۳- دعای ابراهیم خلیل ÷برای مکّه و اهل آن:
خداوند در کتاب شریف خود برای ما ذکر نموده است که ابراهیم خلیل ÷بعد از آنکه فرزندش اسماعیل و همسرش هاجر را در مکه اسکان داد برای این شهر و ساکنان آن دعا نمود که آن را شهر پر امن و امانی قرار دهد و فرزندان آن را از پرستش بت بدور نماید و دعا کرد تا خداوند دل مسلمانان را به سوی آنان و شهرشان متمایل و رغبت نماید، دعا کرد تا از میوهها آنان را رزق و روزی دهد، و از میانشان پیامبرى برانگیزد.
خداوند تمام این دعاهای مبارک را از زبان پدر انبیاء ابراهیم خلیل ÷در کتاب شریف خود قرآن ذکر کرده است: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ ٣٥ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣٦ رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفِۡٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ ٣٧﴾[إبراهیم: ۳۵-۳۷].
«(به یاد آورید) زمانى را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر (مکه) را شهر امنى قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! * پروردگارا! آنها (بتها) بسیارى از مردم را گمراه ساختند! هر کس از من پیروى کند از من است؛ و هر کس نافرمانى من کند، تو بخشنده و مهربانى!* پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمین بىآب و علفى، در کنار خانهاى که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند؛ تو دلهاى گروهى از مردم را متوجه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزى ده؛ شاید آنان شکر تو را بجاى آورند!».
و از زبان ابراهیم الخلیل ÷بیان میدارد که میگوید: ﴿رَبَّنَا وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُزَكِّيهِمۡۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٢٩﴾[البقرة: ۱۲۹].
«پروردگارا! در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمى (و بر این کار، قادرى)!».
و خداوند دعای پربرکت ابراهیم را اجابت نمود و ساکنان این درۀ بیکشت و زرع را روزی داد و از هر طرف و سویی بر آنان میوهها وارد میگشت و میوه زمستانی را در تابستان، و میـوه تابستانی را در زمستان در آن مییابی]منزه باد خداوند اجابت کننده و سپاسی برای خداوند بسی بخشنده-.
و منت نهادن خداوند بر اهل این شهر مبارک به این نعمتها از جهت یادآوری فضل نعمت بر آنان است و حذر نمودن از اسائه ادب در بیت و حرم او میباشد، همچنانکه قرآن میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ نُمَكِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا يُجۡبَىٰٓ إِلَيۡهِ ثَمَرَٰتُ كُلِّ شَيۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٧﴾[القصص: ۵۷].
«آیا ما حرم امنى در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزى (از هر شهر و دیارى) بسوى آن آورده مىشود؟! رزقى است از جانب ما؛ ولى بیشتر آنان نمىدانند!».
و اما دعای ابراهیم خلیل تا به اینکه دلهای مسلمانان به سوی آنان و شهرستان متمایل و مشتاق گردد خداوند دعای وی را اجابت کرد، این بیت را زیارتگاه و محل رفت و آمد مسلمانان قرار دارد، و مردم به آن رفت و آمد میکنند و از رفتنِ به آن سیر نمیگردند و بلکه هر گاه از آن بیرون روند دوست دارند که به آن برگردند.
ابن عباس و مجاهد، و سعید بن جبیر گفتهاند اگر ابراهیم در دعای خود به جای (من الناس) «أفئده الناس» یعنی دلهای مردم میگفت: حتماً ملّت فارس و روم و یهود و نصاری بر آن جمع میشدند، ولیکن گفت (من الناس) برخی از مردم، و فقط مسلمانان به آن اختصاص یافتند.
و اما دعای ابراهیم خلیل برای این امت، خداوند این دعوت را مستجاب نمود، چون با قَدَر سابق خداوند در مورد بعثت پیامبر اسلام به عنوان رسول در میان امیها و نیز سایر انس و جن موافق و هماهنگ شد، از عرباض بن ساریه سروایت شده است که پیامبر صفرمود: من نزد خداوند خاتم النبیین بودم، و آدم ÷هنوز در میان آب و گل خلقت خویش بود، و شما را از آغاز آن آگاه خواهم کرد - دعای پدرم ابراهیم و مژده عیسی برای آمدنم و خوابی که مادرم دیده بود.