حالت خضوع». از این آیه به دست مى آید که «راکعاً»، به معنى خضوع است و به معنى رکوع در نماز نیست زیرا اگر به معنى رکوع در نماز بود در این آیه باید به صورت جمله «خَرّ ساجِداً وَ اَناب» بیاید. و در آیه ۵۵ سوره مائده یعنى آیه مورد بحث ما فرموده: ﴿وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ. یعنى: «... و با حالت فروتنى زکات مى پردازند».

و این از صفات مؤمنین است که با حالت فروتنى و از طیب خاطر زکات مى پردازند برخلاف منافقین که با کراهت زکات مى دهند و وصفشان در آیه ۵۴ سوره توبه آمده است که خداوند درباره آنها مى-فرماید:

﴿وَمَا مَنَعَهُمۡ أَن تُقۡبَلَ مِنۡهُمۡ نَفَقَٰتُهُمۡ إِلَّآ أَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَبِرَسُولِهِۦ وَلَا يَأۡتُونَ ٱلصَّلَوٰةَ إِلَّا وَهُمۡ كُسَالَىٰ وَلَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمۡ كَٰرِهُونَ ٥٤ [التوبة: ۵۴].

یعنى: «وهیچ چیز مانع از پذیرفته شدن انفاق هاى آنان نشد جز با (حال) کسالت نماز به جا نمى آورند و جز با کراهت انفاق نمى کنند».

و از آیه ۵۱ تا ۵۳ سوره مائده به دست مى آید که برخى از مؤمنین مایل بودند با یهود و نصارى دوستى برقرار کنند و همچنین منافقان نیز این میل را داشتند که خداوند در آیه ۵۱ سوره مائده آنان را از این کار نهى مى کند و در آیه ۵۵ سوره مائده مشاهده نمودید که فرموده است:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥ [المائدة: ۵۵].

و در این آیه سه صفت از صفات مؤمنین را که یکى ایمان است و دیگرى برپایى نماز و سومى پرداختن زکات با طیب خاطر، بیان مى دارد و در حقیقت در آیه ۵۵ سوره مائده فرموده که به جاى دوستى گرفتن آن گروه از یهود و نصارى که معاند هستند خدا و رسولش و مؤمنان را به دوستى بگیرند و از قرآن به دست مى آید که روابط دوستى مؤمنان دو طرفه هست؛ یعنى هر مؤمنى «ولى» (دوست) براى مؤمن دیگر مى باشد. و در این باره در آیه ٧۲ سوره انفال آمده است:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖ.... [الأنفال: ٧۲].

یعنى: «همانا آن کسانى که ایمان آوردند و هجرت کردند و با مال ها و جان-هایشان در راه خدا جهاد نمودند و آن کسانی که پناه دادند و یارى نمودند دوستان (اولیاء) یکدیگرند...».

پس به روشنى معلوم است که معنى آیه ۵۵ سوره مائده چیست. در مورد داستان ساختگی انگشتر دادن على به سائل در موقع نماز، شیخ کلینى درکتاب کافى نوشته است که انگشترى که على در موقع رکوع به سائل داد خراج چند سال یمن بود و حضرت به عنوان حقى از زکات جمع آورى شده به فقیرش داد.

در جواب مى گوییم این ثروت عظیم را على چرا به یک فقیر داد؟ دیگر این که همان گونه که اشاره نمودیم اگر این آیه درباره حضرت على نازل شده بود باید افعال و ضمایر به صورت مفرد مى آمد ولى افعال و ضمایر به صورت (الذين- يقيمون- يؤتون- هم- راكعون) جمع آمده است.

و اگر خداوند مى خواست على را جانشین پیامبر کند و یا درباره ولایت او سخن گوید مگر نمى توانست در یک آیه به صراحت نام و نشان او را بگوید و از جانشینى و یا ولایت او سخن به میان آورد؟

در قرآن سوره اى به نام انبیاء داریم و سوره اى به نام مؤمنون داریم ولى سوره اى به نام امامت و یا ولایت نداریم.

و همان گونه که مشاهده نمودید معنى آیه ۵۵ سوره مائده چیز دیگرى است و شیعیان در طول تاریخ چون دلیلى براى اثبات امامت و ولایت نداشته اند به برخى آیات من جمله این آیه که ربطى به مسأله ولایت ندارد متمسک شده اند.

دلایل دیگرى نیز درباره این که آیه ۵۵ سوره مائده در شأن حضرت على نازل نشده وجود دارد که براى رعایت اختصار از ذکر آن دلایل خوددارى مى نماییم.