آنچه هر مسلمان باید بداند

فهرست کتاب

سنت‌های نماز

سنت‌های نماز

دعای استفتاح، آمین گفتن، خواندن مقداری از قرآن بعد از سوره‏ی فاتحه در نماز صبح و دو رکعت اول نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشاء، و آشکارا خواندن در نمازهای جهری و پنهان خواندن در نمازهای سری، و چند دفعه تسبیح را تکرار کردن در رکوع و سجود، بلند کردن دستها در جای خودش و قرار دادن دست راست بر روی دست چپ در قیام، از سنتهای نماز به شمار می‏آیند.

آیه‏ی ۹۸ سوره‏ی نحل به سنت بودن استعاذه اشاره می‏فرماید:

﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٩٨[النحل: ۹۸].

«هنگامی که خواستی قرآن بخوانی، از وسوسه‌های شیطان مطرود (از رحمت یزدان) به خدا پناه ببر (تا اهریمن تو را از فهم معنی قرآن و عمل بدان باز ندارد)». ‏

یا حدیث جبیر بن مطعم که می‏گوید: از پیامبر جشنیدم که فرمود:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّيْطَانِ، مِنْ هَمْزِهِ، وَنَفْثِهِ، وَنَفْخِهِ». [رواه نسائی و إبن أبی شیبه].

«خدایا از شیطان رانده شده و اغوا و افسون و غرور او به تو پناه می‏برم».

همچنین حدیث ابی سعید خدری از رسول خدا جکه فرمود:

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ مِنْ هَمْزِهِ وَنَفْخِهِ وَنَفْثِهِ». [رواه أبوداوود والنسائي والترمذي].

«به خدای شنوا ودانا پناه می‌برم از شیطان رانده شده، و اغواگری و غرور و افسون او». [ابوداوود و نسائی و ترمذی آن را روایت کرده‏اند].

یا دعای افتتاح که در حدیث ابو‏هریره آمده است: پیامبر جمیان الله اکبر تحریم و خواندن سوره‏‏ی فاتحه اندکی سکوت و توقف اختیار می‏فرمود، از آن سکوت پرسیدم وگفتم: پدر و مادرم فدایت در این مدت توقف و سکوت چه چیزی می‏گویی؟ فرمود: می‏گویم:

«اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِي وَبَيْنَ خَطَايَاىَ كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِي مِنَ الْخَطَايَا كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْ خَطَايَاىَ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ». [رواه البخاري].

«خداوندا! بین من و خطاهایم فاصله بیانداز همچنانکه بین مشرق و مغرب فاصله انداختی، خداوندا! مرا از گناهانم پاک کن همچنانکه لباس سفید از چرک و آلودگی پاک می‌شود، خداوندا! مرا از خطاهایم با برف و آب و تگرک بشوی». [بخاری آن را روایت کرده است].

در مورد سنت بودن آمین گفتن بعد از سوره‏ی فاتحه حدیث ابوهریره است که پیامبر جفرمود:

«إِذٰا قٰالَ الْإِمٰامُ: ﴿غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ. فَقُولُوا: آمين. فَإِنَّ مَنْ وٰافَقَ قَوْلُهُ قَوْلَ الْمٰلائِکَةِ غُفِرَ لَهُ مٰا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».[متفق علیه].

«هرگاه امام جماعت در خواندن فاتحه به ﴿غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَرسید بگویید: آمین، چون آمین گفتن هر کس با آمین گفتن ملائکه و فرشتگان هماهنگ باشد، گناهان پیشین او آمرزیده می‌شود». [بخاری و مسلم آن را روایت کرده‏اند].

دلیل خواندن مقداری از قرآن بعد از سوره‏ی فاتحه حدیث ابو قتاده است که گفت:

«کان النبی جیقرأ في الرکعتین الأولین من صلاة الظهر بفاتحة الکاب وسورتین، یطول فی الأولی ویقصر فی الثانیة، ویسمع الآیة أحیانا، وکان یقرأ في العصر بفاتحة الکتاب وسورتین، وکان یطول في الرکعة الأولی من صلاة الصبح ویقصر فی الثانیة».

«پیامبر جدر دو رکعت اول نماز ظهر فاتحه و دو سوره می‌خواند که رکعت اول را طولانی و دومی را کوتاهتر می‌کرد، و گاهی آیه را طوری می‌خواند که ما آن را می‌شنیدیم. و در نماز عصر فاتحه و دو سوره را قرائت می‌کرد، و رکعت اول نماز صبح را طولانی و رکعت دوم را کوتاهتر می‌خواند».

دلیل بلند کردن دست‌ها در رکوع و بلند شدن از آن، حدیث سالم بن عبدالله از عبدالله بن عمر است:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جكَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ حَذْوَ مَنْكِبَيْهِ إِذَا افْتَتَحَ الصَّلاَةَ، وَإِذَا كَبَّرَ لِلرُّكُوعِ، وَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ رَفَعَهُمَا كَذَلِكَ أَيْضًا».

«پیامبر جوقتی شروع به نماز می‌کرد دستهایش را تا مقابل شانه‌هایش بلند می‌کرد، و هنگام تکبیر گفتن برای رکوع و بلند شدن از آن نیز همین کار را انجام می‌داد».

دلیل قرار دادن دست راست بر روی دست چپ، حدیث سهل بن سعد است که گفت: به مردم دستور داده می‌شد، که در نماز دست راستشان را روی ساعد چپشان قرار دهند. [بخاری آن را روایت کرده است].

و این حدیث ابو داوود و نسائی از وائل بن حجر که:

«ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى ظَهْرِ كَفِّهِ الْيُسْرَى وَالرُّسْغِ وَالسَّاعِدِ».

«سپس دست راست خود را بر پشت دست و مچ و بازوی چپ نهاد».

و در روایت مسلم از وائل آمده است که: سپس هنگام وارد شدن به نماز دست‌هایش را بلند می‏کرد، آنگاه لباسش را جمع می‏کرد و سپس دست راستش را بر روی دست چپ می‏گذاشت.

دلیل قرار دادن ستر حدیث مسلم است که می‏فرماید:

«إِذَا وَضَعَ أَحَدُكُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ مِثْلَ مُؤْخِرَةِ الرَّحْلِ فَلْيُصَلِّ وَلاَ يُبَالِ مَنْ مَرَّ وَرَاءَ ذَلِك».

«هرگاه یکی از شما چیزی را به اندازه‏ی پشتی پالان شتر روبروی خود قرار دهد و نمازش را بخواند، اگر کسی هم از آنسوی آن عبور ‌کند مهم نیست».

امام نووی می‏فرماید: این حدیث دال بر سنت بودن ستر است، و بیان می‏کند که حداقل ستر، پالان شتر است، که سه زراع طول دارد، بنابراین با هر چیزی که سه زراع باشد این سنت به جای آورده می‏شود.

نافع از عبدالله روایت می‏کند که پیامبر جبعضی مواقع نیزه‏ی خود را در زمین فرو می‏کرد و رو بدان نماز می‏خواند همچنین از نافع روایت شده است که هنگام بیرون رفتن از شهر برای ادای نماز عید نیزه را همراه خود آورد و آن را در زمین نصب کرد و رو به آن نماز را اقامه فرمود، بیشتر اوقات حضرت جدر سفر این کار را انجام می‏داد و بعدها امرا نیز این کار را انجام می‏دادند. (بخاری و مسلم آن را روایت کرده‏اند).