اسلام ناب

فهرست کتاب

مُهــر

مُهــر

سؤال: آیا رسول گرامى اسلام در نمازشان مُهر مى گذاشته اند؟

جواب: خیر، در آن زمان ها اصلاً مهرى در نماز وجود نداشته است.

سؤال: آیا پیغمبر غیر از خاک بر چیزهاى دیگر نیز سجده مى نمودند؟

جواب: آ رى، در کتاب [بحارالانوار: جلد ۸۵، صفحه ۱۵٧] از حضرت على نقل شده: «ان رسول الله ج صلى على حصير». یعنى: «رسول خدا بر حصیرى نماز گزارد». و در همان صفحه از حضرت صادق نقل شده «أنه صلى على الخمرة» یعنى: «او بر خمره نماز گزارد».

سؤال: خمره چیست؟

جواب: زیراندازى بافته شده بوده است از حصیر یا شاخ و برگ گیاهان و مانند آنها.

دیگر این که درکتاب [فتح البارى: جلد ۱، صفحه ۵٩٩] آورده اند: «أن النبى كان له حصير يبسطه ويصلى عليه». یعنى: «رسول خدا حصيرى داشت كه آن را پهن مى كرد و بر آن نماز مى-گزارد».

و همچنین در کتاب [الطبقات الكبرى ابن سعد: جلد ۱، صفحه ۳۶۲] آمده است: «صلى بنا رسول الله فى بيت أم سليم على حصير قد تغير من القدم ونضحه بشىء من ماء فسجد عليه». یعنى: «از انس نقل شده كه گفت: رسول خدا در منزل ام سليم روى حصيرى كه در اثر فرسودگى سياه شده و آب پاشى شده بود براى ما نماز خواند و بر همان نيز سجده كرد».

در کتاب [جامع الصغیر سیوطى: جلد ۲ صفحه ۱۱٧] آمده است: «عن ابن عباس قال كان رسول الله يسجد على مسح». یعنى: «از ابن عباس گزارش شده كه گفت: رسول خدا بر پلاس سجده مي نمود».

در کتاب [الـمصنف ابن ابى شیبه: جلد ۱، صفحه ۴۰۰] آمده است: «قال رايت عليا يصلى على مصلى من مسوح يركع عليه ويسجد». یعنى: «بكر بن وائل نقل مى كند كه على بن ابى طالب را ديدم كه روى مسح (پلاس) نماز مى خواند و بر همان نيز سجده مى نمود».

در [وسائل الشيعة: كتاب الصلوة أبواب ما يسجد عليه] سعد بن عبدالله از داوود الصرمى نقل مى کند گفت: «سالت أبا الحسن الثالث هل يجوز السجود على القطن والكتان من غير تقية فقا ل: جائز». یعنى: «از امام رضا سؤال كردم كه آيا سجده بر پنبه و كتان اگر در حال تقيه هم نباشد جائز است؟ گفت جائز است». این روایت مى رساند که اگر زیرانداز یا فرش از پنبه و یا کتان هم باشد مى توان بر آن سجده نمود. و همچنین در وسائل الشیعه در همان باب از سعد بن عبدالله او هم از حسین بن على بن کیسان الصنعانى روا یت مى کند که گفت: «كتبت إلى أبى الحسن الثالث أسأله عن السجود على القطن والكتان من غير تقية ولا ضرورة فكتب إلي جائز». یعنى: «نامه اى به امام رضا نوشتم و از او درباره سجده بر پنبه و كتان سؤال نمودم كه در حالت تقيه نباشد و ضرورتى هم اگر پيش نيايد. در جواب به من نوشت كه جايز است».

در این باره روایات در کتب شیعه و اهل سنت فراوان است که براى رعایت اختصار از ذکر آنها خوددارى مى-نماییم.

