جایگاه شورا در جامعهی اسلامی
ایمان داریم که شورا منهج و روش اهل سنت و جماعت و اساس و مبنای حکم اسلامی و راه رسیدن به نتیجهی درست میباشد، البته این هنگامی است که اصول شریعت حاکم باشد و مردم آن را با رضایت خاطر قبول کرده باشند.
خداوند به پیامبرش که معصوم و متصل به وحی است دستور میدهد که به مشورت و نظرخواهی با اصحاب بپردازد: ﴿فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ﴾[آل عمران: ۱۵۹].
«پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن. و هنگامی که (پس از شور و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر خدا توکل کن».
در آیهای دیگر مشورت را یکی از صفات اساسی جامعهی اسلامی قرار میدهد:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ٣٨﴾[الشوری: ۳۸].
«و کسانیند که دعوت پروردگارشان را پاسخ میگویند، و نماز را چنان که باید میخوانند، و کارشان به شیوهی رایزنی و بر پایهی مشورت با یکدیگر است، و از چیزهایی که بدیشان دادهایم (در کارهای خیر) صرف میکنند».
اهمیت امر مشورت به اندازهای است که خداوند آن را به داخل خانواده نیز میکشاند تا حتی مسائلی جزئی مانند شیر دادن و از شیر گرفتن کودک را با آن حل و فصل کنند:
﴿فَإِنۡ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٖ مِّنۡهُمَا وَتَشَاوُرٖ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَاۗ﴾[البقرة: ۲۳۳].
«اگر (والدین) خواستند با رضایت و مشورت همدیگر (کودک را زودتر از دو سال) از شیر بازگیرند گناهی بر آنان نیست».
پیامبر جنیز همین منهج قرآنی را پی گرفتند به طوری که هیچ کس بیشتر از ایشان با یاران و دوستانش مشورت نمیکرد. ابو هریره در این باره میگوید: هیچ کس را ندیدم که بیش از رسول خدا جبا یارانش مشورت کند.
بعد از حضرت رسول ججانشینان بر حقش راه آن بزرگوار را در پیش گرفتند و در مشورت و نظرخواهی به ایشان اقتداء کردند، بیهقی با سند صحیح از میمون بن مهران روایت میکند که گفت: هر گاه ابوبکر مشکلی پیدا میکرد یا در دوران خلافتش مشکلی پیش میآمد، برای حل آن به کتاب خدا نگاه میکرد اگر در قرآن حل آنرا پیدا نمیکرد به سنت پیامبر جرو میآورد و گمشدهاش را در آن منبع نورانی میطلبید تا بر اساس آن قضاوت کند، اگر در سنت هم به حل آن دست نمییافت، بیرون میآمد و از مسلمین میپرسید آیا در این مورد سنتی از حضرت رسول جبه یاد دارند تا بر اساس آن قضاوت کند، اگر پیش اصحاب هم سنتی در این مورد پیدا نمیشد بزرگان و عالمان را فرا میخواند و با آنها مشورت میکرد، بعد از ابوبکر عمر هم این روش مبارک را در پیش گرفت.
بخاری از عمر بن خطابسروایت میکند که فرمود: هر کس بدون مشورت، با کسی بیعت کند در حقیقت جان خود و آن فردی را که به او بیعت داده به خطر انداخته است.
بخاری میفرماید: امامان بعد از حضرت رسول جبا بزرگان علم در امور مباح مشورت میکردند، تا به میانهروترین دیدگاه جامهی عمل بپوشانند، تبیینات قرآن و سنت را اجرا میکردند و به چیز دیگری رو نمیآوردند. قاریان صحابه، چه پیر و چه جوانشان، طرف مشورت عمرسبودند، و در مقابل کتاب خدا سکوت میکردند و از آن فراتر نمیرفتند.