برخى این گونه عادت نموده اند که در سجده چیزى را جلوى روى خود بگذارند و بر آن سجده کنند که این خطر نیز وجود دارد که نماز که امرى مقدس به شمار مى رود اگر ابزار ویژه اى (مانند مهر) داشته باشد به تدریج آن ابزار نیز در اذهان مقدس شود چنان که امروزه در محیط شیعیان مشاهده مى نماییم که مهر نماز براى برخى مقدس گشته و آن را مى بوسند.

در [سنن کبراى بیهقى: جلد ۲، صفحه ۴٧٧] آورده اند: «عن ابن مسعود أنه دخل على عتبة أخيه وهو يصلى على مسواك يرفعه إلى وجهه فأخذه فرمى به ثم قال: أوم إيماء ولتكن ركعتك أرفع من سجدتك». یعنى: «از عبدالله بن مسعود آمده كه او بر برادرش عتبه وارد شد در حالى كه وى نماز مى-گزارد و بر مسواكى سجده مى كرد و آن را بلند كرده به صورتش مى رساند. ابن مسعود آن را از او گرفت و به كنارى انداخت سپس گفت: در وقت سجده به اشاره سجده كن و ركوع تو بايد بلندتر از سجودت باشد».

و عبدالرزاق در [الـمصنف: جلد ۲ صفحه ۴٧۶] آورده است که کسى از عبدالله بن عمر سؤال کرد: «أيصلى الرجل على العود وهو مريض؟» «آيا جايز است كه مرد به هنگام بيمارى بر چوب عود نماز گزارد؟» ابن عمر پاسخ داد: «لا آمركم أن تتخذوا من دون الله أوثانا من استطاع أن يصلي قائما فليصل قائماً فإن لم يستطع فجالسا فإن لم يستطع فمضطجعا يومىء إيماء». یعنى: «به شما دستور نمى دهم كه غير از خدا بت ها را انتخاب كنيد هر كس توانايى دارد كه ايستاده نماز گزارد پس ايستاده نماز گزارد و اگر نتوانست نشسته بخواند و چنان چه قادر نبود خوابيده نماز گزارد (و به هنگام ركوع و سجود) اشاره کند».

در قرآن نیز مشاهده مى نماییم که در هنگام سجده چیزى را مقابل خود قرار نمى داده اند در سوره شعرا مشاهده مى نماییم که ساحران در زمان موسى وقتى به حقانیت موسى پى مى برند سجده مى نمایند و خداوند سجده آنان را تأیید مى نماید. آنان به دنبال مهر و یا سنگریزه اى نمى گردند بلکه وقتى به حقانیت موسى پى مى برند همان جا بر روى زمین افتاده و خدا را سجده مى نمایند و در روایات نیز مشاهده مى نمایم که پیامبر بر روى همان حصیر و یا مسح و خمره اى که نماز خوانده سجده می نموده و چیزى را مقابل خود نمى گذاشته است.

در سنن کبراى بیهقى جلد ۲ صفحه ۴۳٧ آورده اند: «عن ابن عباس أنه صلى على بساط ثم قال صلى رسول الله على بساط». یعنى: «از ابن عباس گزارش شده كه بر فرشى نماز گزارد سپس گفت: «رسول خدا بر فرش نماز مى گزارد».

برخى از مراجع شیعه نیز سجده بر فرش و زیلو و نظایر آن را جایز دانسته من جمله آقاى شیخ محمّد صادقى تهرانى که از مراجع شیعه است در رساله توضیح المسائل خود در مسأله ۲٩۴ نوشته است: «بنابراین اگر بپرسید که بر فرش یا زیلو مى توان سجده کرد زیرا نه در حالت کنونى و نه هیچ حالتى دیگر قابل پوشیدن نیست باید گفت: آرى که هرگز و هیچگاه پوشیدنى نیست».

رسول اکرم فرمودند: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي». یعنى: «نماز گزارید آن گونه که دیدید من نماز می گزارم».

و پیغمبر هیچوقت از خاک قبر کسى براى خود مهر درست نکرده است. ابراهیم پدر امت اسلام است که در قرآن به این مهم اشاره شده است ولى پیغمبر از خاک قبر او مهرى نساخت و در نماز قرار نداد.

در آیه ۲۱ سوره مائده به بیت المقدس سرزمین مقدس گفته شده است ولى هیچ آیه اى در قرآن وجود ندارد که در آن گفته شده باشد از خاک بیت المقدس مهرى تهیه نمایید و بر آن سجده نمایید. و همچنین پیغمبر در هیچ جا اشاره اى به آن ننموده است.

خانه خدا در مکه مى باشد و خداوند در قرآن به مکه سوگند یاد نموده است ولى هیچ آیه ای در قرآن وجود ندارد که در آن گفته شده باشد از خاک مکه مُهرى تهیه نمایید.

و در روایات نیز مشاهده مى نماییم که پیغمبر بر روى حصیر نماز مى خواند و بر همان حصیر نیز سجده مى-نمود و مُهرى از خاک مکه نساخته که آن را روى حصیر بگذارد و برآن سجده نماید.

اگر بگوییم که خاک کربلا مقدس گشته به خاطر آن که امام حسین در آنجا شهید شده است باید بپذیریم که خاک مکه نیز مقدس است زیرا مؤمنان زیادى در مکه و مدینه شهید شدند و خداوند در قرآن آنان را تأیید نموده است و مضاعف بر آن، این‌که خانه خدا در مکه است و خداوند به مکه سوگند یاد نموده است.

آیا محمّد از خاک مکه و مدینه مهرى ساخت و در نماز پیشانیش را بر روى آن قرار داد؟ آیا از خاک قبر آن شهیدان مهرى ساخت و در نماز بر آن سجده نمود؟ جواب منفى است.

دیگر این که چه کسى گفته است اگر در سرزمینى کسى شهید شود آن سرزمین مقدس مى شود؟ دیگر این که چه کسى گفته است نماز بر خاک مقدسى ثواب بیشتر دارد؟ و اگر سجده بر خاک مقدسى ثواب بیشترى داشت رسول گرامى اسلام که اسوه براى مؤمنین است مهرهایى را از خاک مکه و خاک بیت المقدس تهیه مى نمود. مگر خانه خدا در مکه نیست؟ مگر خدا در قرآن به مکه قسم نخورده است؟ با این وصف مشاهده مى نماییم که پیامبر بعد از فتح مکه به مدینه باز مى گردد و خاکى را به عنوان مُهر از مکه به مدینه نمى برد و تا آخر عمر که در مدینه اقامت مى نماید مهرى از خاک مکه ندارد.

و این مهرهایى هم که وجود دارد از خاک قبر امام حسین نیست زیرا مگر قبر ایشان چه مقدار خاک دارد که این همه مهر از آن ساخته اند؟ با این وصف براى برخى مقدس گشته و مایه تکریم قرارگرفته است. و اگر سجده بر خاک کسى در موقع نماز ثواب داشت خداوند در قرآن مى فرمود که از خاک قبر شهدا و یا پیامبرش در بعد از رحلت پیامبرش مهر بسازند و در نماز بر آن سجده کنند و یا پیامبرش سفارش به این کار مى نمود ولى همان گونه که ذکر نمودیم اثرى از مُهر و سفارش به مُهر در قرآن وجود ندارد، بلکه ضد آن در داستان موسى و فرعون وجود دارد و رسول گرامى اسلام از خاک هیچ شهیدى مهر نساخت و در نماز به کار نبرد و همچنین از خاک مکه و بیت-المقدس مُهر نساخت بلکه بر حصیر و فرش و پلاس و خِمره و گلیم سجده نمود تا مسلمانان نیز به ایشان اقتدا نموده و از خطر دچار شدن به پرستش غیر خدا به دور باشند.